تاریخ سند: 11 آبان 1349
موضوع: شیخ رسول رضائی
متن سند:
از:2ﻫ تاریخ:11 /8 /1349
به: 316 شماره: 4278/ ﻫ
موضوع: شیخ رسول رضائی
پیرو: 5029/گ10 ـ 3 /8 /49ـ4139/ ﻫ ـ 6 /8 /49
روز 3 /8 /49 در مدرسه صالحیه گرگان آقایان شیخ رسول رضائی و شیخ عبدالنبی احمدی با یکدیگر ملاقات و ضمن بحث و گفتگوهای مختلف آقای شیخ رسول رضائی گفت آقای احمدی مدرسه عمادیه کمتر بروید زیرا سه نفر از روحانیون این منطقه انگشتنما هستند و تماماً میدانند که خیانت میکنند زیرا مامور رسمی ساواک و شهربانی هستند. اگر آنجا بروید و اظهاراتی بنمائید گزارش خواهند داد و برایت ایجاد دردسر خواهدشد البته این سه نفر همانهائی هستند که مرا به زندان شهربانی و ساواک کشانیدند و الا از کجا آنها میدانستند من اهل این حرفها هستم حتی امضاء آنها را در شهربانی دیدم و خود ایزدپناه رئیس اطلاعات شهربانی هم به من گفت درخت کرم از میان خودش ایجاد میشود و این سه نفر عبارتند از ... و یک طلبه دیگر که از مازندران آمده بهنام ...1 ضمناً آقای ...2 و برادرش ... 3 که از گویندگان گرگان میباشد مأمور میباشند.
خلاصه الکلام مواظب این اشخاص باش و پیش آنها صحبتی نکن در این موقع شیخ عبدالنبی از اطلاعاتی که رضائی در اختیارش گذاشته بود تشکر کرد و گفت آقای رضائی یک روز به اتفاق مرتضی ناظمزاده زمردی به علیآباد تشریف بیاورید4 آقای شیخ رسول رضائی ضمن قبول دعوت شروع به اهانت به زمردی نمود و گفت زمردی دین ندارد و قابل معاشرت نیست زیرا با آوردن شیخ احمد کافی به گرگان آبروی ما روحانیون گرگان را در انجمنها برد برای اینکه گفته بود در گرگان گوینده مذهبی نیست.
نظریه شنبه: از موقعیکه آقای حاج شیخ احمد کافی خراسانی بنا به دعوت مرتضی ناظمزاده زمردی به گرگان آمده بین شیخ رسول رضائی و زمردی اختلاف شدید بهوجودآمده زیرا بنابر اظهار رضائی و بعضی از روحانیون گرگان مانند شیخ صادق ریاضی دعوت کافی حمل بر این شده که گرگان گوینده مذهبی خوب ندارد.
نظریه یکشنبه: نظریه شنبه تائید میشود و چند نفر روحانی فوق از منابع ساواک نمیباشند. قابوس
نظریه گ10 ـ نظریه یکشنبه تائید میشود.
آقای مجتبوی: بهرهبرداری شود.
بهرهبرداری شد در پرونده شیخ رسول رضائی بایگانی شود.
توضیحات سند:
1. نقطه چین در متن سند آمده است.
2. نقطه چین در متن سند آمده است.
3. نقطه چین در متن سند آمده است.
4. اصل: آورید.
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان گلستان- کتاب1 صفحه 174