بازجویی از: محمدتقی حسینی طباطبایی
متن سند:
س ـ با احراز هویت شما لازم است کلیه اطلاعات خود را از ابتداء آشنایی در
مورد نورالدین بامری به طور مشروح و دقیق بنویسید.
ج ـ نورالدین بامری که از اهالی قریه و اصلان و ضحک از توابع بلوک شهرکی می باشد در دو سال
قبل پدرش که مردی فقیر و کارگر بود او را آورد که درس دینی (علوم قدیمه) بخواند و چون نسبتا
کوچک و از نظر تحصیلات کلاسیک هم در سطح پایین بود لذا جهت تقویت بنیه علمیش یکی از
محصلین را گماشتم که او را تعلیم قرآن دهد مع ذلک در این مدت چندان پیشرفتی نکرد و بالاخره
به سربازی خوانده شد اما چون رشد بدنی نداشت رد شد و از همان زاهدان که رفته بود برنگشته و
به طرف گرگان و مازندران نزد پدرش رفته است اما از نظر شرکت در جلسات فقط به عنوان مستمع
مانند بقیه بچه ها شرکت در مجالس منعقده در مسجد داشته است در جلسات کتابخانه اکنون هم که
مدت سه ماه است معلوم نیست که در کدام قسمت گرگان یا مازندران بسر می برد.
س ـ بامری چه مدتی در جلسات شرکت و چه نقشی در این جلسات داشته
است.
ج ـ همان طور که عرض شد در اوقات سوگواری که مجالس تعزیه تشکیل می شده به عنوان
مستمع آزاد شرکت می نمود و کاری به او محول نبوده است تا انجام دهد.
س ـ بامری مقلد کدامیک از آیات بوده است.
ج ـ غالبا رساله مورد درسی آنها که مذاکره می کردند و حتی در ابتدا درس همان رساله را
می خواندند رساله آیت الله حکیم بوده و از اینکه به کدامیک از مراجع رجوع کرده بود و اطلاعی
ندارم چون این شغل بستگی به تشخیص یا اختیار خودش داشته است.
س ـ در جلسات متشکله بامری پیرامون چه مطالبی سخنرانی و یا بحث و گفتگو
می کرد و در مورد مطالعه و یا مبادله کتب مضره کتابخانه چه نقشی داشته است.
ج ـ در جلسات متشکله چون او فقط شاگرد بوده و تعلیم می گرفته و رساله را به ترتیب از اول
احکام تقلید و طهارت درس می گرفته لذا مورد بحث او و استادش همان مسایل عبادی و عملی
رساله بوده است و چون استعداد زیادی نداشته قادر به پرداختن به مطالعات خارجی نبوده است
و هم چنین نسبت به مبادله کتب نیز نقشی نداشته است.
س ـ اظهارات خود را چگونه گواهی می کنید.
ج ـ اظهاراتم را بوسیله امضاء گواهی می کنم.
منبع:
کتاب
شهید حجتالاسلام سید محمدتقی حسینی طباطبایی صفحه 165