تاریخ سند: 19 تیر 1347
موضوع: احمد قاسمی1
متن سند:
رونوشت نامه نمایندگی آلمان به 315 شماره 1453 پیوست ندارد
یک برادر نامبرده دکتر قاسمی معروف استاد دانشگاه است و برادر دیگرش سروان سابق پیاده حسن قاسمی بود که پس از غائله آذربایجان اعدام شد2.
احمد قاسمی هنگام غائله افسران در خراسان3 مسئول سازمان حزب توده در گرگان بوده و گویا در مسئله فرار و اختفای افسران بین او و سرهنگ 3سابق عبدالرضا آذر اختلاف نظر پیش می آید و گویا از مخفی کردن افسران در ابتدا امتناع می ورزد و سپس به اختفاء آنان می پردازد و از آنجا بین آذر و قاسمی اختلاف شدید پیدا شد.
به هنگام تشکیل کنگره نوزدهم حزب کمونیست شوروی قاسمی و فروتن و بقراطی به عنوان نماینده حزب توده از ایران به مسکو رفتند و در کنگره شرکت کردند ولی پس از پایان کنگره دیگر به ایران بازنگشتند و به قرار اطلاع این تلهای بود از طرف گروه مخالف که به این بهانه قاسمی و فروتن را از ایران بیرون کنند.
اینها می خواستند برگردند ولی فریادشان بجایی نرسید.
بعد قاسمی به اتفاق دکتر فروتن و بقراطی در مدرسه حزبی مسکو به تحصیل پرداختند پس از پایان تحصیل گویا مدت کوتاهی در آنجا کار می کردند
تا اینکه در سال 1957 دستگاه کمیته مرکزی حزب توده از مسکو به آلمان شرقی منتقل شد و قاسمی هم با آنها به لایپزیک رفت و در آنجا بود و البته همیشه با گروه رادمنش اختلاف نظر شدید داشت تا اینکه جریان اختلافات بین چین و شوروی پدید آمد.
در این موقع بود که کمیته مرکزی حزب توده از اعضای خود خواست در این باره اظهارنظر کنند.
قاسمی به جانبداری از نظریات چین کمونیست اظهارنظر کرد و همین سبب شد که گروه مخالف به توطئه پردازد و در پلنوم یازدهم با دست غلام یحیی و جودت از کمیته مرکزی اخراجش کند.
ناگفته نماند که قاسمی از مخالفین سرسخت غلام یحیی و ناسیونالیسم ترکی آنها بود.
پس از اخراج از کمیته مرکزی کار به انشعاب و اخراج قاسمی از حزب توده کشید و متعاقب آن قاسمی از آلمان شرقی فرار کرد.
22117
توضیحات سند:
1 .
احمد قاسمی از اعضای اولیهی حزب تودهی ایران که از کنگرهی اول تا پلنوم یازدهم حزب همواره در کمیتهی مرکزی و هیأت اجرایی آن عضو بود، وی مدتی مسئول سازمان ایالتی حزب در گرگان و عضو کمیسیون تفتیش کل بود و پس از سفر به مسکو در 1331 مسئولیت تشکیلات کل شهرستانها را برعهده داشت.
عضو هیئت اجرائیه حزب تودهی ایران که در سالهای 1340 به نفع مائوئیسم انشعاب کرد.
در جریان غیرقانونی شدن حزب در اواخر دههی 1330 دستگیر شد.
پس از آزادی به شوروی رفت.
با محافل مخفی روس در تماس بود.
خود را از مدافعان استالین میدانست.
در روسیه میان وی و اعضای فرقه دمکرات خاصه دانشیان اختلاف شدید به وجود آمد.
در جریان درگیریهای درون شوروی، اعلام مبارزه با کیش شخصیت استالین، سخت با این روش ضد استالین خروشچف مخالف بود و بویژه در مقابل موضعگیریهای خروشچف در مسائل بینالمللی، عصبانیت نشان میدادند.
با انشعاب مائوئیستها قاسمی، فروتن، سغایی شروع به فعالیت نمودند.
مقامات شوروی این سه تن را تحت فشارهای سخت قرار دادند.
قاسمی از برلین شرقی خارج شد و به فرانسه رفت.
و فعالیت را آغاز نمود.
پس از اندکی میان فروتن و قاسمی اختلاف رخ داد و در مقابل هم قرار گرفتند.
قاسمی مدتی به کنفدراسیون نزدیک شد، اما رهبران کنفدراسیون وی را نپذیرفتند و در انزوای سیاسی روزگار گذراند.
2 .
یک برادر احمد قاسمی پزشک بود و با دختر امیراعلم (خانم دکتر امیراعلم) ازدواج کرده بود و سهامدار اصلی بیمارستان بهروز تهران بود.
او جراح درجه اولی بود و در کار سیاست دخالت نداشت یک برادر او هم سرگرد بود که در واقعه آذربایجان اعدام شد.
(خاطرات کیانوری ص 428)
3 .
در مرداد ماه سال 1324 هنگامی که سرلشکر حسن ارفع ریاست ستاد ارتش را عهدهدار بود، او افسران مظنون به تودهای را به نقاط بد آب و هوا تبعید میکرد در نتیجه حدود 20 نفر افسر و درجهدار و سرباز به همراه سرگرد علیاکبر اسکندانی تصمیم میگیرند از خراسان فرار کرده و در ترکمن صحرا، پایگاه نظامی ایجاد کرده و با پیوستن ترکمانان مبارزهای را آغاز کنند.
این افسران، پیش از قیام، سروان بهرام دانش را به تهران فرستادند تا نظر هیئت اجرائیه کمیته مرکزی حزب توده را جویا شود.
هیئت اجرائیه با این اقدام موافقت کرد و حتی عدهای از افسران تودهای را به آنجا اعزام کرد.
در ابتدا آنها موفقیتی کسب کرده و توانستند گروهان ژاندارمری را خلع سلاح کنند.
این افسران هنگامی که به طرف شهر گرگان حرکت کردند تا به ترکمن صحرا برسند در کمین ارتش افتادند و در نتیجه اسکندانی و 6 افسر و درجهدار کشته شدند.
عدهای دستگیر و عدهای نیز متواری میشوند.
منبع:
کتاب
چپ در ایران - حزب توده در آلمان شرقی به روایت اسناد ساواک صفحه 204