صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع : دکتر شاهپور بختیار فرزند محمدرضا

موضوع : دکتر شاهپور بختیار فرزند محمدرضا


متن سند:

فرستنده : 313 محترما به عرض می رساند.
الف.
مشخصات نامبرده بالا دارنده شناسنامه شماره 8334 صادره از اصفهان متولد سال 1292 مذهب اسلام تبعه ایران مجرد ولی دارای چهار اولاد شغل مشاور حقوقی ساکن تهران فرمانیه جاده دزاشیب پایان اسفالت خیابان مشجر دست راست خیابان شقایق تلفن شماره 86806/ به علت فعالیت مضره وسیله مأمورین انتظامی دستگیر و از تاریخ 3 /11 /41 به اتهام اقدام بر ضد امنیت داخلی مملکت با صدور قرار بازپرس نظامی در زندان شهربانی بازداشت می باشد.
ب.
سوابق قبلی به موجب محتویات پرونده مشارالیه در سال 1329 وارد حزب ایران شده و در آن حزب به عضویت کمیته مرکزی و بالاخره دبیری کمیته منصوب گردیده و در تیرماه سال 1339 که حزب ایران به جبهه ملی ملحق شد نامبرده نیز عضویت جبهه مزبور را اختیار کرده و علاوه بر عضویت شورای مرکزی مسؤول و سرپرست کمیته دانشجویان دانشگاه وابسته به جبهه ملی را نیز دارا بوده است نامبرده یک بار در بهمن ماه سال 1332 به مدت یک ماه به اتهام فعالیت مضره بر علیه دولت بازداشت و دفعه دیگر در شهریور ماه سال 1332 به اتهام اقدام بر علیه امنیت کشور و اهانت به مقام شامخ سلطنت بازداشت و تحت پیگرد قانونی واقع و به مدت سه سال زندان محکوم گردیده و در 30 تیر ماه 1340 نیز به علت شرکت در مراسم مخصوصی که در ابن بابویه محکوم گردیده و در 30 تیر ماه 1340 نیز به علت شرکت در مراسم مخصوصی که در ابن بابویه تشکیل گردیده بود و همچنین تحریک و تحریص مردم به شرکت در تظاهرات دستگیر و پس از بازجویی های معموله قرار صادره درباره وی به قرار التزام عدم خروج از حوزه قضایی تهران تبدیل و از زندان آزاد گردیده است و همچنین مشارالیه در تاریخ 7 /11 /40 به علت فعالیت مضره دستگیر و از تاریخ مذکور به اتهام اقدام بر ضد امنیت داخلی مملکت با صدور قرار بازپرس نظامی بازداشت و پس از بازجویی های معموله اوراق اتهامی او به دادستانی ارتش ارسال و به طوری که طی شماره 1556 / ب 7 ـ 24 /5 /41 اعلام گردید قرار بازداشت صادره درباره او به قرار التزام عدم خروج از حوزه قضایی تهران تبدیل و از زندان آزاد شده است.
ج.
اظهارات متهم نامبرده بالا ضمن بازجویی اظهار می دارد در سال 1328 پس از آمدن به ایران وارد فعالیت های سیاسی می گردد و بر طبق اظهار خودش در سال 1329 وارد حزب ایران می شود ابتدا به سمت عضو کمیته مرکزی این حزب انتخاب و در تیر ماه 1329 که جبهه ملی فعالیت مجدد خود را آغاز می نماید با حفظ موقعیت خود در حزب ایران وابسته به جبهه ملی می گردد تا یک ماه قبل عضو کمیته اجرایی و پس از انتخاب اخیر به سمت عضو شورای جبهه ملی برگزیده می شود.
نامبرده از محل طبع نشریات و اعلامیه های جبهه ملی اظهار بی اطلاعی می نماید لیکن اضافه می کند (فقط می دانم که نشر اعلامیه های جبهه ملی با اشکالات فراوان روبرو است).
مشارالیه در مقابل سؤال مبنی براینکه آیا از مطالب اعلامیه اخیر اطلاع داشته و غرض جبهه ملی از صدور این اعلامیه چه بوده است می گوید در تهیه اعلامیه اخیر به دلیل آن که عضو هیئت اجرایی نبودم شرکت نداشته لیکن چاپ شده آن را دیده است و تا آن جا که اطلاع و به یاد دارد اعتراض شدیدی علیه رفراندم و یادآوری قانون اساسی بوده است.
درباره سؤال مبنی بر آن که عقیده شما و جبهه ملی در مورد رفراندم چیست جواب می دهد دو موضوع باید از یکدیگر تفکیک شود اول مواد رفراندم (اصلاحات ارضی، جنگلها، سپاه دانش) مورد تأیید جبهه ملی و کنگره آن و کلیه افراد حزب ایران منجمله خود او می باشد سهیم کردن کارگران جنبه تبلیغاتی دارد و اصولاً میسر نیست موضوع فروش کارخانجات دولتی به اشخاص برخلاف عقاید حزب ایران و اکثر افراد جبهه ملی است.
دوم نحوه عمل اصولاً رفراندم برای اجازه از ملت است (مثلاً دوگل قبل از استقلال الجزایر با ملت فرانسه مشورت کرد) نه عمل کردن و بعد از ملت سؤال کردن به علاوه در همه جای دنیا به یاد ندارم که شش ماده را یک جا به رفراندم گذارده باشند تکلیف چیست اگر با یک یا چند ماده مخالفتی باشد؟ به علاوه رفراندم باید از طرف دولت مسئول پیشنهاد شود زیرا که اگر برفرض ممکن ملت مخالفت کرد پای اعلیحضرت شاه که مقام غیرمسئول.
شامخ و ثابت مملکت است در میان کشیده نشود متأسفانه مراعات هیچ یک از این نظرات نشده است.
مشارالیه در مقابل سئوال مبنی بر اینکه (در اعلامیه صادره مطلب مهمی در مورد اصلاحات ارضی یا مطلبی که جنبه ارشاد عمومی داشته باشد به چشم نمی خورد جز حمله به دستگاه هیئت حاکمه و مقام سلطنت در حالی که اگر واقعا جبهه ملی قصدش براین بود که در یک مسئله اجتماعی شرکت و اظهارنظر نماید لازم بود تنها در حدود همان امر اجتماعی بحث کرده باشد بنابراین باتوجه به اعلامیه اخیر نظر و غرض خاص جبهه ملی به خوبی هویدا است) می گوید.
جبهه ملی روابط ملت ایران و مقام سلطنت مشروطه را برطبق قانون اساسی استوار می داند در قانون اساسی دو فصل مهم وجود دارد یکی حقوق سلطنت و دیگری حقوق ملت ایران برما است که حقوق سلطنت را محترم شماریم تاریخ آینده زمانی که هیچ یک از ما زنده نباشیم با بی غرضی و بی طرفی قضاوت خواهد کرد من اطمینان دارم که محققین امور سیاسی و اجتماعی خواهند نوشت که حزب ایران و جبهه ملی باوجود این که دائما مورد بی مهری اعلیحضرت پادشاه واقع می شدند طرفدار سلطنت مشروطه بودند بنده صلاح نمی دانم که دهها مورد راجع به عدم مرحمت و حتی بی طرفی مقام سلطنت نسبت به افراد برجسته جبهه ملی بیان کنم ولی موضوع اصلاحات ارضی همان طور که عرض شد مورد تأیید کنگره بوده و قبل از رفراندم نیز در منشور جبهه ملی مندرج است.
انتظار از هیئت حاکمه وظیفه هر جمعیت و هر فرد ایرانی می باشد جبهه ملی معتقد است که اعلیحضرت پادشاه با دخالت در امور جاری (حتی کارهای کوچک) بر خلاف مصالح خود و ملک و ملت اقدام می فرمایند و قانون اساسی برای بقا و دوام سلطنت پادشاه مملکت را از دخالت در امور حکومت مصون داشته است.
راجع به لحن اعلامیه مذکور باید قبل از هر چیز تصمیمات و اقدامات چند ساله اخیر را مورد مطالعه قرار داد و دید چگونه جبهه ملی به طور کلی نسبت به سلطنت مشروطه پای بند بوده و هنوز هم می باشد اصولاً رفتار دولت هایی که خودشان می گویند ما مسئولیتی نداریم کار را به صورت فعلی در آورده است والا اگر نخست وزیران مسئول و با شخصیتی داشتیم اسمی از اعلیحضرت با انتقادی از عمل معظم له نمی شد.
در جای دیگر می افزایند.
به ما می گویند شما دشمن اعلیحضرت هستید ما اگر جان خود را در این راه بگذاریم زهی افتخار ولی بدون بیم از کسی و امید از شخصی باز گفته و می گوییم که با سلطنت مشروطه موافق هستیم و آرزو داریم که پادشاه ما معزز و محجوب باشد و همان طور که عرض کردم وارد مخالفت و نفارهای افراد و دستجات نشوند اگر لحن اعلامیه اخیر صریح تر بوده این نتیجه ده سال تذکر خواهش و استدلال بوده که به جایی نرسید آقای علم به لفظ خود می گفتند من به دستور اعلیحضرت و به فرمان ایشان تمام کارها را انجام می دهم و خلاصه بنده کاره ای نیستم و وقتی ما پیشنهادهای بسیار مؤدبانه و در چهارچوب قانون اساسی دادیم ایشان فرمودند (الحق لمن غلب) و اعلیحضرت تفسیر شما را از قانون اساسی قبول ندارند.
نامبرده در مقابل سؤال مبنی برآنکه حزب ایران در بحث ها و گفتگوهای خود از ایدئولوژی ـ سوسیالیزم و طرفداران از این عقیده سخن می راند نظر شما چیست؟ اظهار می دارد.
در حزب ایران یک نوع سوسیالیزم شبیه به رادیکال سوسیالیزم اروپا می باشد این سوسیالیزم در مرحله اول مبنی بر تحول تدریجی و به وسیله پارلمان است نه با انقلاب و دیکتاتوری...
.
.
و بالاخره حزب ایران یک نوع سوسیالیزم غیرمادی را پذیرفته است.
دلا.
نظریه: نظریه بازجوی مربوطه حاکی است نامبرده در بیان و اثبات عقاید خود و افکار جبهه ملی پافشاری می ورزد و در مورد لحن غیرمؤدبانه اعلامیه اخیر گرچه به دلایل و جهاتی آن را براثر تضعیفاتی که دولت ها برایشان اعمال نموده اند اعلام می دارد لیکن تلویحا پذیرفته که در اعلامیه اخیر لحن صریح به کار رفته به همین جهت پاسخ های مشروح وی در دفاع از آن بی مورد است.
مشارالیه برای شخص بندگان اعلیحضرت همایون شاهنشاهی احترامی خاص قائل بوده و معتقد است که دولت های گذشته و وقت به علت بی کفایتی و عدم قبول مسئولیت موجبات نقار و بی مرحمتی اعلیحضرت همایونی را نسبت به سران جبهه ملی فراهم کرده اند.
با عرض مراتب بالا معتقد است پرونده وی جهت هرگونه اقدام قانونی به دادستانی ارتش احاله گردد.
صدور هرگونه دستوری منوط به اوامر عالی است.

منبع:

کتاب شاپور بختیار به روایت اسناد ساواک صفحه 139




صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.