تاریخ سند: 1 آذر 1345
موضوع: سیدعبدالرضا حجازی
متن سند:
به: شهربانی کل کشور [شماره:] 53171 /316
از: ساواک
شب جمعه 20 /8 /45 پس از نماز مغرب و عشاء سیدعبدالرضا حجازی به منبر رفت جمعیت حاضر در مجلس در حدود 600 الی 700 نفر و عدهای هم در حیاط مسجد ایستاده و از بلندگو به صدای حجازی گوش میدادند.
در ابتدا حجازی به علت این که خانمها سر و صدا مینمودند شدیداً به آن اعتراض نمود در نتیجه جمعیت صلوات فرستادند تا موضوع خاتمه یابد حجازی پس از مکث کوتاهی رو به جمعیت نموده اظهار داشت صلوات شماها مثل نان دادن زنبابا به بچههای شوهرش میباشد حتماً باید نام آیتالله خمینی را به زبان آورد تا شماها صلوات بلند بفرستید.
جمعیت با شنیدن نام خمینی صلوات شدیدی فرستادند.
حجازی لبخندی زد و گفت حالا مأمور نرود بگوید که نام آیتالله خمینی برده شد که ما منظور نداشتیم آخر میدانید نام آیتالله خمینی جرم است و نمیشود آن را به زبان آورد مانند فرشفروش بیچاره که خریداری از وی سؤال نموده این فرش بافت کجاست است فرشفروش هم اظهار داشته بود (خمینی است) در همین اثنا مأموری فرشفروش را جلب مینماید که چرا نام خمینی را برده است.
همچنین گویندهای در منزل از قول کتاب کافی نامی از کلینی1 برده بود که نتیجتاً او را میگیرند، واعظ بیچاره هر چه قسم میخورد که نام خمینی را نگفتم بلکه اسمی از کلینی بردم دستبردار نبودند.
جمعیت با شنیدن نام خمینی مکرر با صدای بلند صلوات میفرستادند.
حجازی در حالی که میخندید اظهار داشت حالا گذشته از این حرفها برای سلامتی حضرت آیتالله عظمی خمینی یک صلوات بفرستید که جمعیت با شدت هر چه تمامتر صلوات فرستاند.
بقیه بحث حجازی پیرامون شخصیت حضرت محمد (ص) بود سپس ضمن اشاره به قرآن مجید اظهار داشت به یک استاد دانشگاه بگویید قرآن را تدریس کند به آدم میخندد فقط جناب استاد وقتی مادرش مُرد ختم او را در مسجد میگذارد و برای مادرش قرآن میخوانند خجالت بکشید شما از قرآن کریم همین را یاد گرفتهاید آن وقت اگر حرفی زدید شما را میگیرند و سرب داغ به گلویتان میریزند.
اسلام حزب نیست که هر روز با آن بازی کنند آن هم این حزبهای قلابی ما که اول دولت روی کار میآید بعد حزب درست میکند.
راستی مسخره نیست به این میماند که بگویند دختر 2 ساله زنی 90 ساله زاییده است.
امسال دنیای کاتولیک چندین میلیون دلار در آفریقا خرج کرد تا دین مسیح را ترویج دهد ولی آخر متوجه شدند که به جای این که سیاهان مسیحی شوند، مسلمان شدهاند و گفتهاند حضرت محمد (ص) قبل از این که شما از مساوات صحبت کنید سیاه و سفید را یکسان دانسته اکنون آمریکا از بمب روسیه نمیترسد ولی از اسلام هراس دارد و او را به وحشت انداخته است.
در خاتمه منبر مقداری شیرینی که به مناسبت عید مبعث تهیه شده بود وسیله مرتضی تجریشی بین حاضران توزیع گردید.
ملاحظات: جهت استحضار و اقدام مقتضی نسبت به جلوگیری از تحریکات نامبرده فوق
در صورت تصویب ارسال شود.
صالحی
1ـ ارسال شود
2ـ در جلسات حجازی میکروفنگذاری شود.
توضیحات سند:
1.
کلینی: مشهورترین دانشمند، فقیه و محدث نامی شیعه در نیمۀ اول سدۀ چهارم هجری، ثقۀالاسلام محمدبن یعقوب بن اسحاق کلینی رازی معروف به شیخ کلینی است.
ایشان ایرانی و از روستای کلین واقع در 38 کلیومتری ری و ناحیۀ جنوب غربی جادۀ قم به تهران نزدیک حسنآباد کنونی است.
پدر ایشان از بزرگان شیعیان آن دیار بوده و آرامگاه ایشان زیارتگاه مردم این سامان است.
ثقهالاسلام کلینی هم عصر امام حسن عسگری (ع) و چهار نائب خاص حضرت حجت بنالحسن (عج) میباشند.
عموم طبقات او را به راستی گفتار و درستی کردار میشناسند به طوری که نوشتهاند شیعه و سنی برای اخذ فتوی به او مراجعه میکردند.
کلینی در امانت و عدالت، تقوی و فضیلت، حفظ و ضبط احادیث که از شرایط یک فرد محدث موثق جامعالشرایط بوده است، مانند نداشت.
به گفتۀ علامه محمدتقی مجلسی: وی در میان تمام دانشمندان ما و آنها که از او روایت کردهاند همچنین در نظم و ترتیب کتابش کافی بینظیر بوده و این مزایا دلیل است که وی از جانب خداوند متعال تأییدات خاصی داشته است.
سیدبن طاووس مینویسد: وثاقت و امانت کلینی در نقل حدیث مورد اتفاق عموم دانشمندان است.
معروفترین تألیفات کلینی کتاب با عظمت و گرانقدر و نفیس او کافی است که نه تنها بزرگترین کار او میباشد، بلکه در جامعه اسلامی کتاب معتبری چون کافی در حدیث تألیف نشده است.
مجموع احادیث کافی 16199 حدیث است و از لحاظ متن و سند بیش از مجموع احادیث 6 کتاب معتبر و معروف اهل سنت میباشد (البته با حذف مکررات آنها).
شیخ در سال 328 یا 329 مصادف با غیبت کبرای امام زمان علیۀالسلام در شهر بغداد چشم از جهان فروبست.
آرامگاهش در ناحیه شرقی نهر دجله در کنار جسر قدیم بغداد است.
(کتاب مفاخر اسلام، علی دوانی، جلد 3)
منبع:
کتاب
پایگاههای انقلاب اسلامی، مسجد جامع بازار تهران به روایت اسناد ساواک - جلد اول صفحه 244