تاریخ سند: 25 آذر 1342
موضوع: احضار طلاب به سربازی
متن سند:
شماره: 8386/م الف 11 تاریخ: 25 /9 /1342
گزارش اطلاعات داخلی
موضوع: احضار طلاب به سربازی
شب 19 /9 /42 عدهای از طلاب به منزل آیتاله کفائی رفته و درباره احضار طلاب به خدمت سربازی1 با ایشان مذاکره و از آیتاله تقاضا نمودهاند اقدامی در این مورد و معافیت طلاب از خدمت بنماید. آقای کفائی در پاسخ آنها اظهار داشته است شما بایستی به سایر علماء اعلام مراجعه و موافقت آنها را جلب نمائید تا به اتفاق نزد تیمسار سپهبد عزیزی برویم شاید نتیجهای به دست آید. بدین جهت شب 20 /9 /42 طلاب در مسجد گوهرشاد2 با آیتاله میلانی تماس گرفته و شخصی به نام شیخ ثابتی از آقای میلانی سئوال نموده نتیجه اقدامات شما چه شد. آقای میلانی اظهار نموده هنوز جوابی از تهران نرسیده است. طلاب از این پاسخ بسیار ناراحت شده و مجدداً به منزل آیتاله کفائی رفته با ایشان ملاقات و اظهار مینمایند آقای میلانی فرمودهاند جوابی نیامده، چه کنیم. آقای کفائی در جواب میگوید از من هیچ کاری ساخته نیست، آن وقتی که به شما گفتم اعمال خلاف انجام ندهید، اعلامیه برعلیه دولت چاپ نکنید، به حرفم گوش ندادید و گفتید المجاهد فی سبیلاله و هاشمی زاده[نژاد] و فصیحی3 و طبسی را به منبر فرستادید و آنها را تحریک کردید در منابر به دولت فحاشی نمایند، نتیجه این شد که میبینید و حال میگوئید ما چه کنیم و بالاجبار این حرف را میزنید. حالا هم مراجعه کنید به همان کسی که برای اعمال خلاف گذشته به شما دستور میداد و من با این اعمالی که شما کرده اید، روی این که به تنهائی نزد جناب آقای استاندار بروم، ندارم و از من به تنهائی کاری ساخته نیست.
اصل در پرونده ن . 336 نظام وظیفه طلاب است. در پرونده آیتاله میلانی بایگانی شود.
توضیحات سند:
1. پس از فاجعهی خونبار حمله به مدرسهی فیضیه قم در دوم فروردین ماه سال 1342ش و تخریب آن و ضرب و جرح طلاب، اعلامیه معروف« شاه دوستی یعنی غارتگری » از طرف امام خمینی(ره) صادر شد. رژیم پهلوی که فکر میکرد با این حرکت، سکوت و آرامش را به کشور بازگردانده است، پس از صدور این اعلامیه، به ترفند دیگری دست زد و فرمان اعزام روحانیون به سربازی را در اول اردیبهشت ماه سال 1342 ابلاغ نمود. بر اساس این دستور، مأموران رژیم با شیوهی وحشیانهای در کوچهها و خیابانهای شهر قم به دستگیری و اعزام آنان به سربازی پرداختند و این رویه در سالهای بعد نیز ادامه یافت.
2. مسجد گوهرشاد: یکی از مساجد باشکوه ایران از عهد تیموری است که در اوایل قرن نهم قمری بنا شده است. این بنای تاریخی در جنوب حرم مطهر رضوی قرار دارد و به رواقهای دارالسیاده و دارالحفاظ متصل است. این مسجد به دستور بانو گوهرشاد، دختر امیر غیاثالدین ترخان، از امرای جغتایی، که همسر شاهرخ تیموری بود، در سال 821 قمری توسط معمار معروف ایرانی، قوام الدین شیرازی، به سبک معماری دوران تیموری ساخته شد.
کاشیکاری، طاقهای گنبدی شکل مسجد و منارههای آن، مقرنس، معرقکاری ممتاز و سایر جلوههای بینظیر معماری این مسجد نمونهای از شاهکارهای هنری عهد تیموری است و نمونه کامل و برجسته هنر ایرانی به شمار میرود که تمام خصوصیات و ویژگیهای معماری سنتی در آن بهکاررفته است. این مسجد پس از ششصد سال هنوز گل سرسبد معماری بناهای مذهبی ایران و جهان است. بهویژه ایوان جنوبی مسجد به نام ایوان مقصوره، با حدود 500 مترمربع مساحت، از باشکوهترین ایوانهای مساجد جهان است. در دو طرف این ایوان، دو مناره هرکدام به ارتفاع 43 متر از کف مسجد ساخته شده و دارای کتیبههایی چند است. مسجد گوهرشاد صحنی به وسعت 2800 مترمربع دارد و زیربنای آن 9400 مترمربع است. مهد علیا، گوهرشادآغا یا گوهرشاد بیگم از اشراف زنان خراسان بوده است. وى زنى بسیار با تمکّن، با وقار، خردمند، با ثروت و بااحتیاط بود که به کثرت رحم و اطعام و انعام و صدقات و خیرات و مبرات موصوف و در حسن تدبیر و سیاست و حیا، مقامى والا داشت. به گفته مرحوم حاج ملاهاشم خراسانى در کتاب منتخب التواریخ: مخدره گوهرشا آغا مسلماً شیعه بوده و در کمال اخلاص و حسن عقیده، مسجدى را در مشهد مقدس بنا نهاد و میتوان گفت که این مسجد مقدس، قدیمیترین مسجد موجود شیعه در این ناحیه است. این زن مؤمن و هنردوست در روز نهم رمضان سال 861ﻫ.ق در سن هشتادویکسالگی براثر وسوسه جمعى، بهفرمان میرزا سلطان ابوسعید برادرزاده شاهرخ، در هرات به شهادت رسید و پیکرش را در مدرسه گوهرشاد در هرات، که خود، آن را ساخته بود، کنار مزار شوهرش به خاک سپردند. پسرش، میرزا بایسنقر نیز در این مدرسه، در جوار قبر مادر و پدرش مدفون گردیده است.
3. حجتالاسلام شیخ علی فصیحیراد، فرزند محمدحسین، در سال 1311 ش در مشهد به دنیا آمد. در حوزه علمیه مشهد به تحصیل پرداخت و در درس بسیاری از بزرگان حوزه علمیه مشهد حاضر شد. وی سپس شغل تبلیغ و منبر را انتخاب کرد و به یکی از منبریهای مشهور مشهد تبدیل گردید و با این حال در برخی مشاغل آزاد نیز فعالیت مینمود. فصیحی یکی از منبریهای منزل آیتالله حاج سیدحسن قمی بود و تحت تأثیر ایشان در ماجرای نهضت امام خمینی (ره) فعالیت میکرد و بر علیه انجمنهای ایالتی و ولایتی و حق رأی زنان و نیز لوایح ششگانه سخنرانی مینمود. نخستین بار در 9 /11 /41 به دلیل قرائت اعلامیه آیتالله قمی مبنی بر تحریم لوایح ششگانه بر روی منبر دستگیر شد. ساواک او را با دادن تعهد مبنی بر پرهیز از ورود به سیاست و سخن رانی علیه مصالح دولت آزاد نمود. بار دیگر در تاریخ 11 /3 /42 به اتهام «پخش اعلامیههای مضرّه و تشویش و تحریص مردم بر علیه امنیت کشور» بازداشت گردید ولی اتهامات را انکار نمود و به دلیل فقدان مدرک بر علیه وی پس از ده روز با سپردن تعهد آزاد گردید. بار سوم در تاریخ 21 /7 /42 به اتهام «تشویش و تحریک مردم به شورش و مخالفت با انتخابات» از سوی شهربانی دستگیر و تحویل ساواک گردید، اما باز هم دلیل کافی بر علیه او نبود و آزاد شد. فصیحی هر بار آزاد میشد، باز هم بر علیه اقدامات ضد اسلامی دولت سخنرانی و صحبت میکرد. او در سالهای 46 و 56 هم به ساواک احضار شد و تعهد عدم فعالیت علیه دولت داد. در 29 /5 /57 برای آخرین بار توسط ساواک باز داشت شد ولی در راه ارسال به زندان گفته بود: «باکی از زندان ندارم، 3-2 ماه بعد باز هم آزاد میشوم و مأموریتم را انجام میدهم. همه مردم برای آیتالله خمینی ناراحت هستند.» شیخ علی فصیحی یک دوره کتاب دایرۀالمعارف یا «نمونه معارف اسلام» در 16 جلد تألیف کرده است.
منبع:
کتاب
آیتالله حاج شیخ عباس واعظ طبسی به روایت اسناد ساواک صفحه 112