تاریخ سند: 7 خرداد 1357
موضوع: قرائت مصاحبه خمینی با خبرنگار مجله لوموند
متن سند:
از: 6 ﻫ 1
به: 312 شماره: 8117/ ﻫ 1
روز چهارشنبه 3 /3 /37 در یک جلسه خصوصی که در مدرسه علمیه قائمی تشکیل گردیده بوده مصاحبه خمینی با خبرنگار مجله لوموند فرانسه1 که یک نسخه از آن برای قائمی آورده شده است وسیله منصور امینی با صدای بلند برای شیخ غلامحسین جمی، عباسعلی دانشمند،2 قائمی و چند تن دیگر از روحانیون که در این جلسه شرکت داشتند قرائت شد که موجب تحریک و تهییج حضار گردید بطوریکه خود قرائت کننده و چند تن از روحانیون به گریه افتادند پس از قرائت مصاحبه خمینی که در هشت صفحه بود قائمی اظهار داشت اخیراً تعدادی اعلامیه از طرف محسن پزشکپور3 نماینده مجلس درباره بودجه و انتقاد از دولت آموزگار4 و درخواست دستگیری مسببین حمله به منازل وکلای دادگستری و پشتیبانی از روحانیون منتشر گردیده که یک نسخه آن که در 20 صفحه میباشد به دست من رسیده سپس آن را جهت قرائت به یکی از روحانیون داد که مورد تحسین شنوندگان قرار گرفت.
نظریه شنبه: مصاحبه خمینی با مجله لوموند فرانسه درباره آزادی زنان، فوت مصطفی خمینی، برقراری حکومت اسلامی و موارد دیگری است که از وی سوال گردیده است.
نظریه یکشنبه: هرگونه اقدام مستقیم به حفاظت منبع لطمه وارد میآورد ضمناً منصور امینی مشاور ایمنی پالایشگاه آبادان و از متعصبین مذهبی میباشد و در منطقه بوارده جنوبی ساکن و همسایه رئیس شهربانی نیز میباشد که اعمال و رفتار وی وسیله منبع مذکور تحت کنترل است و هرگونه خبر مکتسبه به موقع اعلام خواهد شد.
گرشاسب
نظریه سه شنبه: نظریه یکشنبه مورد تایید است.
شعله
نظریه چهارشنبه: نظریه یکشنبه مورد تایید است.
باسل
نظریه جمعه: نظرات فوق مورد تایید است.
سریر
6 /4 /2537
در کلاسه 9101 به نام جمی بایگانی شود- قاسمپی- 23 /5 /37
توضیحات سند:
1.
اشاره به مصاحبه مفصل حضرت امام خمینی(ره) با لوسین ژرژ خبرنگار روزنامه فرانسوی لوموند است که در روزنامه لوموند، 6 مه 1978 م (16 /2 /57) چاپ شد.
متن کامل این مصاحبه در جلد سوم صحیفه امام خمینی(ره)، ص 366 آمده است.
2.
حجتالاسلام عباسعلی دانشمند، فرزند علیمراد در سال 1313 ﻫ ش در دیزیچه اصفهان در خانواده مذهبی به دنیا آمد.
پس از طی تحصیلات ابتدایی در موطن خود جهت فراگیری علوم اسلامی به اصفهان آمده و در مدرسه علمیه صدر اصفهان ساکن شد.
وی پس از کسب معارف دینی به آبادان رفته و در مسجد موعود آبادان به اقامه جماعت و نشر معارف اسلامی پرداخت.
ایشان خواهرزاده آیتاله شیخ عبدالرسول قائمی میباشد.
3.
محسن پزشکپور در سال 1306 در تهران به دنیا آمد.
وی دارای لیسانس رشته قضایی از دانشکده حقوق دانشگاه تهران بود، فعالیت مطبوعاتی را از سال 1329 آغاز و طی این مدت با نشریات ساسان و ندای پان ایرانیسم همکاری داشت و مدتی نیز مدیر خاک و خون، ارگان حزب پان ایرانیست بود.
در دوره پهلوی نشان اصلاحات ارضی را دریافت کرد و در دو دوره (22 و 24) عضو مجلس شورای ملی و عضو هیئت مدیره کانون وکلای دادگستری نیز بود.
وی از افرادی است که به بنیانگذاری حزب پان ایرانیسم کمک کرد و زمانی که حکومت پهلوی، حزب رستاخیز ملت ایران را، تنها حزب قانونی شناخت و حزب پانایرانیست منحل شد، پزشکپور به حزب رستاخیز پیوست، اما در سال 1356 به عضویت کمیته پارلمانی دفاع از حقوق بشر درآمد و از دولت انتقاد میکرد.
در سال 1357 او با این ادعا که حزب رستاخیز مسئول بسیاری از « بحرانهای جامعه ایرانی» است از حزب رستاخیز استعفا کرد و تجدید فعالیت حزب پان ایرانیست را اعلام نمود و این در حالی بود که حزب پانایرانیست به رهبری محسن پزشکپور پس از سیام تیرماه 1331 به طور علنی جانب شاه را گرفت و پس از کودتای 28 مرداد 1332 با انتشار روزنامه «خاک و خون» همکاری با حکومت را گسترش داد.
در آستانهی پیروزی انقلاب اسلامی نمایشهای آزادیخواهانهای انجام داد، ولی مورد توجه هیچ یک از جناح های ملی و مذهبی قرار نگرفت.
وی در سال 1389 در تهران درگذشت.
4.
جمشید آموزگار، فرزند حبیب اللّه ، در سال 1302 ﻫ ش در تهران به دنیا آمد، در ایام جنگ دوم جهانی به آمریکا رفت، در رشتهی مهندسی هیدرولیک دکتری گرفت و در سال 1330 به ایران بازگشت.
وی به عنوان رئیس ادارهی مهندسی آژانس عمران بین المللی در «اصل 4 ترومن» در تهران مشغول به کار شد و پس از معاونت بهداشت تا سال 1334، از سال 1336 که فشار آمریکا برای واگذاری مسئولیتهای کشور به تحصیلکردهها در آمریکا فزونی یافت، «آموزگار» نیز به وزارت کار کابینهی اقبال منصوب شد.
جعفر شریف امامی در خصوص عملکرد وی در این برهه چنین گفته است: «آموزگار در زمان عضویت در کابینه اقبال، مطالبی را که در هیئت دولت مطرح می گردید، بلافاصله به سفارت آمریکا اطلاع می داد.
» آموزگار در اسفند 1342 در کابینهی منصور وزیر بهداری شد، در دولت هویدا به سمت وزارت دارایی رسید و در این هنگام طی گزارشی چنین معرفی شد: «در وزارت دارایی یک بچه آمریکایی که هنوز دارای گذرنامه آمریکائی است به نام آموزگار مشغول جاسوسی برای آمریکایی ها است ولی از قدیم معروف به انگلیسی بود.
» وی پس از 9 سال در سال 1353 وزیر کشور کابینهی هویدا شد.
در سال 1354 به دست «کارلوس» به همراه وزرای نفت اوپک به گروگان درآمد.
او به پاس فعالیت هایش در اوپک، بزرگترین نشان درباری ایران یعنی نشان درجه اول تاج را از شاه دریافت کرد، در سال 1355 دبیر کل حزب رستاخیز شد و بالاخره در مرداد 1356 آرزوهای دیرین وی برآورده و نخست وزیر ایران گردید.
وی در دوران اوج گیری انقلاب اسلامی و شدت یافتن تظاهرات در شهرها و آتش سوزی سینما رکس آبادان، در چهارم شهریور 1357 استعفا داد و در دی ماه همان سال به آمریکا متواری شد و دفتر مشاورهی انرژی در واشنگتن را تأسیس کرد.
در حال حاضر او از سرمایه داران عمدهی آمریکا محسوب می شود و با بانک جهانی و صندوق بین المللی پول همکاری دارد.
رجال عصر پهلوی؛ جمشید آموزگار به روایت اسناد ساواک، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1382
منبع:
کتاب
حجتالاسلام غلامحسین جمی به روایت اسناد ساواک صفحه 178