انگیزههای خشونت
متن سند:
انگیزههای خشونت
آن سوی چهره به ظاهر آرام مهدی هاشمی، شخصیتی شکل گرفته بود که فرد، هر فکر و حتی هر آیه و روایتی را با اصلی محک میزد که «خشونت» نام داشت و خشونت روح زندگی او به شمار میرفت. وی درباره شکلگیری روح خشونت خویش چنین میگوید:
«توی اولین جزئی که از شخصیت ما بسته شد از آن زمان بچگی که حالا آن زمان نمیفهمیدیم یا میفهمیدیم همین مسئله خشونت بود که گرایش به خشونت. یعنی یک سری عقدهها در ما بوجود آمد.»1
و نیز در جای دیگری به نقش عوامل اجتماعی و تربیتی خاص محیطی اشاره میکند:
«... تدریجاً عوامل اجتماعی کمک کردند، تربیت فرهنگی به اینجا رسید که خشونت برای من یک اصل مطلق شد...»2 جدای از عوامل درونی و زمان و محیط، علل دیگری نیز در شکلگیری روح خشونت و تبدیل آن به یک اصل در تمام شئون زندگی مهدی هاشمی، نقش محوری داشتهاند. این علل به چهار بخش تقسیم میشوند:
توضیحات سند:
1. نوار شماره هشت.
2. همان.
منبع:
کتاب
بنبست - جلد اول / مهدی هاشمی ریشههای انحراف صفحه 201