موضوع : سیدمحمود علایی طالقانی پیرو 5567/8 ه ـ 28/3/51
تاریخ سند: 28 خرداد 1351
موضوع : سیدمحمود علایی طالقانی پیرو 5567/8 ه ـ 28/3/51
متن سند:
به : 312 از : 8 ه شماره : 5569 /8 ه در ملاقاتی که ابوالفتح شهابی شهردار بافت در ساعت 1530 روز 25 /3 /51 با یادشده فوق در محل سکونت وی به عمل می آورد طالقانی سؤالاتی در زمینه تعداد دبیرستانهای بافت وضع دبیران مربوط و این که دبیران محلی می باشند یا غیربومی و این که آیا به وضع تحصیلی دانش آموزان رسیدگی می شود یا خیر؟ و دبیران چطور مردمی هستند و نیز وضع کارگر و حقوق کارگر در شهرستان بافت مطرح می نماید که شهردار پاسخهای مقتضی داده و اضافه می نماید چون منطقه بافت عشایری است کارگر کم است زیرا همه برای خودشان کار می کنند و هر کس که برای دیگری کار کند حقوق مکفی دریافت می دارد.شهردار بافت خطاب به طالقانی سؤال می نماید مگر شما احتیاجی به کارگر دارید طالقانی پاسخ می دهد من روی کلیات سؤال کردم خنگ خدا فکر نکردی من کارگر می خواهم چکنم؟ طالقانی سپس سؤالاتی درباره وضع خانوادگی شهردار و میزان درآمد وی و بودجه شهرداری کرده اضافه می نماید باید افراد تبعیدی را جای بدآب وهوا بفرستند معلوم نیست چرا برای من اینجا را انتخاب کردند مثل این که بافت دارای آب و هوای خوبی است.
شهردار جواب داد شاید به این منظور شما را به بافت فرستادند تا از آسایش و امکانات بیشتری استفاده نمائید.
طالقانی اظهار داشت تو خیلی آدم ساده ای هستی.
برای این مرا به بافت فرستادند چون راهی به جایی ندارد و سپس سؤالاتی در زمینه وضع جغرافیایی و محدوده بافت (شمال ـ جنوب) و ارتباط بافت با سایر شهرها از لحاظ تردد و غیره نمود و عنوان داشت به جز راهی که از کرمان می آید و راه دیگری که به سیرجان می رود به بندرعباس هم از بافت راه دارد.
شهردار پاسخ داد قرار است از بافت به بندرعباس جاده سازی شود و سپس طالقانی ضمن مطالبی در مورد وضع لوله کشی بافت و قراء اطراف اضافه نمود من تاکنون بیش از بیست آبادی را لوله کشی کرده ام و اگر اعتبار دولت در اختیار من بود ظرف یک سال تمام ایران را آباد می کردم.
طالقانی در زمینه عقاید مذهبی شهردار و وضع خدمتی فرمانده گروهان ژاندارمری سؤال نمود و گفت قاضی طباطبایی که این جا بود چه می کرد.
چون بسیار آدم واردی است.
شهرداری ضمن تعریف و تمجید از قاضی طباطبایی و این که در مدت اقامت یادشده در بافت از وجودش در زمینه امور مذهبی استفاده سرشاری برده.
عنوان نمود چنان چه اجازه دهید از وجود شما نیز در امور مذهبی و تکمیل معلومات دینی استفاده خواهد شد و اضافه کرد چون شما در معیت مأمورین انتظامی بودید من زیاد اظهار ارادت نکردم و حالا در اختیار شما هستم که هرگونه اوامری داشته باشید انجام دهم.
طالقانی ضمن تشکر از شهردار گفت البته هر کاری داشته باشم به شما مراجعه می کنم در حال حاضر چند تخته فرش ارزان برایم تهیه کنید تا خریداری کنم.
فعلاً کارهای سبک را پسرم انجام می دهد.
یک نفر سالم و از اهالی ده که کار کشته باشد برایم در نظر بگیرید.
و خودت مرتبا پیش من بیا و همدم ما باش طالقانی در خاتمه از شهردار سؤال کرد آیا شما مهندس طالقانی را می شناسید و مشارالیه در زمان ...
شریف امامی1 وزیر کشاورزی بود چون دید در این کارها جز پلتیک چیز دیگری نیست خودش را کنار کشید و برای مردم خدمت می کند پسر طالقانی اضافه کرد در چند شرکت سهام دارد و طالقانی گفت ده مهندس طالقانی را وی لوله کشی کرده است.
هنگام خداحافظی شهرداری طالقانی عنوان داشت من مریض هستم و بنا به دستور دکتر باید روزانه سه یا چهار کیلومتر راه پیمایی نمایم و این راه پیمایی برای سلامتی من لازم است.
نظریه یکشنبه : 1ـ قاضی طباطبایی در سال / 49 از آذربایجان غربی به یک سال اقامت اجباری در بافت محکوم گردیده است.
2ـ سؤالات کلی سیدمحمود طالقانی در زمینه وضع اجتماعی شهرستان بافت.
زندگی اهالی.
وضع کلی شهر قابل بررسی است.
سبلان نظریه چهارشنبه : 1ـ به احتمال قوی مطالب فوق الذکر توسط طالقانی عنوان شده است.
2ـ سؤالات طالقانی درباره وضع جغرافیایی و اجتماعی بافت قابل بررسی به نظر می رسد.
3ـ نظریه یکشنبه مورد تایید است.
راشد دایره عملیات روابط شهردار بافت...
.
.
3 /4
توضیحات سند:
1ـ مهندس جعفر شریف امامی، در سال 1289 در تهران متولّد شد.تحصیلات مقدماتی و ابتدائی را، در مدرسه ایران و آلمان به پایان رساند.
زبان آلمانی، انگلیسی و فرانسه را فرا گرفت.
مدّتی در وزارت راه، مشغول کار شد.
در سال 1312، برای ادامه تحصیل به اروپا رفت.
پس از بازگشت، در راه آهن به کار مشغول شد.
در سال 1325، در کابینه احمد قوام، به توصیه احمد آرامش، همه کاره قوام و حزب دموکرات بود.
در کابینه، رزم آرا، به معاونت وزارت راه رسید و سپس به وزارت منصوب شد.
در سال 1330، عضو شورای عالی سازمان برنامه گردید.
در سال 1332، به مجلس سنا راه یافت.
در کابینه منوچهر اقبال، وزیر صنایع و معادن شد.
در سال 1339، به نخست وزیری رسید؛ ولی با گسترش مخالفتها در درون مملکت، کابینه اش، پس از 8 ماه سقوط نمود.
در سال 1341، به نیابت تولیت بنیاد پهلوی انتخاب شد و در سال 1342، بار دیگر به مجلس سنا راه یافت و قریب 15 سال، ریاست آن را عهده دار بود.
در شهریور 1357، با سقوط دولت آموزگار، بار دیگر شریف امامی، به نخست وزیری رسید.
دولت شریف امامی، جز کشتار، قتل عام و سرکوب مردم، کاری از پیش نبرد تا اینکه در 14 آبان 1357، از نخست وزیری کنار گذاشته شد.
وی، از دوران جوانی عضو تشکیلات ماسونی بود و در تشکیلات ماسونی، به استاد اعظمی رسید و از چهره های وابسته به سیاست غرب بود.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، به انگلیس پناهنده شد و در سال 1378، در آمریکا درگذشت.