تاریخ سند: 7 شهریور 1339
گزارش
متن سند:
بطوری که جهان بانوئی مدیر روزنامه فردوسی اظهار می کرد در میتینگ
ساعت 18 روز 7 /6 /39 حزب زحمتکشان1 عده ای از مدیران جراید از جمله
صفی پور ـ انوشیروانی2 ـ زهتاب فرد3 ـ جهانبانوئی ـ تیموریان ـ و عمیدی
نوری4 و چند نفر از نویسندگان جراید حضور داشته اند و جمعیت در حدود 4 تا
5 هزار نفر بوده اند.
وقتی دکتر بقائی5 شروع به صحبت کرد و با لحن نامطلوبی اظهار کرد (اگر
نمایندگان منتخبه فعلی به مجلس بروند رژیم سقوط خواهد کرد» بیان گوینده ...
مطلب فوق به قدری تند بود که ناگزیر جهان بانوئی ـ صفی پور ــ زهتاب فرد و
انوشیروانی بلافاصله از میتینگ خارج شدند ولی عمیدی نوری در جلسه
حضور داشته است.
گوینده خبر اظهار می کند بین مدیران جراید تا این اندازه آزادی عمل به این
اشخاص مصلحت نیست.
توضیحات سند:
1ـ حزب زحمتکشان ملت ایران
توسط خلیل ملکی و مظفر بقایی
تأسیس شد.
ملکی که به دنبال
وقایع آذربایجان از حزب توده
جدا شده بود با بقایی همداستان
شد.
ملکی و یارانش
(قندهاریان، جلال آل احمد،
محمدعلی خنجی، ناصر وثوقی،
غلامرضا وثیق، نادرپور،
هوشنگ ساعدلو و...) امور
تشکیلاتی، آموزشی،
مطبوعاتی و عقیدتی حزب را
در دست گرفتند و فعالیتهای
سیاسی در اختیار بقایی و یاران
او باقی ماند.
جریده شاهد ارگان
سیاسی حزب زحمتکشان بود که
تحت نظارت بقایی روزانه
منتشر می شد و ملکی هفته نامه
نیروی سوم و ماهنامه علم و
زندگی را تأسیس کرد.
پس از
حوادث سی تیر 1331 و دوری
محسوس بقایی از مصدق
اختلافات داخلی حزب
زحمتکشان آغاز شد.
گروه
ملکی که اکثریت فعالان،
سازمان دهندگان و نویسندگان
حزب را تشکیل می دادند اعتقاد
داشتند که حزب زحمتکشان
نمی باید از پشتیبانی فعال خود
از دکتر مصدق دست بر دارد، در
حالی که مظفر بقایی خواستار
مخالفت علنی با مصدق شده
بود.
این اختلاف چراغ عمر یک
ساله حزب زحمتکشان را
خاموش کرد.
سالهای پس از کودتای 28
مرداد 32 حزب زحمتکشان
رسما منحل نشد، امّا فعالیت
چشمگیری نیز نداشت.
ولی
بعدها در دهه پنجاه با تجدید
فعالیت محدود احزاب، حزب
زحمتکشان ملّت ایران که به
رهبری مظفر بقایی تلاشهایی کم
رنگ صورت داد که شباهتی
به فعالیتهای عادی یک حزب
سیاسی نداشت.
2ـ سلیمان انوشیروانی مدیر
روزنامه سحر : فرزند قادرخان
وی یکی از ملاکین و خوانین
بزرگ سقز بوده است که در سال
1338 به عضویت حزب مردم به
رهبری اسداللّه علم در آمد و چون
در آن سازمان هم صاحب
روزنامه سحر بود و در کمیسیون
مطبوعات حزب عضویت پیدا
کرد.
انوشیروانی عضو باشگاه
ورزشی شاهنشاهی و عضو
میهن پرستان و نماینده مجلس
شورای ملی از سقز و بانه و عضو
حزب ایران نوین، رستاخیز و
جمعیت فراماسونری بوده است.
وی به خاطر تلاشهایی که در
جهت تثبیت رژیم داشته است
مدالهای همایونی، اصلاحات
ارضی و تاجگذاری نیز دریافت
کرده است.
3ـ رحیم زهتاب فرد فرزند
اسداله [اسداللّه ] در سال 1305
در تبریز متولد شد.
او در سال
1346 فوق لیسانس حقوق
سیاسی را از دانشگاه تهران اخذ
کرد.
در سال 1332 کتابی با
عنوان «غوغای نفت» منتشر
ساخت وی از سال 1328 الی
1354 هفته نامه «اراده
آذربایجان» را منتشر می کرد.
وی از 14 مرداد تا 28 مرداد سال
32 به علت فعالیت علیه دولت
مصدق زندانی شده بود.
زهتاب
فرد نماینده دوره های 21 و 23
مجلس شورای ملی بود.
وی در
سال 39 به اتفاق مدیر یکی از
جراید تهران از اسرائیل بازدید
کرد وی از همان سال خبرچین
ساواک در هدفهای مختلف از
جمله حزب زحمتکشان شد.
وی
همچنین عضو جبهه یاران وابسته
به دکتر اقبال بود ولی بعدها از
اقبال بریده و به علم پیوست و
سردبیر روزنامه مردم و عضو
کمیته مرکزی و شورای
نویسندگان حزب مردم شد و
سپس عضو هیئت اجرائی حزب
رستاخیز و دبیر حزب مزبور در
آذربایجان شرقی شد.
او همچنین
عضو لژ شمس تبریزی
فراماسونری بود.
4ـ عمیدی نوری مازندرانی،
ابوالحسن فرزند محمد رضا
عمیدالشعرا به سال 1282 ش در
تهران چشم به جهان گشود.
تحصیلات ابتدائی را در
دبیرستان دارالفنون گذراند و از
دانشکده حقوق لیسانس گرفت.
چند ماهی به دعوت داور، دادیار
دادسرای استان تهران شد.
خدمات مطبوعاتی را از سال
1301 ش شروع کرد.
و با
روزنامه های «ستاره ایران»،
«کار»، «وطن» همکاری داشت
چندی نیز سردبیر «ستاره ایران»
و «توفان» بود.
در سال 1320
ش مدتی نیز سردبیری روزنامه
«ستاره» را به عهده گرفت و در
سال 1321 ش روزنامه «داد» را
منتشر ساخت که تا سال 1340
ش ادامه یافت عمیدی نوری در
شهریور 1332 ش در کابینه
سرلشگر زاهدی به سمت معاونت
نخست وزیر و سرپرستی اداره
کل تبلیغات منصوب گردید.
در
دوره های هجدهم و نوزدهم
انتخابات مجلس شورای ملی از
بابل به مجلس راه یافت.
از جمله
آثار او: آذربایجان دمکرات،
تخت جمشید، جرم و مجازات.
منابع: گروه مؤلفان با مقدمه
غلامحسین صالحیار، چهره
مطبوعات معاصر، تهران، پرس
اجنت، 1351 ش؛ فهرست اسامی
و مشخصات نمایندگان 24 دوره
مجلس شورای ملی، دفتر
انتخابات وزارت کشور، نشریه
5، 1368 ش؛ مشار، خانبابا،
مؤلفین کتب چاپی فارسی و
عربی، ج 1، تهران، بی نا، 1340
ش مهجوری، اسماعیل،
دانشمندان و رجال مازندران،
بی جا، شرق، 1353 ش؛
5ـ مظفر بقایی کرمانی فرزند
میرزا شهاب الدوله در سال
1287 شمسی در کرمان به دنیا
آمد.
تحصیلات ابتدایی و
متوسطه را در ایران به پایان
رساند و جهت ادامه تحصیل
راهی فرانسه شد و مدت 5 سال
در دانشگاه پاریس به تحصیل
رشته فلسفه و ادبیات پرداخت.
مدرک وی را دکتری عنوان
کرده اند، امّا در کتاب «ایران و
تاریخ» نوشته بهرام افراسیابی
در پاورقی صفحه 126 آمده
است که «مظفر بقایی برای
تحصیلات به فرانسه رفته بود و
به علّت عیاشی و ولگردی موفق
به درس خواندن نگشته و بدون
گرفتن عنوان از فرانسه باز
می گردد.
اولین دغلکاری او این
بود که برای خودش عنوان دکتری
جعل کرده بود...
» از سال 1324
وارد فعالیتهای سیاسی شد و در
تشکیل حزب دمکرات ایران با
قوام السلطنه همکاری کرد.
برای
اولین بار در همین سال به مجلس
راه یافت و از کرمان به نمایندگی
انتخاب شد.
در مهرماه 1328
روزنامه «شاهد» را منتشر نمود.
در آذرماه 1328 به اتهام توطئه
علیه ارتش دستگیر و در اسفند
ماه همان سال آزاد شد و در
انتخابات مجلس شانزدهم مجددا
به مجلس راه یافت.
در فروردین
1330 با مصدق همراه و از
مشاوران نزدیک وی شد.
در
همین سال به کمک خلیل ملکی
حزب زحمتکشان را تأسیس
کرد.
که بعد نام جامعه
«سوسیالیست ها» را بخود گرفت،
تأسیس کرد.
او بطور مخفیانه و
غیر محسوس با کودتاچیان 28
مرداد 1332 همکاری داشت و با
دولت زاهدی کنار آمد.
در
آذرماه 1332 به دلیل مصالحی
به زاهدان تبعید شد و در سال بعد
به تهران بازگشت.
وی که همواره
مدافع سیاست آمریکا بود، با
سفارت آمریکا در تهران ارتباط
داشت و به گواهی اسناد لانه
جاسوسی، در سالهای 1339 از
سوی لژ فراماسونری حمایت
می شد.
بقائی از جمله سیاستمداران
منافق و خودفروخته ای بود که با
اعمال سیاست های منافقانه خود،
آسیب های فراوانی به کشور
وارد کرد و در تمام دوران حیات
دوران سیاسی خود، نقطه روشنی
نداشت.
پس از پیروزی انقلاب
اسلامی چهره ای چندگونه به خود
گرفت، اما سرانجام چهره واقعی
او مشخص شد و به حکم دادگاه
انقلاب اسلامی در سال 1359
دستگیر و روانه زندان گردید.
سپس با سپردن تعهد عدم خروج
از کشور، آزاد گردید.
امّا در
شهریور همان سال سفری به
آمریکا نمود و در فروردین ماه
1366 پس از بازگشت از
آمریکا، در کرمان دستگیر گردید.
در بازرسی از منزل وی مقادیر
زیادی اسناد مربوط به حزب
زحمتکشان و اشیاء و نشریات
غیر مشروع که حاکی از انحراف
اخلاقی وی بود، بدست آمد.
بقایی در تاریخ 25 آبان ماه
1366 شمسی، بر اثر بیماری
درگذشت.
منبع:
کتاب
مطبوعات عصر پهلوی - مجله امید ایران به روایت اسناد ساواک صفحه 153