تاریخ سند: 9 فروردین 1344
موضوع: اعتصاب بازار
متن سند:
شماره: 8 ـ د – الف بخش 311
به منظور اعتصاب روز شنبه 10 /1 /42 اعضاء کمیته جبهه ملی بازار از قبیل حاجی زمردیان در فعالیتاند که با سایر بازاریان تماس گرفته و تصمیم و نظریات و دستورات اعتصاب روز شنبه را به آنها ابلاغ نمایند.
زمردیان میگفت طبق دستور شفاهی که از طرف آیتالله خمینی به تهران رسیده حاکی است به مناسبت یورش بیرحمانهای که روز جمعه دوم فروردین 2 /1 /42 افراد کماندو دستگاه با لباس شخصی به حوزه علمیه قم نمودهاند از طرف طبقات مختلف مردم تلگرافات تسلیتی به مراجع تقلید قم بشود و در این دستور متذکر شدهاند این تلگرافات را به همه مراجع تقلید قم مخابره شود که نتیجه حاصله آن انعکاس یافتن جنایات دستگاه در محافل عمومی و از طرفی رسمیت یافتن این تلگرافات در اداره پست و تلگراف برای بعدهای ما مؤثر خواهد بود و ارزش گرانبهایی در بردارد.
وی اضافه کرد سه نفر از مأمورین انتظامی در تعقیب او هستند و از اینرو در حجره خود حاضر نمیشود و در مغازههای مختلف این دستورات را به افراد متذکر میشود و تا به حال چندین تلگراف از طرف مردم و بازاریان به مراجع تقلید قم مخابره شده.
2ـ صبح روز پنجشنبه آقایان جعفر تهرانی، مجید گودرزیپور (دلال و عضو کمیته جبهه ملی بازار)، آقا مهدی قاشق چنگالفروش چهار سوق بزرگ، حسین آقا ساعتفروش سیار، عباس محمدی، حسن شاگرد صیقلی کشباف، شهابی، بهاری، حسین مجاهد، حاجی زمردیان، مهدی طاهریان در قهوهخانه آینه واقع در خیابان ناصرخسرو اجتماع و منتظر ورود نماینده اعزامی به قم بودند ولی نماینده فوق نیامد.
سپس درباره نقشه روز شنبه صحبت شد و طرحی برای حملات پلیس و در صورت زدن مردم به وسیله پلیس مذاکره گردید و تصمیم گرفته شد در صورت این پیشامد پلیس را محاصره و یا فرار و یا در محل دیگر دست به تظاهرات بزنند و حتیالامکان سعی نمایند به وسیله پلیس دستگیر نشوند.
زمردیان، اندوهی، مجید گودرزیان اظهار داشتند اگر بازار زرگرها و مغازهدارهای آن مبادرت به باز کردن نمودند ابتدا به وسیله افراد تذکر داده میشود و در صورت امتناع با سنگ و آجر شیشههای آنها را شکسته و ناچار خواهند شد خود به خود مغازه را تعطیل نمایند.
ساعت 12 افراد قهوهخانه مزبور را ترک نمودند.
3ـ افراد مزبور قرار بود ساعت 7 در مسجد ارک حاضر شوند و عدهای از افراد مزبور حاضر و عدهای دیگر حاضر نگردیدند.
4ـ آقای درویش شاگرد خیاط و عضو حزب ملت ایران از صبح روز پنجشنبه مقدار زیادی اعلامیه پلیکپی شده از طرف طلاب حوزه علمیه قم را بین بازاریان و افراد حزب ملت ایران توزیع مینمود که یک برگ آن به ضمیمه تقدیم میگردد.
5ـ صبح روز پنجشنبه شیخ مقدسیان1 واعظ که از اعضاء سابق فدائیان اسلام است، مقداری اعلامیه افسران و درجهداران ارتش آزاد ایران را به افرادی که مورد اطمینان او بودند می داد که یک برگ آن به پیوست تقدیم میگردد.
مقدسیان اضافه نمود باید تلگراف به مراجع تقلید قم که بنا به دستور آیتالله خمینی میباشد از طرف مردم تهران و شهرستانها به قم مخابره شود و این دستور را باید به همه تذکر داد.
6ـ صبح روز پنجشنبه آقا مهدی، قاشق و چنگالفروش چهار سوق بزرگ،مقداری تراکت مربوط به تعطیل روز شنبه را بین افراد جبهه ملی و بازاریان پخش مینمود که یک برگ آن به پیوست تقدیم میگردد.
7ـ در اثر اجتماع مجدد افراد فوق در مسجد ارک چون خبر رسید که مأمورین انتظامی در تعقیب آنها میباشند، لذا افراد در خیابان خیام مقابل سید نصرالدین اجتماع، پس از نیم ساعت قرار شد مجید گودرزیان و حسین مجاهد و مقدسیان دور هم جمع و نتیجه را صبح روز شنبه به اطلاع سایرین خواهند رسانید و آن هم اجرای دستورات تظاهرات موزعی [موضعی] در خیابانها میباشد.
8ـ مجید گودرزیان (گودرزیپور)، شیخ مقدسیان، اندوهی نزد عباس حیدری رفته و مقدسیان دستور داد چندین شعار روی براکارتهای [پلاکاردهای] بزرگ نوشته و به وسیله مردم یا خود او حمل نمایند.
وی اضافه نمود این کار بنا به دستور آیتالله خمینی میباشد و باید پارچه آن مشکی باشد و شعارهای نوشته شده را مردم به اتفاق بگویند: 1ـ سه مرتبه اللهاکبر، 2ـ نصر منالله و فتحالقریب [قریب] 3ـ انا فتحنا لک فتحا مبینی [مبینا] که این شعار به ترتیب از دسته اول به دسته دیگر منتقل میگردد.
9ـ صبح روز پنجشنبه به تدریج تا شب از طرف مأمورین کلانتری 8 بازار، عدهای از متصدیان مغازهها و سرایهای بازار به کلانتری مزبور برده میشد و از آنها التزام و تعهد اخذ میگردید که روز شنبه مغازههای خود را باز نمایند ولی افراد مزبور بعد از بازگشت از تصمیم خود منصرف میشدند و به طوری که گفته میشود به این تعهد ترتیب اثر داده نمیشود.
گیرندگان: بخش بایگانی، اداره سوم کل سوم، اداره دوم کل سوم.
خیلی فوری
1ـ یک نسخه از این اطلاعیه به ساواک تهران ارسال شود.
2ـ طبق دستور داده شده خلاصه اطلاعیه (آنچه لازم است) تهیه و به عرض جناب آقای نخستوزیر ـ تیمسار ریاست برسد و بدین منظور دفتر ویژه اطلاعات نیز ارسال شود.
9 /1 /42
در اجرای امر اقدام گردید.
9 /1 /42
توضیحات سند:
1ـ شهید حجتالاسلام شیخ محمد مقدسیان در خرداد ماه 1314 شمسی در تهران در خانواده روحانی متولد شد.
تحصیلات اولیه را در خدمت پدر ارجمندش مرحوم حجتالاسلام حاج شیخ حیدر مقدسیان گذراند، سپس دروس حوزوی را همراه با تحصیلات دورههای دبستان و متوسطه، آغاز نمود.
سطوح را در مدرسه لرزاده نزد مرحوم حجتالاسلام والمسلمین آقای برهان به پایان رسانید.
و پس از اخذ دیپلم ادبی قصد شرکت در دانشکده معقول و منقول را داشت، لکن چون برخلاف تمایل مرحوم پدرش بود، از شرکت در دانشکده مزبور منصرف شد، آقای مقدسیان در اوان دوران تحصیل در حوزه با شهید نواب صفوی و ایدههای فدائیان اسلام آشنا و از همین جا مبارزات سیاسی خود را با توزیع روزنامه شاهد ارگان فدائیان اسلام در حالی که هنوز 15 پاییز را پشت سر نگذاشته بود، شروع کرد.
در مبارزه حضرت امام خمینی علیه رژیم پهلوی، همواره در خط مبارزاتی امام بود.
در منبر چندینبار، از حضرت امام خمینی نام برده و برای ایشان دعا میکند، به همین جهت توسط ساواک در 30 /1 /43 دستگیر و پس از آزادی مجدداً در فاصله کوتاهی در 3 /11 /43 بازداشت و روانه زندان میشود.
وی پس از آزادی از زندان چندینبار تقاضای گذرنامه برای تشرف به حج و نیز برای معالجه به کشور انگلستان مینماید، با اینکه ساواک مانع صدور گذرنامه برای ایشان بود، با این حال با پیگیریهای مکرّر موفق به تشرف به حج میشود.
ایشان پس از مراجعت از مکه مکرّمه همچنان در فرصتهای مناسب به افشاگری علیه رژیم پهلوی میپرداخت، تا آنکه در اوایل سال 1357 دستگیر و بازداشت میگردد و به همراه خیل زندانیان سیاسی در جریان بازگشائی زندانها آزادی میگردد.
با پیروزی انقلاب اسلامی و در جهت پیشبرد اهداف حضرت امام خمینی با جامعه روحانیت مبارز تهران و جامعه وعاظ همکاری تنگاتنگ داشت.
سرانجام ایشان درحالی که در معیت مرحوم شهید حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ فضلالله محلاتی و جمعی از قضات و مسئولین عازم جبهههای نبرد سربازان اسلام علیه بعثیان بود، در فضای خونبار خوزستان هدف حمله هواپیماهای جنگی صدام عفلقی قرار گرفته و به خیل شهیدان مظلوم راه حق پیوست.
منبع:
کتاب
پایگاههای انقلاب اسلامی، مسجد ارک تهران به روایت اسناد ساواک صفحه 85