تاریخ سند: 5 اردیبهشت 1357
موضوع : 15 خرداد1
متن سند:
به : 323
از : 10 ه 2 شماره : 5668 /10 ه 2
به طوری که بین دانشجویان دانشگاه اصفهان گفته می شود قرار است 15
خرداد در قم اجتماعی از طبقات مختلف کشور تشکیل و شرکت کنندگان در آن
اجتماع خواستار حکومت مشروطه حقیقی و بازگشت خمینی گردند و می گویند
حکومت از آن خمینی است.
ضمنا شایعه دیگری وجود
دارد که یکی از روحانیون
اخیرا اظهار داشته خمینی
گفته است اگر تا هفتم خرداد
اجازه ورود مرا به کشور
ندهند حکم جهاد خواهم داد.
نظریه شنبه : نظری نیست.
نظریه یکشنبه : وجود
شایعات مذکور بین
دانشجویان مورد تأیید است.
ضمنا به احتمال قوی افراد
منحرف با دستاویز قرار دادن
موضوعات فوق تظاهراتی به
راه خواهند انداخت.
در
زمینه کسب خبر از چگونگی موضوع و اقدامات آنان منابع توجیه گردیدند.
راستگو
نظریه چهارشنبه : نظریه یکشنبه مورد تأیید است.
الهام
نظریه جمعه : نظریه چهارشنبه مورد تأیید است.
پژواک
نظریه 10 ه : به امنیت داخلی دستور داده شد مراقبت لازم از دانشجویان
دانشگاه اصفهان به عمل آید.
58 /11 نادری نیک سیرت 5 /2 /37
توضیحات سند:
1ـ پانزده خرداد: به دنبال ادامه
مبارزه و ایراد سخنان کوبنده
عصر عاشورا از سوی حضرت
امام خمینی، شب 12 محرم
1383 مطابق با 15 خرداد
1342 حمله وحشیانه، رژیم
شاه با سنگر روحانیت آغاز
گردید.
بسیاری از روحانیون
دزدیده شدند و جمعی هم تحت
تعقیب قرار گرفتند.
در ساعت 3
بعد از نیمه شب 15 خرداد
سربازان گارد به منزل امام
یورش بردند و پس از دستگیری
ایشان به سوی تهران روانه
شدند.
حاج آقا مصطفی، فرزند
امام که شاهد عینی این جریان
بود، با تمام نیرو فریاد سر داد که
«خمینی را بردند» و مردم قم
سراسیمه از خانه ها بیرون
ریختند و اطراف خانه امام
اجتماع نمودند.
همزمان با
دستگیری قائد بزرگ، حضرت
آیت الله قمی از مشهد و آیت الله
محلاّتی از شیراز دستگیر
گردیده و به تهران گسیل شدند.
روز 15 خرداد فریاد «یا مرگ یا
خمینیِ» مردم قم، شهر را به لرزه
درآورد.
زنان که در صف مقدم
تظاهرکنندگان حرکت می کردند،
قبل از دیگران هدف گلوله واقع
شدند.
مردم که طالب آزادی بی
قید و شرط قائد خویش بودند،
بی مهابا پیش می رفتند و با
رگبار مسلسل دژخیمان چون
برگ درخت بر روی زمین
می ریختند.
اجساد و مجروحین
را با کامیون به سوی مقصد
نامعلومی حرکت دادند و
ماشین های آتش نشانی سراسر
خیابان ها و کوچه ها را شسته و از
خون پاک کردند! خبر دستگیری
قائد بزرگ به مقامات برجسته
روحانی، ملّی و سیاسی پایتخت
رسید و ساعتی بعد، این خبر
در سراسر تهران مثل بمب صدا
کرد.
بازاری ها مغازه ها را
تعطیل کردند و به تظاهرات
پرداختند.
مردم از خانه ها و
دانشگاهها بیرون ریختند و
فریاد اعتراض سر دادند و همگی
به سوی کاخ شاه به راه افتادند.
تانکها و توپها از کشته ها پشته
ساخت و خیابان هایی که به کاخ
منتهی می شد، به صورت
کشتارگاه مخوفی درآمد.
فجیع ترین این کشتارها سر پل
«باقرآباد» اتفاق افتاد که صدها
دهقان کفن پوش ورامین با فریاد
«یا مرگ یا خمینی» به نظامیان
یورش بردند.
امّا رگبار مسلسل
آنان را قتل عام کرد و چرخ
سنگین تانک ها، گوشت و
استخوانشان را در هم کوبید و
جمجمه های آنان را خرد کرد ؛ به
طوری که شناخت اجساد آنان
حتّی برای بستگان نزدیکشان
دشوار بود.
جهت سرکوبی جنبش
و خاموش ساختن آتش انقلابی
که می رفت تهران را شعله ور
سازد، از ساعت 8 بعد از ظهر
حکومت نظامی اعلام شد و
تهران در سکوتی وحشت زا فرو
رفت.
در همان شب بسیاری از
شخصیت های ملّی و سیاسی و
افراد سرشناس بازار و
دانشجویان دستگیر شدند.
امّا
علیرغم این تدابیر امنیتی با
طلوع صبح، هزاران تن از مردم
مسلمان و از جان گذشته به
پشتیبانی از قائد زندانی خویش
به خیابان ها آمدند و فریاد «یا
مرگ یا خمینی» سر دادند و به
طرف کاخ شاه به حرکت
درآمدند.
شاه فرمان «آتش به
قصد کشت!» داد و در روز 16
خرداد تهـران به کشتارگاه
مخوف و حمام خون بدل گشت.
امّا مقاومت قهرآمیز و ضد
شاهنشاهی مردم مسلمان
پایتخت به طور پراکنده برای
چند روز دیگر ادامه یافت.
همزمان با کشت و کشتار فجیع
در تهران و قم، شهرهای بزرگ
و بسیاری از شهرستان ها نیز زیر
آتش توپ و مسلسل قرار گرفت
و به ویژه شیراز که کشتار
بی رحمانه شاه در این شهر روی
مغول و گشتاپوی آلمان را سفید
و روی تاریخ را سیاه کرد.
طبق آمار تخمینی، شمار
شهیدان آن روز به 15 هزار نفر
می رسید.
ر.ک: بررسی و تحلیلی از
نهضت امام خمینی، سید حمید
روحانی، صص 494 ـ 468
15 خرداد به روایت اسناد
ساواک، 5 جلد، مرکز بررسی
اسناد تاریخی
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان اصفهان، کتاب 2 صفحه 153