تاریخ سند: 13 دی 1357
موضوع: تظاهرات و راهپیمائی در مشهد
متن سند:
از: 9 ﻫ تاریخ:13 /10 /1357
به: 312 شماره: 25164 /9 ﻫ 2
موضوع: تظاهرات و راهپیمائی در مشهد
1 . صبح روز 9 /10 /57 تعداد کثیری از طبقات مختلف مردم دست به تظاهرات و راهپیمائی زده و همین که مقابل استانداری رسیدند میخواستند وارد آنجا شوند جلوی درب استانداری یک تانک و چند دستگاه ریو بود و تعدادی سرباز که خدمه تانک و ماشینهای ارتشی بودند همبستگی خود را با مردم اعلام و لباسهایشان را بیرون آورده و سلاح خود را تحویل دادند. ضمن آنکه آنها را میبوسیدند یک نفر از وسط جمعیت فریاد زد آنها دروغ میگویند و مردم به طرف ماشین سرهنگ کلامی حمله و یکی از مخالفین گردنش را با تیر زد، در این هنگام چند نفر از تظاهرکنندگان تعدادی از سربازان را فراری داده و چون از طرف سربازان تیراندازی شد دو الی سه نفر از سربازان که در بین جمعیت بودند مورد اصابت چاقو قرار گرفتند که یکی از آنان فوت شد.
2 . روز 10 /10 /57 در بیمارستان شاهرضا غوغا بود، اجساد کشتهشدگان و مجروحین به بیمارستان حمل میگردید و تعداد کثیری (حدود 4000 نفر) به طور زنجیروار از ابتدای چهارراه دکترا به بیمارستان میآمدند تا کشتهشدگان و مجروحین را مورد شناسائی قرار دهند. در روزهای 9 و 10/[10] /57 مجموعاً 68 جسد و حدود 200 نفر مجروح به بیمارستان اعزام گردیدند و چون مأمورین کاملاً مراقبت[مراقب] اوضاع بودند مرتباً مانور میکردند لذا جمعیت حاضر در بیمارستان به مرور متفرق شدند.
3 . روز 9 /10 /57 تظاهرکنندگان و مخالفین به فروشگاه تعاونی ارتش واقع در خیابان بهار حمله و آنجا را به آتش کشیدند و مقادیر زیادی از اموال موجود در فروشگاه را به محل بیمارستان شاهرضا حمل و بنا به فتوای آیتالله شیرازی که این اموال حلال است1 از طرف گروههای مردم و افراد مختلفی به سرقت و تاراج رفت. مردم چراغهای وسایل نقلیه خود را خاموش کرده بودند و چند فیوض [فیوز] تیر برق را کشیدند که خیابانها خاموش باشد تا با استفاده از تاریکی بتوانند وسایل موجود در بیمارستان را سرقت نمایند. بعد از به آتشکشیدن فروشگاه ارتش، به انجمن ایران و آمریکا و سپس کلانتری خیابان اسدی، انجمن ایران و انگلیس، پپسیکولا، ماشینهای مخصوص حمل نوشابه، منازل خارجیان وابسته به انجمنهای مذکور واقع در خیابان قائم حمله و محلهای مزبور را با وسایل داخل آن به آتش کشیدند. هنگامی که منازل خارجیان را میخواستند آتش بزنند به منزل دکتر اعتماد رضائی پزشک بیمارستان شاهرضا حمله، ابتدا درب منزل او را از جا کنده و پس از شکستن شیشههای منزل روی پشت بام رفتند تا بهتر بتوانند وسایل منزل خارجیان را به بیرون آورده و آتش بزنند. دکتر اعتماد رضائی که از این جریان ترسیده بود به اتفاق خانوادهاش سوار ماشین شد که فرار کند مردم به طرف ماشین او حمله و گفتند که یکی از خارجیان قصد فرار دارد، پس از آنکه اتومبیل دکتر خساراتی دید چند نفر اعتماد رضائی را شناخته و گفتند عیبی ندارد ما نمیگذاریم منزل شما طعمه حریق گردد و با شیلنگ روی وسایل منزل وی آب پاشیدند و از سرایت آتش به منزل نامبرده جلوگیری کردند.
4 . تا دو روز قبل دو نفر از پسران آیتالله شیرازی به اسامی محمد و جواد تعداد زیادی از مخالفین را که در بیمارستان مستقر بودند تمرین ورزش میدادند آن هم از نوع باستانی قدیم و میگفتند که ما دوره چریکی دیدهایم.
5 . روز 11 /10 /57 بیمارستان شاهرضا به مدت یک ساعت در محاصره مأمورین بود یکی از پرسنل خونشناس آزمایشگاه که بعداً مشخصات او اعلام خواهد شد عکسهای مختلف و رنگی از سربازان و مأمورین میگرفتند تا در فرصت مناسب آنها را شناسائی و اذیت و آزار نمایند.
6 . روز 10 /10 /57 مخالفین یک نفر سرهنگ را به طرز فجیعی به قتل رسانیده بودند ابتدا پوست صورت او را کنده و آنقدر وی را زده بودند که استخوانهایش خورد شده بود. نامبرده را به ماشین بسته بودند و در خیابانها کشانده و در حالی که جان میداد او را آتش زدند. مأمورین شهربانی او را از شواهد و قرائن و اندازه قدش شناسائی کردند.
نظریه شنبه . خبر صحت دارد.
نظریه چهارشنبه . با توجه به صداقت شنبه و اینکه شخصاً در تظاهرات و راهپیمائی شرکت کرده بود مفاد گزارش خبر مورد تأیید میباشد. ضمناً روز 9 /10 /57 در حمله به اداره آگاهی یک نفر افسر سوخته و جسد او را با تاکسی در خیابانها میکشاندند.
توضیحات سند:
1. آیتالله شیرازی و سایر آیات عظام پیوسته در اطلاعیهها و بیانیههای خود مردم را از حمله به مراکز دولتی و فروشگاهها منع مینمودند.
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان خراسان رضوی- 21 صفحه 145