تاریخ سند: 25 اردیبهشت 1357
گزارش خبر موضوع : توزیع اعلامیه
متن سند:
روز 23 /2 /37 تعداد 9 نسخه (18 صفحه ای) اطلاعیه ضد میهنی تحت عنوان
(چون دستورات مرجع عالقیدرمان همیشه سرلوحه هدفهای انقلاب اخلاقی و
اجتماعی ما بوده لذا کلیه انجمن ها ـ اتحادیه ها ـ دستجات و جناحهای اسلامی
برای بزرگداشت 15 خرداد در سال جالی باید از هم اکنون تدارکات یک حرکت و
جهش عظیمی را مهیا سازند) بانضمام 9 نسخه (18 صفحه) اعلامیه عنوان پیام
نایب امام زمان حضرت امام خمینی منتشر گردیده است.
اعلامیه مورد بحث در
هیئت آذربایجانیهای مقیم مرکز واقع در حوالی میدان اعدام توسط شخصی بنام
ابراهیم علیپور آورده شده بود نامبرده میخواست اعلامیه ها را بین افراد هیئت
پخش کند.
نظریه شنبه : ابراهیم علیپور کارگر نقاش و بی سواد بوده و از متن اعلامیه ها
هیچگونه اطلاعی ندارد و فقط بخاطر اجر آن میخواست بین افراد توزیع نماید.
ضمنا کلیه اعلامیه ها از وی بنحو مقتضی اخذ گردیده است.
نظریه یکشنبه : شنبه مورد اعتماد میباشد.
ضمنا دو نسخه (چهار صفحه) اعلامیه
مورد بحث بپیوست ایفاد میگردد.
ـ ورزنده
نظریه سه شنبه ـ نظریه یکشنبه مورد تائید است.
ـ حاتم
نظریه چهارشنبه : نظریه سه شنبه تائید میگردد.
آرزو
توضیحات سند:
* هشت تن از علمای قزوین
در نامه ای که امروز
(23 /2 /57) به آقای
شریعتمداری نوشتند تأسف
خود، جامعه روحانیت قزوین
و مردم این شهر را از تهاجم
عوامل نظامی و انتظامی به
خانه های مراجع اعلام کردند
و همبستگی خود را با رهبران
نهضت اسلامی یادآور شدند.
(اسناد انقلاب اسلامی / ج 3 /
ص 293)
* دانشجویان ایرانی مقیم
دهلی امروز (23 /2 /57) در
تظاهراتی که در این شهر برپا
کردند، در محل اقامت سفیر
ایران گرد آمدند و علیه رژیم
شاه شعار دادند.
دانشجویان
قطعنامه ای هم چاپ کرده
بودند که در آن چهار خواست
مطرح شده بود: 1ـ آزادی
فوری زندانیان سیاسی، 2ـ
انحلال ساواک و نیروهای
فشار، 3ـ بازگرداندن
دمکراسی و آزادیهای فردی،
4ـ جلوگیری از کشتار و
زندانی کردن روشنفکران،
نویسندگان ،دانشمندان و
هنرمندان.
(بولتن محرمانه
رادیو تلویزیون ملی ایران /
ش 46 / ص 5)
* آقای سید حسن طباطبایی
قمی امروز (23 /2 /57)
اعلامیه مفصلی درباره
جنایات اخیر رژیم شاه و
مسائل سیاسی روز ایران
منتشر کرد.
در ابتدای اعلامیه
ایشان به تاریخ حاکمیت رژیم
پهلوی و مبارزات پدرش حاج
آقا حسین قمی با رضاشاه
اشاره نمود و با یادآوری
فاجعه مسجد گوهرشاد
و بالاخره تبعید پدر به عراق،
مبارزات روحانیان را در طول
پنجاه سال تسلط سلطنت
پهلوی برشمرد.
آقای قمی در
بخش دیگری از اعلامیه به
تبعید ده ساله خود در کرج
اشاره اشاره کرد و با به مسخره
گرفتن ادعاهای رژیم در مورد
آزادی نوشت : «این چه نوع
کشور آزاد است که سخن
گفتن، اجتماع تظاهرات آرام،
اعلامیه دادن و خواندن و
نوشتن، کتاب داشتن یا
خواندن، سخنرانی را حتی از
نوار شنیدن در آن ممنوع و
مجازات آنها زندان، شکنجه
یا تبعید است؟ این چه نوع
آزادی است که قوای پلیسی و
نظامی و توپ و تانک و
سرنیزه و مسلسل و
هلی کوپترهای نظامی مردم را
از زمین و هوا آشکارا تحت
محاصره دارند تا آنجا که در
کوهستان هم با چترباز به
ضرب و جرح وحشیانه ادامه
داده و جوانان را به خاک و
خون کشیدند.
با وجود این
همه مسائل باز هم سخن از
آزادی و دمکراسی به میان
آوردن بسیار بی شرمی و
بی حیایی است.
» (اسناد
انقلاب اسلامی / ج 5 / ص
193 تا 200)
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک - کتاب 05 صفحه 419