تاریخ سند: 12 مرداد 1357
موضوع: جشن نیمه شعبان
متن سند:
از: 2ﻫ ب تاریخ: 12 /5 /2537[]
به: 2 ﻫ 1 شماره: 4317 /2 ﻫ ب
موضوع: جشن نیمه شعبان
0512
اشخاص مشروحه زیر که طبق معمول سنواتی هر سال در نیمه شعبان به مناسبت میلاد مسعود ولیعصر جشن باشکوهی را بانی میشدند امسال به بهانه اینکه سخنران ندارند از برگزاری جشن مذکور خودداری نمودهاند که احتمالاً دلیل اصلی خودداری از آنجام این مراسم پخش اعلامیه میباشد که از طرف خمینی توزیع شده است.1
1ـ حاجی جهانگیر محسنیافشار 4ـ حاجی علی طبریپور
2ـ کامران کلّهبستی 5ـ حاجی فلاطونی3
3ـ حاجی علیاکبر کثیریان2 6ـ اعظمی4
7ـ عباس عاصمی
نظریه شنبه: خبر صحت دارد موضوع قابل بررسی است.
نظریه یکشنبه: خبر به احتمال قوی صحت دارد افراد مورد بحث از چهرههای فعال و شناخته شده در بابل میباشند که گزارشات متعددی در زمینه فعالیت آنان به نفع خمینی به آن سازمان تقدیم گردیده است. زیرک
نظریه دوشنبه: نظریه یکشنبه مورد تائید است نامبردگان از طرفداران خمینی در منطقه میباشند.
نظریه 2 ﻫ ب: در مرخصی میباشد.
سوابق بررسی گردد.
1 /5 /37
بیگدلی 257
توضیحات سند:
1. تحریم برگزاری جشن نیمه شعبان در این زمان از سوی امام خمینی (ره) به دلیل کشتار وحشیانهای که در سراسر کشور توسط رژیم شاهنشاهی صورت گرفته بود، عوامل رژیم را بر آن داشت تا با به کارگیری تمامی توان خود در مقابله با این تحریم کوشش نمایند. نامهی اداره کل سوم به ساواک ساری طی شماره: 4905 /312 -1 /5 /37 در راستای همین تلاش است: «برابر اعلام وزارت کشور به منظور برگزاری جشن نیمه شعبان تلگرافی دستوراتی به کلیه استانداران و همچنین سازمانهای تابعه ابلاغ گردید که با همکاری و هماهنگی لازم بین سازمانهای دولتی و ملّی و همچنین کارخآنجات و اصناف و پیشهوران نسبت به برگزاری جشن اقدام لازم معمول دارند.
مراتب به عرض تیمسار ریاست ساواک رسید پینوشت فرمودند از ساواکها سؤال شود آیا اجرا شده یا خیر در اجرای امر پاسخ مقتضی اعلام تا به عرض برسد.»
2. علیاکبر کثیریان فرزند علیاصغر در سال 1309 ش در بابل به دنیا آمد. وی که از بازاریان متدین بابل و خرّازیفروش بود، در راستای نهضت امام خمینی(ره) به فعالیت پرداخت و در همین راستا نیز دارای نقش بود در خردادماه سال 1351ش، توسط اداره اطلاعات شهربانی بابل از جمله افرادی معرفی شد که ضمن مسافرت به قم «اعلامیه مضرّه مطالعه و با طلّاب مشکوک تماس حاصل نموده » است.
وی در شهریور ماه سال 1353 نیز به عنوان سرپرست «عدهای از متعصّبین مذهبی شهرستان بابل » که در برپائی جلسات و فعالیتهای مسجد کاظمبیک نقش فعال دارد، معرفی گردید.
و ساواک مازندران نیز در 16 /11 /56 که انقلاب اسلامی درحال اوجگیری بود، طیّ نامهای به ساواک بابل درباره پیشینه فعالیتهای وی نوشت: «اطلاع واصله حاکی بود که نامبرده نوار سخنرانیهای خمینی را به فروش میرساند، لذا مورخ 11 /2 /44 از منزلش بازرسی و دو حلقه نوار که در آن قسمتی از نهج البلاغه ضبط شده بود و یک برگ کاغذ که در آن نوشته شده بود (مگر شما را در باغ سلطنتآباد زندانی کردند نمیدانم علّت چیست درود بر رادمردانی که پشت سلولهای انفرادی چندین سال زندگی میکنند) و یک برگ خلاصه ای از سخنان علی (ع) به مضمون برخیزند، بجنبید، نترسید، ترس یعنی چه، بدون واهمه از لغزش هرکس که میلغزد جلوگیری کنید.... [ندا] نامبرده بازداشت که سرآنجام کار پرونده منجر به صدور قرار منع پیگرد میگردد.» اسناد ساواک. پرونده انفرادی
در ضمن اداره کل سوم پس از دریافت این گزارش، طی شماره: 7462 /312 - 4 /7 /57 به ساواک مازندران نوشت: «نامبرده بالا فاقد سابقه بایگانیشده در این اداره کل میباشد. خواهشمند است دستور فرمائید ضمن تهیه و ارسال مشخصات کامل و یک قطعه عکس یادشده، اعمال و رفتار وی را توسط منابع و همکاران تحت مراقبت قرار داده و نتیجه را با هرگونه سوابقی که از مشارالیه در آن سازمان موجود است به این اداره کل ارسال دارند.»
3 و 4. اداره کل سوم طی شماره: 5884 /312 و 5883 /312- 28 /5 /37 درباره اعظمی و حاجی فلاطونی به ساواک مازندران نوشت: «به علّت ناقص بودن مشخصات نامبرده بالا بررسی سوابق وی در این اداره کل میسر نگردید. خواهشمند است دستور فرمائید مشخصات کامل و یک قطعه عکس یادشده را تهیه و نتیجه را با هرگونه سوابقی که از مشارالیه در آن سازمان موجود است به این اداره کل ارسال نمایند.» براین اساس، ساواک بابل طی شماره: 5007 /2ﻫ ب - 15 /7 /57 به شهربانی بابل نوشت : « دستور فرمائید به نامبردگان بالا ابلاغ نمایند با در دست داشتن شماره این نامه و دو قطعه عکس خود را به این سازمان معرفی نماید.»
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، روزشمار استان مازندران (بابل)، جلد 1 صفحه 520