صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

خسروانی وزیر سابق کشور1

تاریخ سند: 27 دی 1348


خسروانی وزیر سابق کشور1


متن سند:

شماره : 56568 /20 ه 5 ساعت 1500 روز 24 /10 /48 آقای دکتر غلامحسین خوشبین وزیر سابق دادگستری در یک صحبت کاملاً خصوصی بسناتور مهدی نمازی اظهار داشت: عمر خدمت و ریاست محمد خسروشاهی در اطاق بازرگانی قریبا بپایان خواهد رسید.
ناطق، بعد در پاسخ سناتور نمازی که گفت فعلاً در اینمورد صحبت مینمایند ولی هنوز معلوم نیست افزود کار تمام است.
قرار است که اطاق بازرگانی و صنایع قریبا ادغام شوند و آقای شریف امامی رئیس مجلس سنا2 فعالیت مینماید که دکتر باهر3 رئیس شود ولی دیگران میخواهند آقای آموزگار4 را که در خارج است برای احراز پست ریاست اطاق بازرگانی و صنایع، تحمیل کنند و تاکنون که موضوع تعویض آقای محمد خسروشاهی عملی نگردیده بعلت اختلاف سلیقه و دو دستگی حاصله میباشد.
بهر حال اکنون دیگر میبایست کار را خاتمه دهند و شخصی را باین سمت انتخاب نمایند.
در اینموقع سناتور نمازی موضوع را تغییر داده، گفت راستی برکناری عطااله خسروانی وزیر سابق کشور و یا کنار گذاردن وی چه علتی داشته است؟ دکتر خوشبین پاسخ داده بخوبی از اینموضوع مطلع میباشد و علت آنرا اینطور شرح داد که اصولاً ارباب (منظور شاهنشاه آریامهر) دوست ندارد شخصی مدت زیادی مصدر کار باشد ثانیا علت اصلی برکناری خسروانی شخص خود وی بوده است چون اغلب در کمیسیون های متشکله صحبتهایی مینموده که از خودش خیلی بزرگ تر و پرمعنی تر بوده است؛ مثلاً در یک جلسه و کمیسیونی که عده زیادی حضور داشته اند و در مورد لایحه ای که قرار بود بمجلس برده شود تبادل نظر میگردید اعضاء حاضر در جلسه اظهار عقیده مینمایند: ممکن است این لایحه مورد تصویب اکثریت واقع نگردد ولی خسروانی پاسخ داده اینطور نیست بلکه کلیه وکلای مجلس (البته اکثریت) مطیع وی میباشند و هر دستور و کاری که ارجاع نماید، بدون هیچ گونه اعتراض و سئوالی انجام خواهند داد و بعد اضافه نمود که راجع باین لایحه دستور میدهم که تصویب نمایند و اینعمل انجام خواهد یافت ناطق سپس تعریف نمود که در آنموقع آقای دکتر ولیان وزیر اصلاحات ارضی که در جلسه مربوطه حضور داشته، از این صحبتهای آقای خسروانی ناراحت و نگران شده و بخسروانی میگوید شما و ما نمیتوانیم بمجلس دستور بدهیم که مجری خواسته های ما باشند و اصولاً اداء چنین مطالبی صحیح و منطقی نیست حتی کار نامبردگان بمجادله لفظی و گفت و گوی شدید میکشد که با وساطت دیگران موضوع تقریبا فیصله مییابد و تصمیم گرفته میشود که اینموضوع در آنمکان دفن گردد و در خارج نشر و انتشار نیافته و بازگو نگردد.
ناطق سپس گفت خسروانی بر سر مسئله دیگری با دکتر نیک پی1 نیز مجادله و گفت و گوی تندی نموده بالاخره دکتر ولیان جریان را بآقای نخست وزیر گزارش [می کند] و آقای هویدا نیز مراتب را بشرف عرض شاهنشاه آریامهر میرساند و شاهنشاه میفرمایند لازم بوده که اینموضوع را بمن اطلاع نمیدادند اکنون دیگر نمیتوانیم موضوع را نشنیده فرض نمائیم و فورا دستور میفرمایند که خسروانی و نیک پی را از کابینه بیرون نمایند و اینموضوع عملی ولی مدتی بعد مجددا نیک پی وارد دستگاه گردیده و سمت شهرداری تهران بوی تفویض شده؛ ناطق سپس اظهار عقیده نمود که خسروانی تصور نمینمود که زمانی خواهد رسید که از پست وزارت برکنار و چشم بپوشد حتی فکر مینمود تا دنیا برجاست وی مصدر پست وزارت و دبیرکلی حزب ایران نوین خواهد بود.
در خاتمه سناتور نمازی سئوال نمود: بطوریکه استنباط میشود آقای نیک پی شخص صالح و مفید نمیباشد.
دکتر خوشبین در تأیید اظهارات وی افزود این موضوع کاملاً صحیح و منطقی است نامبرده شخص کوچک و نالایقی است که بمشاغل و امور مهمی که انتظارش نمیرفت گمارده شده است و نمیتواند منشاء اثرات مفیدی در هنگام تصدی خود باشد.
نظریه رهبر عملیات : منبع قابل اطمینان است و بصحت اظهاراتش میتوان اعتماد نمود.
2ـ منبع از طریق استراق سمع اظهارات نامبردگان فوق را شنیده و گزارش داده است هرگونه اقدام مستقیم موجب شناسائی منبع خواهد شد.
نظریه 20 ه5 : نظریه رهبر عملیات مورد تأیید است.
رونوشت برابر با اصل است اصل در کلاسه275017 ـ جلد 4 بایگانی شد این نسخه در کلاسه عبدالعظیم ولیان بایگانی شد 522734 /11 /48

توضیحات سند:

1ـ عطاءاللّه خسروانی (متولد 1298) از مهره های قدیمی وابسته به بریتانیا و دربار بود که در سال 1322 به همراه برادرش (خسرو خسروانی) نشریه افکار ایران را منتشر می کرد.
خسروانی در دولت منوچهر اقبال معاون وزیر کار در امور پارلمانی شد و در سال 1340 به همراه دوستان قدیمی خود در دبیرستان «ایرانشهر» (حسنعلی منصور، جمشید آموزگار و...) در نقش «نخبگان» آمریکایی ظاهر گردید و در دولت های امینی و علم و منصور وزارت کار را به دست گرفت.
در پی ترور منصور و همزمان با انتصاب امیر عباس هویدا به صدارت، در اسفند 1343 محمدرضا پهلوی، خسروانی را به دبیر کلی «حزب ایران نوین» گمارد و این امر، از آغاز، نارضایی جواد منصور، دکتر حسن زاهدی و دیگر بنیانگذاران «کانون مترقی» را برانگیخت.
خسروانی علاوه بر دبیر کلی «حزب حاکم» در دولت هویدا وزارت کار و سپس وزارت کشور (1347) را به عهده داشت.
خسروانی که طبق ارزیابی ساواک، فردی «عوامفریب و حرّاف» محسوب می شد، تصور می کرد که به سادگی خواهد توانست رقیب بی صلاحیت خود را کنار زند و به ریاست دولت برسد.
از این رو وی در سال 1345 از طریق برادرش خسرو خسروانی، سفیر ایران در واشنگتن، به ایجاد ارتباطاتی با برخی از مقامات آمریکایی دست زد.
«تحقیقات غیر محسوس» ...
تا سال 1348 ادامه یافت و شاه که اقدامات جاه طلبانه خسروانی را خطرناک تلقی می نمود.
در این سال وی را از وزارت و دبیرکلی حزب ایران نوین کشور برکنار ساخت و بدینسان یکی از فعال ترین رقبای هویدا برای همیشه از صحنه سیاست خارج شد.
با تشکیل کنگره ای به نام کنگره آزاد زنان و آزاد مردان که در دوره ریاست علم فراهم گردید که ظاهرا محصول انقلاب سفید شاهانه و جمعی از نمایندگان کارگران و کشاورزان و روشنفکران (که بیشتر اعضای کانون مترقی حسنعلی منصور بودند) و زنان بود، کاندیدهای نمایندگی مجلس شورای ملی و سنا را تعیین نمود.
ولی در واقع کنگره فقط نمایشی برای تأیید و تصویب صورت کاندیداهایی بود که از طرف یک گروه پنج نفری مرکب از احمد نفیسی (شهردار تهران و رئیس کنگره) حسنعلی منصور (رئیس کانون مترقی) عطاء خسروانی (وزیر کار) حسن زاهدی (رئیس بانک کشاورزی) و نصرت اللّه معینیان (وزیر مشاور و سرپرست تبلیغات) تعیین شده بودند.
در اوایل حکومت هویدا، عطاءاللّه خسروانی وزیر کار که به دبیر کلی حزب ایران نوین انتخاب شده بود از هویدا تمکین نمی کرد و هویدا نه فقط بر هیئت دولت، بلکه به حزب اکثریت هم تسلط نداشت.
هویدا سرانجام با تمهید مقدماتی توانست موقعیت خسروانی را در رهبری حزب متزلزل کند و کاندیدای مورد نظر خود دکتر منوچهر کلالی را به مقام دبیر کلی حزب تعیین نماید.
(ر.ک : ظهور و سقوط سلطنت پهلوی ج 2 ص : 378، 379 ؛ طلوعی، محمود، بازیگران عصر پهلوی، ص 472 و 519 و 486 ؛ ج 2، ص 699 ؛ دلدم، اسکندر، زندگی و خاطرات امیر عباس هویدا، صص 107، 110، 203، 281) 2ـ دولت شریف امامی، 9 شهریور 1339 تا 15 اردیبهشت 1340 تشکیل شد او جعفر شریف امامی متولد 27 خرداد 1291) فرزند حاج محمد حسین نظام الاسلام از روحانیون تهران است.
وی تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در تهران و تحصیلات عالی را در رشته راه آهن در آلمان و در رشته مهندسی مکانیک در سوئد به پایان رسانید و در سال 1318 به ایران بازگشت.
مشاغل عمده او تا پیروزی انقلاب اسلامی ایران، به شرح زیر است : 1318 : کارمند راه آهن دولتی ایران 1320 : رئیس راه آهن ناحیه تهران در کابینه قوام 1325 : رئیس هیأت مدیره و مدیر عامل بنگاه آبیاری کشور تیر 1329 : وزیر راه در کابینه رزم آرا 1329 تا 1332 : عضو شورای عالی سازمان برنامه اسفند 1332 : سناتور و عضو هیأت رئیسه مجلس سنا 1336 تا 1339 : وزیر صنایع در کابینه اقبال 7 شهریور 1339 تا 14 اردیبهشت 1340 : نخست وزیر تیر 1341 : نیابت تولیت بنیاد پهلوی و رئیس مجلس سنا 5 شهریور 1357 تا 13 آبان 1357، نخست وزیر؛ حوادث مهم اولین دوران نخست وزیری شریف امامی عبارتند از : تجدید انتخابات دوره بیستم، بهبود روابط ایران و شوروی، سفر به افغانستان به دعوت سردار محمد داودخان صدر اعظم افغانستان و تظاهرات آموزگاران و دبیران.
این تظاهرات که در 12 اردیبهشت 1340 آغاز شد به دلیل افزایش حقوق صورت گرفت.
دولت لایحه ترمیم حقوق آموزگاران و دبیران را در 10 /2 /1340 به مجلس داده بود، امّا این اقدام مانع تظاهرات نگردید.
در 12 اردیبهشت 1340 تعداد زیادی از آموزگاران و دبیران در برابر مجلس میدان بهارستان دست به تظاهرات زدند و دکتر خانعلی (دبیر دبیرستان حامی) بر اثر شلیک گلوله «سرگرد شهرستانی» به قتل رسید.
به دنبال این حادثه خونین، که معلمان قبلاً فقط خواستار حقوق بیشتر بودند تقاضای دیگر نیز به درخواست های خود اضافه کردند و اعلام داشتند، تا روزی که کلیه خواسته های آنان عملی نگردد از اعتصاب دست بر نخواهند داشت، تقاضای آنها عبارت است از : 1ـ سقوط دولت مهندس شریف امامی 2ـ مجازات و اعدام قاتل دکتر خانعلی 3ـ رفع اهانت از فرهنگیان 4ـ تغییر اشل حقوق فرهنگیان انتخابات دوره بیستم قانون گزاری توسط شریف امامی شروع شد: مسئله انتخابات که یکی از مهمترین مسائل برای دولت های ایران بعد از شهریور سال 1320 بود و بسیاری از دولت ها را بدان آلوده ساخته، در دوران اولیه نخست وزیری شریف امامی رخ نمود.
مهندس که نه اهل حزب سازی بود و نه حزب براندازی و به علاوه چندان تمایلی هم نداشت که تمام اطرافیان و یاران قدیم و جدید خود را روانه مجلس نماید با آرامی دستور شروع انتخابات دوره بیستم را به سپهبد علوی مقدم داد.
و قرار بر این شد که در آن مجلس هر گاه چند تن از منقدین و مخالفان ـ به منظور خالی نبودن عریضه وارد مجلس شوند، در گیرودار این جریانات، شاه هم از همسر سوم خود «فرح دیبا» پسری نصیبش شد که به نام رضا، بر تعداد رضامندان دربار یکی اضافه شد.
لاجرم انتخابات تهران در زمستان همان سال آغاز شد، در این انتخابات هم به سیاق چند انتخاباتی که دولت های کودتا و بعد از کودتای 28 مرداد انجام دادند، کاندیداهای جبهه ملی هم چنان در کنار صحنه ماندند و هیچ یک از آنها راهی به سوی مجلس شورایملی دوره نوزدهم قانون گذاری نداشتند، حتی دکتر علی امینی هم علیرغم آن همه خدماتش به دربار و دستگاه های وابسته، خاصه در قضیه تشکیل کنسرسیوم که حداقل لازم بود او را به مجلس راه بدهند در پشت مجلس ماند و فقط این اللهیار صالح بود که از جبهه ملی از کاشان به مجلس شورا راه یافت.
احمد آرامش شوهر خواهر شریف امامی هم علیه شاه و دولت شریف امامی برمی خیزد.
وی به دنبال این مخالفت به مدت هفت سال زندانی می شود و پس از آزادی توسط مأموران سفاک ساواک در پارک لاله تهران به عنوان چریک مسلح! به ضرب گلوله به قتل می رسد.
کابینه شریف امامی در مجلس استیضاح شد و وی در 14 اردیبهشت 1340 استعفا کرد و جای خود را به دکتر امینی داد ...
مهندس شریف امامی که بعد از دکتر اقبال به نخست وزیری برگزیده شده بود کابینه خود را به شرح زیر معرفی کرد: وزیر دادگستری: محمد علی هدایتی، محمد علی ممتاز وزیر کشور: سپهبد مهدیقلی علوی مقدم، سپهبد صادق امیر عزیزی وزیر مشاور (سازمان برنامه): خسرو هدایت، احمد آرامش معاون نخست وزیر در (سازمان امنیت و اطلاعات کشور) سپهبد تیمور بختیار معاون نخست وزیر انتشارات و تبلیغات: نصرت اللّه معینیان وزیر صنایع و معادن: مهندس طاهر ضیائی.
(پیتر آوری، تاریخ معاصر ایران، ترجمه محمد رفیعی مهرآبادی، ص 9 و 117؛ نجمی، ناصر، از سید ضیاء تا بازرگان، ص 1529 ـ 1530، 1532 و 1533، 1534، 1536 ـ 1537) 3ـ دکتر محمد باهری عَلَم گروه پویایی را که در آن چند تن از روشنفکران با سابقه فعالیتهای دست چپی دیده می شدند، به گرد خود جمع کرد.
برخی از اینان مانند رسول پرویزی، دکتر پرویز ناتل خانلری و دکتر محمد باهری، دوستان و همکاران سیاسی بسیار نزدیک علم شدند و او را در مشاغل بعدی همراهی کردند و تا پایان به او وفادار ماندند.
جانشین نورالدین الموتی در مقام وزارت دادگستری دکتر غلامحسین خوشبین بود، که شش ماه بعد جای خود را به دکتر محمد باهری داد.
دکتر باهری نیز از توده ایهای سابق، ولی برگشته از حزب توده و مورد علاقه شخص علم بود.
انتصاب دکتر باهری به سمت وزیر دادگستری، که سوابق زیادی در کار قضا نداشت، ابتدا با عدم رضایت در دادگستری روبرو شد، ولی دکتر باهری با حسن خلق و احترام به قضات قدیمی و عدم مداخله در کار آنها به تدریج جای خود را در دادگستری باز کرد.
بعد از تغییر کابینه علم، در زمان نخست وزیری منصور و هویدا به ترتیب دکتر باقر عاملی، دکتر جواد صدر، منوچهر پرتو، صادق احمدی و غلامرضا کیانپور به وزارت دادگستری رسیدند غلامرضا کیان پور در کابینه جمشید آموزگار هم سمت وزیر دادگستری را داشت، تا این که در کابینه دوم شریف امامی مجددا دکتر باهری به وزارت دادگستری منصوب شد.
رفتار تند و اهانت آمیز آزمون با وزیران کابینه، به استعفای چند تن از آنان از جمله هوشنگ نهاوندی وزیر علوم و آموزش عالی، دکتر باهری وزیر دادگستری و دکتر مژدهی وزیر بهداری انجامید.
باهری از جمله ورشکستگان سیاسیِ مارکسیست است که همچون جعفریان، پرویز نیکخواه، هوشنگ نهاوندی اداره تشکیلات حزب رستاخیز را به عهده می گیرد.
(طلوعی، محمود، بازیگران عصر پهلوی، ج اول، ص 452 و 574، ج دوم، ص 867 رک: یادداشتهای علم، ج اول، انتشارات کتاب سرای، صص 38 تا 41 و 55 و 56 ؛ دلدم، اسکندر، زندگی و خاطرات امیر عباس هویدا، ص 289) 4ـ جمشید آموزگار که از همان باند معروف «جوجگان ویلیام وارن» اصل چهاری بود.
پس از سیزده سال زمامداری امیر عباس هویدا نخست وزیر شد.
لازم به توضیح است که شاه هویدا را به دربار آورده و او را بسمت وزیر دربار برگزید.
اما اعضای کابینه آموزگار به شرح زیر است: وزیر کشور اسداللّه اصفهانی وزیر دادگستری غلامرضا کیانپور وزیر خارجه عباسعلی خلعت بری وزیر فرهنگ و آموزش عالی دکتر منوچهر گنجی، شمس الدین مفیدی وزیر مشاور (نایب نخست وزیر در امور اقتصادی) صفی اصفیا معاون (رئیس ساواک) ارتشبد نعمت اللّه نصیری، سپهبد ناصر مقدم جمشید آموزگار هنگام احراز مقام نخست وزیری 54 سال داشت.
وی در سال 1302 شمسی در تهران متولد شد.
پدرش حبیب اللّه آموزگار پس از انجام تحصیلات متوسطه، در زمان جنگ با یک کشتی باری از طریق بندرعباس به آمریکا رفت و در دانشگاه معروف «کرنل» آمریکا ثبت نام نمود.
آموزگار در این دانشگاه در رشته مهندسی بهداشت و هیدرولیک درجه دکترا گرفت و چون تحصیلات خود را با درجه عالی به پایان رسانده بود.
در همان دانشگاه مشغول تدریس شد.
در سال 1330 به ایران بازگشت و در اداره اصل چهار ترومن که تازه در ایران تأسیس شده بود شروع به کار کرد و در این اداره به ریاست قسمت مهندسی بهداشت رسید.
در سال 1334 دکتر جهانشاه صالح وزیر وقت بهداری او را به معاونت این وزارتخانه انتخاب کرد و این نقطه آغاز ترقی او در تشکیلات اداری کشور بود.
جمشید آموزگار نخستین بار در سال 1337 در کابینه دکتر اقبال ابتدا به سمت وزیر کار و سپس به سمت وزیر کشاورزی معرفی شد و در کابینه منصور و اولین کابینه هویدا وزارت بهداری را به عهده داشت در نخستین ترمیم کابینه هویدا از وزارت بهداری به وزارت دارایی نقل مکان کرد و تا اوایل سال 1353، یعنی قریب 9 سال وزیر دارایی بود.
اولین قانون کار، اولین قانون اصلاحات ارضی و قانون جدید مالیاتهای مستقیم که قوانین بعدی مالیاتی، حتی بعد از انقلاب نیز بر اساس آن تدوین شده است، در زمان تصدی دکتر آموزگار بر وزارتخانه های کار و کشاورزی و دارایی تهیه شده است.
دکتر آموزگار در کنار کارهای مربوط به وزارت دارایی، ریاست هیئت نمایندگی ایران در سازمان کشورهای صادرکننده نفت را به عهده داشت و به واسطه نقش مهمی که در پیروزیهای اوپک ایفا نمود شهرت جهانی یافت.
هویدا که به موفقیتهای آموزگار و شهرت جهانی وی حسادت می ورزید و او را رقیب بالقوه ای برای خود می پنداشت، در اوایل سال 1353 شاه را به تغییر سمت او از وزارت دارایی به وزارت کشور راضی کرد، ولی شاه، هنگام معرفی کابینه جدید، این نقشه هویدا را نقش بر آب کرد و گفت امور مربوط به نفت و اوپک کماکان به عهده جمشید آموزگار خواهد بود!.
در اسفند ماه سال 1353 که شاه تشکیل حزب واحد رستاخیز را اعلام کرد، وظیفه انجام انتخابات رستاخیزی هم به عهده آموزگار گذاشته شد.
در سال 1355 شاه برای ایجاد تحرکی در حزب رستاخیز از جمشید آموزگار خواست که دبیر کلی این حزب را به عهده بگیرد.
برای آگاهی.
بیشتر به (ر.ک : بازیگران عصر پهلوی، ج اول و دوم ،محمود طلوعی، ج اول صفحات، 540، 541، 542 ؛زندگی و خاطرات امیرعباس هویدا، اسکندر دلدم، صص 108، 109، 145، 150، 227 تا 388 ؛خاطرات ابوالحسن ابتهاج، ج اول و دوم، بکوشش علیرضا عروضی، چاپ اول بهار 1371، صص 421، 436، 554 ؛قلم و سیاست، (2) از کودتای 28 مرداد تا ترور منصور، تألیف محمدعلی سفری، چاپ اول 1373، صص 288، 304، 725، 743) 1ـ غلامرضا نیک پی (معاون نخست وزیر) اعزاز نیک پی وزیر پست و تلگراف کابینه قوام السلطنه، که پسرش غلامرضا نیک پی در کابینه هویدا ابتدا وزیر مشاور در امور اجرایی و سپس وزیر آبادانی و مسکن شد.
نیک پی به دنبال مشاجره و کتک کاری، یکی از وزیران دیگر کابینه هویدا (عطاءاللّه خسروانی) از وزارت برکنار شد، ولی بعدا به شهرداری تهران منصوب گردید.
جریان مربوط به تیر ماه سال 1354 و هنگامی است که شهردار وقت تهران (غلامرضا نیک پی) لایحه ای درباره افزایش جرائم رانندگی به مجلس داد و عجله داشت هر چه زودتر به تصویب برسد.
لایحه بعد از تصویب در مجلس شورای ملی به سنا رفته و در نتیجه مخالفت عده ای از سناتورها تعدیل شده بود.
لایحه برای رسیدگی مجدد به مجلس شورای ملی اعاده شد، ولی کمیسیونهای دادگستری و دارایی مجلس اصلاحات سنا را رد کرده، لایحه را به همان صورتی که مورد نظر شهردار تهران بود برای تصویب نهایی به مجلس فرستادند.
جرائم پیش بینی شده در لایحه، به نسبت ارزش پول و قدرت خرید مردم در آن زمان، خیلی سنگین بود.
در مجلس از قریب یکصد و هفتاد نماینده حاضر در جلسه فقط دکتر الموتی رئیس فراکسیون حزب ایران نوین در مجلس و ده دوازده نفر دیگر قیام کردند و رئیس طبق عادت که فقط به قیام رئیس فراکسیون اکثریت توجه داشت اعلام کرد «تصویب شد!» در همین موقع فریاد اعتراض عده ای از نمایندگان برخاست که آقا کی تصویب شد؟ ولی مهندس ریاضی که گویا متعهد بود لایحه را در همان جلسه به تصویب برساند گوش به حرف کسی نداد و لایحه بعدی را مطرح کرد.
برای آگاهی بیشتر ر.ک به (ر.ک : طلوعی، محمود، بازیگران عصر پهلوی، ج اول و دوم، صص 699، 749، 750، 752 ؛ ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، ج 1، ص 380 ؛دلدم، اسکندر، زندگی و خاطرات امیر عباس هویدا، صص 110، 111، 235، 273، 386، 446)

منبع:

کتاب عبد‌العظیم ولیان به روایت اسناد ساواک صفحه 63

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.