تاریخ سند: 10 آبان 1349
اداره کل امور تربیتی اداره کل آموزش و پرورش
متن سند:
شماره: 4634
سازمان لاینز بینالمللی فعالیتهای تربیتی و اجتماعی جوانان را مورد توجه مخصوص و در شعار برنامههای مهم خود قرار داد و تشکیل باشگاهی به نام باشگاه جوان شیران را برای جوانان به کلیه مناطق لاینز جهان موکداً توصیه کرده است.
لاینز ایران نیز با کسب الهام از نیات بلند و ترقیخواهانه اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهر ریاست عالیه لاینز ایران و بنا به توصیه اتحادیه بینالمللی در دهمین کنگره سالانه خود که در مشهد تشکیل شد کمک به فعالیتهای جوانان را ضروری دانست و به طرح و بررسی این مساله حساس پرداخت و به منظور گسترش این فعالیت تشکیل باشگاههایی به نام باشگاه جوان شیران را مورد تایید قرار داد.
هر یک از باشگاههای جوان شیران را که با شرکت جوانان 15 تا 20 ساله تشکیل میشود یکی از باشگاههای لاینز حمایت و سرپرستی مینماید و رئیس دبیرستان که عضو ثابت هیات رئیسه باشگاه مذکور میباشد در تمام برنامهها و فعالیتها نظارت کامل و مستقیم خواهد داشت یک نسخه اساسنامه باشگاههای مذکور که به منظور آشنایی دانشآموزان با مقررات باشگاههای جوان شیران فرستاده شد تا پس از تکثیر به دبیرستانهای آن حوزه ارسال و مقدمات تشکیل باشگاههای یاد شده فراهم گردد.
دستور فرمایند نتیجه اقدام را به اداره کل امور تربیتی اطلاع دهند و در تشکیل هر یک از باشگاه¬ها از همکاری و راهنمایی باشگاه لاینز آن استان- فرمانداری کل استفاده نمایند.
وزیر آموزش و پرورش- دکتر پارسای1
توضیحات سند:
1ـ پارسای،فرخرو فرخرو پارسای فرزند فرخدین، در سال 1301 ه ش در تهران به دنیا آمد.
تحصیلات خود را تا درجه دکترای پزشکی ادامه داد.
سمتهایی از جمله: دبیر دبیرستان تهران، مدیر دبیرستان رضاشاه،نماینده مجلس شورای ملی، معاون پارلمانی وزارت آموزش و پرورش،وزیر آموزش و پرورش را عهدهدار بود.
در سند زندگینامه ساواک وی چنین آمده است: «نامبرده فاقد سابقه مضره سیاسی بوده و طرفدار سیاست غرب و رژیم مشروطه سلطنتی و عضو حزب «ایران نوین» و کانون مترقی و رئیس جمعیت زنان دانشگاهی میباشد.
مشارالیه زنی محتاط،ترسو، معرفی شده و همسر تیمسار شیرینسخن است.
گزارش خبری تاریخ 18 /11 /42 حاکی است که در محل جامعه لیسانسیههای وابسته به رضا معرفت، ناصر هیدی مدیر دبیرستان ملی مدائن اظهار داشته است: « خانم دکتر پارسای،مبلغ ششصد هزار تومان از وجوه8 دبیرستان رضاشاه کبیر سوءاستفاده نموده منتهی سعی میشود که سر و صدای موضوع بلند نشود.
لیکن در بخش دو فرهنگی،کلیه کارمندان از جریان باخبر شدهاند و معرفت گفتههای وی را تائید نموده است».
طبق گزارش دیگری از ساواک مشارالیهها متهم به بهائیگری بوده و به لحاظ ترس از نفوذ روحانیت در آموزش و پرورش و اوجگیری مخالفت با وی سعی داشته تا قضیه برملا نشود.
در گزارش ساواک تاریخ 8 /9 /52 چنین آمده است: « نامبرده بالا اظهار داشته وقتی خانم پارسای وزیر آموزش و پرورش از سفرخارج از کشور برگشته،هفت چمدان پر از اجناس مختلف با خود آورده و مأموران گمرک با ترخیص آنها مخالفت نمودند، لذا راننده مذکور با مراجعه به رئیس گمرک چمدانها را گرفته و تحویل خانم وزیر داده و مشارالیه در مقابل این خدمت به رئیس ناحیه 11 آموزش و پرورش تلفن زده و از طریق رئیس اداره مزبور یک گواهینامه ششم ابتدایی با معدل 25 /13 به وی داده است.
ساواک تهران در گزارشهای بعدی مدرک تحصیلی نامبرده فوق و وضعیت روحی و رفتاریاش را مورد بررسی و تائید قرار داده است.
ضمناً جامعه زنان ایرانی در نامهای به فرح، خواستار برکناری و عدم شرکت رسمی مشارالیه در مراسم جمعیت جامعه زنان شدهاند.
پارسا در دوران تصدی خود در وزارت فرهنگ، مروج فساد و بیدینی بود.
به دلیل مذهب بهائیت و ضدیت با اسلام، مدارس اسلامی،خصوصاً مدارس دخترانه را همواره تحت فشار و محدودیت قرار میداد.
در چندین مورد با همکاری ساواک و هجوم به مدارس دخترانه،چادر و روسری دختران را برداشته و هتک حرمت نمودند.
وی عضو کلوپ روتاری ایران بود و پدرش اولین کسی بود که نخستین مجلۀ اختصاص زنان را نشر داد، پارسا نمایندۀ دورۀ21 مجلس شورای ملی بود و پس از آنکه مدتی معاون پارلمانی وزارت آموزش و پرورش بود.
از 2 /8 /47 به جای آقای هدایتی به وزیر آموزش و پرورش شد و تا 10 /2 /53 در این پست بود.
او قبل از وزارت مالک یک آموزشگاه دخترانه بود.
او در کارهای زیر مشارکت داشته و سازمانها و مؤسسات و جمعیتهای متعددی را بنیان نهاد: ایجاد و تأسیس انجمن بانوان فرهنگی،رئیس جمعیت زنان دانشگاهی ایران،رئیس سازمان همکاری جمعیتهای زنان، نایب رئیس هیئت مدیره شرکت تعاونی فرهنگیان،عضو شورای ورزشی بانوان،رئیس کمسیون فرهنگی شورای عالی جمعیت زنان.
وی پس از پیروزی انقلاب اسلامی دستگیر و پس از محاکمه توسط دادگاه انقلاب اسلامی به مرگ محکوم شد.
ر.ک: اسناد ساواک، پروندههای انفرادی.
منبع:
کتاب
کلوپ لاینز به روایت اسناد ساواک - جلد اول صفحه 109