تاریخ سند: 2 آبان 1357
حسن شریعتمداری
متن سند:
از: قم تاریخ: 2 /8 /1357
به: 312 شماره: 12075/ 21 ﻫ
1. شخصی به نام فرشی شب گذشته از تهران ضمن تماس با مهندس حسن شریعتمداری1 اظهار میدارد در جلسهای که در مورخ 1 /8 /57 با دروازهای و غوغانی و عرفانی داشتهاند، دروازهای و غوغانی به عرفانی که طرف مقابل ما میباشد حمله نمودند و ما میخواهیم با قاطعیت کار کنیم و در نظر داریم روی حاج سید کریم هم کار کنیم و همانقدر که سید کریم مخالفت نکند خوب است و با زندانیانی هم که آزاد شدهاند با روش مخصوص تماس بگیریم و از مهندس شریعتمداری خواستار میشود که در مورد حسین نوری (نوری همدانی) مهندس شریعتمداری تماس برقرار نماید، که شریعتمداری ضمن تأیید نظریات فرشی اضافه مینماید این کار فکر خوبی است. فرشی میافزاید که قرار است آقای عظیمی هم به ما ملحق شود و یک جلسه چهارنفری(فرشی. دروازهای. غوغانی و عظیمی) تشکیل تا دو نفر از یک طرف و دو نفر از طرف دیگر افراد را یکی یکی آماده کنند و وقتی کاملاً اوضاع مساعد شد 10 الی 12 نفر با هم یک جلسه تشکیل و در چنین جلسهای خطمشی کلی را معین و ترتیب کارها را طوری بدهیم که اگر یک نفر واعظ خواست صحبت کند احساس تنهایی ننماید و در خاتمه قرار میشود مهندس شریعتمداری هم در جلسه آنان شرکت نمایند. در مورد عظیمی و غوغانی نظر عالی را به گزارشهای 12021 /21 ﻫ - 25 /7 /57 و 12044 /21 ﻫ – 3 /7 /57 معطوف میدارد.
2. ساعت 1200 روز جاری احمد بنی احمد2 از مجلس ضمن تماس تلفنی با دستگاه شریعتمداری از جریان تظاهرات روز جاری قم جویا شد که به وی پاسخ داده شد جریان مهمی روی نداده است. استحضاراً معروض. باصری نیا. گوینده: زند وکیلی. گیرنده: مجتبوی. ساعت: 1350 - 2 /8 /57
در بولتن درج گردید. جهت بهرهبرداری به استحضار رئیس دایره عملیات میرسد. کندری 3 /8 /57
در پرونده 80698 بایگانی شود.
توضیحات سند:
1. حسن شریعتمداری فرزند آیتالله شریعتمداری فردی است که در جریان انقلاب اسلامی به سود رژیم شاهنشاهی فعالیت نمود و پس از آن نیز از سران حزب خلق مسلمان بود که در مقابله با جمهوری اسلامی صفآرایی نمود و سپس به خارج از کشور رفت و ضمن سکونت در شهر هامبورگ آلمان، به فعالیتهای خود علیه جمهوری اسلامی ادامه داد.
2. احمد بنى احمد، فرزند محمدتقى در سال 1308 ﻫ ش در تبریز به دنیا آمد. تحصیلاتش را تا لیسانس حقوق در دانشگاه تهران ادامه داد و از سال 1335 وارد مشاغل دولتی شد. مشاغل وی در آموزش و پرورش عبارت بود از: مدیرعامل اردوهای کار آذربایجان شرقی، مدیر روزنامه عصر نوین، وکیل دادگستری، عضو هیئت امنای بنیاد فرهنگی رضا پهلوی، عضو دفتر امور فرهنگی و باستانشناسی شورای مرکزی جشنهای شاهنشاهی، عضو کتابخانه پهلوی و نماینده مجلس شورای ملی و... در 1337 به معاونت حزب مردم رسید. او از لیبرالهاى حکومت و وفاداران رژیم پهلوى بود و در مجموعه کتابهاى تاریخ شاه شجرهنامه رضا پهلوى را تا نیاى هفتم مورد بررسى قرار داد. او کودتاى 28 مرداد را رستاخیز ملت نامیده بود و کتابى به عنوان «پنج روز رستاخیز ملت» منتشر کرد. در آخر تیرماه 1357 از حزب رستاخیز کنارهگیرى کرد و قیافه مخالف دولت را به خود گرفت. حزب «سوسیال دمکرات اتحاد براى آزادى» را در شهریور ماه 1357 تأسیس و نقش مخالف دولت شریفامامى را بازى کرد. بنىاحمد در یک حرکت نمایشى پس از واقعه 17 شهریور دست به اعتصاب غذا زد و پس از چند روز آن را شکست. وى پس از پیروزى انقلاب اسلامى در شبکه براندازى جمهورى اسلامى در آذربایجان غربى با سلطنتطلبها همکارى داشت.
وى که داراى مدرک لیسانس حقوق و نماینده دوره بیست و چهارم مجلس شورا از تبریز بود. در سند بیوگرافىاش است: «سوابقى از عضویت و فعالیت یادشده در گروهها و دستجات افراطى و مخالف موجود نیست لیکن شایعاتى در مورد نامبرده وجود داشته مبنى بر این که وى داراى افکار و عقاید کمونیستى است ؛ مشارالیه پس از تشکیل حزب رستاخیز ایران، عضویت این حزب را پذیرفته و ... وى در جناح پیشرو حزب رستاخیز ایران فعالیت دارد. نامبرده در سال 1354 به هنگام بحث درباره بودجه سال 1355 نطقى در مجلس شوراى ملى ایراد کرد که حاوى مطالبى علیه اوضاع کشور بوده که به همین علت در دادگاه حزبى محاکمه شد و بعد دادگاه نظر خود را درباره وى بدین شرح اعلام کرده است چون مشارالیه از بیانات خود ابراز ندامت کرده، لذا به نظر نمىرسد که در عنوان مطالب خود سوءنیت داشته باشد. یادشده به مدت 14 سال مشاور حقوقى واحد صنعتى غرب در تبریز بوده و عضویت هیأت امنا بنیاد فرهنگى رضا پهلوى و حمایت از جذامیان و مسلولین و اردوگاههاى کار آذربایجان را به عهده داشته است. وى مدیر روزنامه عصر نوین تبریز بوده که بعضاً در آن مطالب انتقادى درج مىشده که به همین علت در سال 2527 [1347] دو بار توقیف و دو بار نیز به مدیر آن تذکر داده شده است. علاوه بر این وى با عدهاى از عناصر سابقهدار جمعیتى به نام «جمعیت دوستان» در تبریز همکارى داشته و روزنامه او ارگان نظریات انتقادى این عده بوده است.» در مورد چاپ مجدد هفتهنامه عصر نوین بنىاحمد نامهاى به شاه نوشت و طى آن ضمن ابراز مراتب وفادارى و جاننثارى خواستار عفو و بخشش شده است. وی در سال 1354 طى سخنرانى در مجلس از اوضاع کشور انتقاد و متعاقب آن در سال 1357 در خصوص حمله گارد شاهنشاهى به منزل آیتالله شریعتمدارى دولت را استیضاح کرد. بنیاحمد از گردانندگان حزب جمهورىخواه نیروى سوم معرفى شده و در آستانه پیروزى انقلاب اسلامى با نفوذ در بعضى روحانیون خود را مذهبى جلوه داد، اما درصدد تشکیل حکومت سوسیال دمکرات بود، وى از اقدامات و اعلامیههاى حضرت امام خمینى(ره) انتقاد کرده است.
گزارشهایى در خصوص سوءاستفاده وی از زمینهاى دولتى وزارت تعاون که توسط شرکت «ایدم» خریدارى شده و فروش زمین در تبریز به وزارت نیرو به قیمت گزاف برای ساواک در سالهای 56 و57 ارسال شده است که تأیید شدهاند.
(اسناد ساواک - پرونده انفرادى)
منبع:
کتاب
آیتالله العظمی حسین نوری همدانی به روایت اسناد ساواک صفحه 494