اسارت کفن سیاه!!؟
متن سند:
اسارت کفن سیاه!!؟
از آن روزى که اغواى بنىآدم، با قسم به عزت و جلال حضرت باریتعالى در دستور کار قرار گرفت. هماره زن ـ این شاهکار عظیم خلقت ـ بهعنوان وسیلهاى براى اجراى منویات شیاطین جن و انس، مطمح نظر بود. از این بابت بود که پوشش زن، بهعنوان یکى از مظاهر لزوم حریم میان مردان و زنان اجنبى، مطرح شد.
آنچه مسلم است، پوشش براى زنان، تنها از مختصات دین مبین اسلام نیست و در اقوام و ادیان گذشته نیز، به صورت جدى مطرح بوده است. ویل دورانت در صفحه 3 جلد 12 تاریخ تمدن (ترجمه فارسى) راجع به قوم یهود و قانون تلمود مىنویسد:
«اگر زنى به نقض قانون یهود مىپرداخت، چنانچه مثلاً بى آن که چیزى بر سر داشت، به میان مردم مىرفت و یا در شارع عام نخ مىرشت و یا با هر سنخى از مردان درد دل مىکرد یا صدایش آنقدر بلند بود که چون در خانهاش تکلم مىکرد همسایگانش مىتوانستند سخنان او را بشنوند، در آن صورت مرد حق داشت بدون پرداخت مهریه او را طلاق دهد.»1
صرفنظر از تاریخچه حجاب و چگونگى مقابله و مبارزه با پوشش زن در جهان و ترویج فرهنگ عریانى و برهنگى و... فتح آندلس به وسیله زن و شراب، نمونهاى عینى براى اثبات منظور است.
در کشور ایران با کودتاى ننگین سوم اسفند و به تخت نشاندن رضاخان میرپنج، یکى از اهداف مهم استعمار ـ در پوشش ترقیات اجتماعى و به میدان کشاندن زنان و دختران در عرصه اجتماع ـ این بود که حجاب زنان مسلمان ایرانى، در برنامهاى منظم، مورد هجمهاى همه جانبه قرار گرفت و در نهایت، به صورت رسمى فرمان کشف حجاب صادر شد. کشیدن چادر از سر زنان، به جایى رسید که دیگر زنها جرأت از خانه به در آمدن نداشتند و در تنگنایى عجیب گرفتار آمدند.
در مبارزه علماء و روحانیان با این مسأله شوم و چگونگى مقابله با طراح طرح ننگین کشف حجاب، قیام خونین مسجد گوهرشاد، یکى از نمونههاى روشن است که علاقهمندان مىتوانند براى مطالعه آن به متون تاریخى مراجعه نمایند.
سند این بخش، طرحى است که در ایام جشنهاى 25 ساله شاهنشاهى، در ادامه تلاش حکومت منحوس پهلوى در ترویج فرهنگ برهنگى ارایه شده است. مطالعه این سند، خوانندگان محترم را به عمق خیانت دستاندرکاران رژیم پهلوى، در مبارزه با حجاب اسلامى و مبارزه آشکار با احکام ضرورى دین، رهنمون خواهد ساخت.
متن این سند چنین است :
نخستوزیرى
گزارش مربوط به چادر
گرایشهاى جوامع سنتى به سوى دستاوردهاى نوین هرگز بىواکنش منفى بعضى از افراد آن جوامع سیرى آرام و طبیعى نداشته است و روند حوادث تاریخ نشان مىدهد که ارایه و نحوه اجراى دگرگونیهاى مورد نظر اجتماعى جز در شکل «مردمگیر» به پایان مطلوب نمىانجامد.
نگاهى به جوامع سنتى و نیمه سنتى که شرایط همسان با ما دارند، روشنگر آن است که حجاب نزد اسلام در پوشیدگى است نه چادر به سر کردن. با مراجعه به تاریخ این سؤال مطرح مىشود که آیا ریشههاى چادر به سر کردن را دقیقا واکنشى ایرانى در مقابل بدعتهاى عرب نمىتوان دانست؟ مىدانیم که تحولات اقتصادى، اجتماعى و فرهنگى در درازمدت بىشک واکنش اجتماعى ایرانى را در مقابل آنچه بر او تحمیل شده است، از بین خواهد برد ولى آیا رسیدن به تمدن بزرگ که شکفتگى کامل استعدادها و توان ایرانى در زمینه توسعه اقتصادى و اجتماعى است، بدون مشارکت زنان در این مهم و تثبیت نقش زن در این سازندگى امکانپذیر است؟ فرمانده اندیشمند کشور که جامعه ایرانى را در رسیدن به هدف رهنمون است، در مراسم بزرگداشت چهلمین سال نهضت آزادى زن چنین فرمود: «زنان که نیمى از جمعیت را تشکیل مىدهند، نیروى انسانى عظیمى هستند که شرکت مؤثر آنها در فعالیتها لازمه هرگونه توسعه و ترقى است» بنابراین در موقعیتى چنین که زمان درازى در پیش نیست باید از هر لحظه بهرهاى گرفت و برداشتهاى قشر سنتزده را که با تنیدن پیله محکم برگرد روشنائیها در درون رشد مىکند از بنیان دگرگون ساخت.
توجه به نتایج تحقیق در زمینه «نوع پوشاک در جامعه شهرى» نشان مىدهد زنانى که به میل خود چادر به سر مىکنند نسبت به گروههایى که به خاطر خانواده و رعایت نظر اجتماع و یا رابطه بین حجاب و معتقدات مذهبى مىبینند، بسیار اندکند، خاصه آن که به نظر مىرسد اکثریت زنانى که مورد پرسش قرار گرفتهاند بین چادر به سر کردن از یک سو و تحصیل و اشتغال از دیگر سو، دومى را ترجیح دادهاند. به عبارت دیگر در زمینه نوع پوشاک زنان، این مردانند که بهعنوان سرپرست خانواده و یا عوامل محدودکننده اجتماعى نقش دارند و در این رهگذر از مرتبط کردن چادر با معتقدات مذهبى و اخلاقى نفوذ و سلطه خود را اعمال مىکنند.
باتوجه به آنچه گذشت، مىتوان امیدوار بود که با تفکیک مفهوم «چادر» از «حجاب» و بهرهگیرى از انواع پوشاکهاى متحدالشکل و پوشیده براى گروههاى مختلف که جایگزین چادر شود زن ایرانى از اسارت کفن سیاه به درآید و همراه برادران خویش در فضاى رستاخیز نقش داشته باشد.
از آن جا که ضرورت اقدام در زمینه جلوگیرى از روند افزایش استفاده از چادر که به موازات روندِ افزایش شهرنشینى گسترش مىیابد (معمولاً روستائیان مهاجر در ابتدا از لباس محلى و سپس از چادر نماز استفاده و سرانجام چادر سیاه را به علامت شهرى شدن انتخاب مىکنند) اجتنابناپذیر به نظر مىرسد، لذا با توجه به نفوذپذیرى و در دسترس بودن گروههاى متفاوت و همچنین شدت و ضعف تصمیمات اجرایى، راهحلهایى به شرح زیر پیشنهاد مىشود.
1ـ دراز مدت :
در زمینه پوشاک گروههایى که امکان دسترسى به آنها کمتر است (اصناف ـ پیشهوران و روحانیون) توفیق این دگرگونى جز در دراز مدت و با روشهاى بنیادى و بدون شدت عمل در اجرا، محل تردید است. هر چند بالا رفتن سطح سواد در کشور افزایش درآمد و اشتغال زنان خود موجب کاهش استفاده از چادر خواهد شد، معهذا با توجه به افزایش نرخ شهرنشینى اقدامات زیر ضرورى است:
1ـ بهرهگیرى از خدمات رسانههاى گروهى :
الف) ایجاد هماهنگى لازم بین رسانههاى گروهى و متون کتابها براى دگرگونى باور داشت فعلى در زمینه ارتباط چادر با معتقدات اخلاقى و مذهبى.
ب) ایجاد هماهنگى کامل بین برنامههاى تلویزیون ـ رادیو ـ محتواى مطبوعات با متون کتب درسى در تغییر تصویر ذهنى از زن ـ ارتقا در راستاى مقام و نقش او در پیشبرد هدفهاى توسعه اقتصادى و اجتماعى.
ج) بهرهگیرى از سهم تلویزیون در بزرگداشت پوشاک محلى و نشان دادن جنبههاى دست و پاگیر چادر.
2ـ استفاده از نفوذ روحانیان و سپاهیان دین:
الف) انتشارات مقالات و نشریات مخصوص و اشاعه محتواى این نشریات توسط روحانیان معتبر و سپاهیان دین.
ب) بهرهگیرى از نفوذ کلام روحانیان دانشمند و شناخته شده، در راستاى تفکیک مفهوم حجاب از چادر.
3ـ بهرهگیرى از فعالیتهاى سازمانهاى اجتماعى و آموزشى:
الف) استفاده از خدمات سازمانهاى اجتماعى و آموزشى در دگرگونى بنیادى باور داشت همگان از ارتباط بین چادر و معتقدات مذهبى و اخلاقى.
ب) بهرهگیرى از فعالیت کانون پرورش فکرى کودکان و نوجوانان در تهیه متون کتب و فیلمها در راستاى دگرگونیهاى ذکر شده.
ج) آموزش غیرمستقیم کودکان در مدارس، به منظور انتقال این دریافتها به بزرگترها.
د) گنجاندن مواد خاص در آموزشهاى حزبى کانونها.
2ـ کوتاه مدت :
با استفاده از روند گسترش همه جانبه خدمات بخش عمومى براى همگان و افزایش گروههاى استفادهکننده از خدمات مزبور توفیق در کاهش تعداد استفادهکنندگان از چادر با تدابیرى شدید براى گروههاى در دسترس و قابل نفوذ (دانشآموزان ـ کارمندان و کارگران) عملى خواهد بود.
2 /1ـ ممنوع بودن چادر براى دانشآموزان و دانشجویان.
2 /2ـ پوشیدن پوشاک متحدالشکل در مدارس.
2 /3ـ اجراى کامل قانون تعلیمات اجبارى در مورد خانوادههایى که از مدرسه رفتن دختران خود جلوگیرى مىکنند.
2 /4ـ ممنوعیت بانوان کارمند از استفاده از چادر.
2 /5 ـ محرومیت زنانى که از چادر استفاده مىکنند، از دسترسى به مقامها و موقعیتها و همچنین محرومیت از تشویق.
2 /6ـ تشویق کارمندان زن به برگزیدن لباس متناسب با کار و شرایط محیط.
2 /7ـ صدور بخشنامه به کلیه کارخانجات و ملزم کردن کارگران به پوشیدن لباس متحدالشکل متناسب با کار و شرایط محیط.
2 /8ـ تشویق کارگران زن به استفاده از لباس متناسب یا لباس متحدالشکل خود.
2 /9ـ ممنوعیت زنان چادرى از مراجعه به وزارتخانهها و سازمانهاى دولتى.
2 /1ـ ممنوعیت زنان چادرى از مسافرت با شرکت هواپیمایى ملى ایران.
2 /11ـ ممنوعیت ورود زنان چادرى به فرودگاهها.
2 /12ـ ممنوعیت زنان چادرى از استفاده اتوبوسهاى شرکتهاى واحد.
2 /13ـ ممنوعیت ورود زنان چادرى به سینماها.
2 /14ـ ممنوعیت زنان چادرى از خرید در فروشگاههاى شرکتهاى تعاونى شهر و روستا.
2 /15ـ ممنوعیت زنان چادرى از استفاده از خدمات سازمانهاى اجتماعى مانند جمعیت بهزیستى و آموزشى فرح پهلوى ـ جمعیت شیروخورشید سرخ ایران و انجمن ملى حمایت کودکان.
2 /16ـ ممنوعیت ورود کودکان و نوجوانان چادر به سر به کتابخانهها.
2 /17ـ محرومیت از شرکت در هرگونه مجامع عمومى.
3ـ اقدامات جنبى :
اجراى مطلوب تصمیمات کوتاه مدت مستلزم اقدامات به شرح زیر است :
3 /1ـ همکارى وسایل ارتباط جمعى در توجیه مقام زن و برداشت همهجانبه در این زمینه.
3 /2ـ همکارى وسایل ارتباط جمعى در ارایه جنبههاى منفى چادر و ارتباط آن با عقبماندگى.
3 /3ـ همکارى وسایل ارتباط جمعى در ایجاد برداشت صحیح از لباس متناسب.
3 /4ـ تحقیق ـ نگارش و چاپ مقالات مستند در زمینههاى مربوط.
3 /5 ـ توسعه کارخانجات پوشاک و در دسترس قرار دادن لباسهاى ارزان قیمت همراه با روسرى که جایگزین چادر شود.
توضیحات سند:
پینوشت:
1. مسأله حجاب، شهید آیتاللّه مطهرى «ره»، چاپ کمیته امام خمینى، صص 11 ـ 10
منبع:
کتاب
اتفاقات تاریخی به روایت اسناد ساواک - جلد اول صفحه 303