اعترافات نریمان یلدا
متن سند:
بازجویی
اعترافات نریمان یلدا
س ـ هویت شما (نریمان یلدا) محرز است کلیه اطلاعات خود را در مورد فعالیتهای خلاف مصالح کشور (دکتر مصطفی چمران ساوهای) مشروحاً بنویسید.
ج ـ (به علت تغییر مکان کاغذ کپی از یک خط پایینتر شروع میکنم.) دکتر چمران را من در دورانی دیدم که قسمت شدید فعالیت او به پایان رسیده بود (و تقریباً به این نتیجه که فعالیت سیاسی و دانشجویی در امریکا فایدهای ندارد) در سال (1347 ـ 1968) و در این دوران این فرد بیش از ۱۰ سال بود که در امریکا فعالیت داشت. از مردم و از طریق نقل و قول مطالبی زیاد شنیدهام که خلاصه آن این است که:
این فرد از بنیانگزاران و مؤسسین سازمان دانشجویان کالیفرنیا در برکلی بوده و این سازمان توانسته محلهای دیگر را تحتالشعاع قرار دهد. این فرد از افراد تشکیلات دهنده جبهه ملی در امریکا بوده و به خصوص در تهیه و چاپ نشریات وابسته به جبهه ملی شدیداً فعالیت داشته و در این راه از هیچ نوع کمک (مادی و معنوی) خودداری نمیکرده است و به خصوص فعالیتهایش را همه حتی کمونیست تایید میکردند.
اصولاً چون شخصاً آدم کم حرفی میباشد و از حرف زدن راجع به خود و دیگران خودداری میکند به همین جهت راجع به آنچه دیگران میگفتند خودش زیادی صحبت نمیکند اما مطالبی را که شخصاً دیدهام از این قرار است:
(لازم به توضیح است که در سالهای (۴۷ - ۴۸) در جبهه ملی دو دستگی پیش آمد و گروه اکثریت به نام جبهه ملی خارج از کشور در کنفدراسیون و به همکاری با آنها مشغول شدند و گروه دیگر معروف به جبهه ملی سوم فعالیت در کنفدراسیون را به خاطر کمونیست بودن و مسایل دیگر ترک کردند.)
دکتر چمران را در خانه ایران در سال (1347ـ 1968) برای اولین بار دیدم و یک بار هم در مورد سیاهان در امریکا سخنرانی کرد. بعد در سمینار سانتاکروز در همان سال با کمونیستها بر سر مسئله آذربایجان بحث شدید داشت. از پاییز آن سال دیگر خانه ایران وجود نداشت برای چند ماه و بعد از آن هم من دیگر دکتر چمران را در خانه ایران ندیدم. ولیکن در این مدت یک سخنرانی به انگلیسی راجع به ایران و خاورمیانه در سانتاکروز و ۳ سخنرانی راجع به عرفان در ایران یکی به فارسی و بقیه به انگلیسی را شاهد بودم. در دورانی که دکتر چمران در خانه ایران فعالیت نداشت.
افراد وابسته به جبهه ملی مرتباً با او تماس میگرفتند و از او در مورد تهیه مطالب و یا سخنرانیهایشان کمک میخواستند، (ولی سیادت در آن زمان دبیر سازمان امریکا بود و من او را ۲ یا ۳ دفعه در منزل دکتر چمران دیدم که مشغول سوال و نوشتن بود و البته من مزاحم نشدم ولیکن حدس میزنم مطالبی راجع به ۱۶ آذر را تهیه میکردند. (چون چند روز بعد سیادت راجع به آن موضوع سخنرانی داشت.) در این دوران (۵۰ - ۴۷) و قبل حرکت دکتر چمران به خاورمیانه یک سخنرانی برای خداحافظی مسئولین انجمن دانشجویان دانشگاه کالیفرنیا در برکلی برای دکتر چمران ترتیب دادند که در آن راجع به نقش دانشجو و تاریخچه آن از ۱۶ آذر ۱۳۳۳ تا آن زمان صحبت کرد. در این سخنرانی بحث شدید بین دکتر چمران و طرفداران چین کمونیست در کنفدراسیون بر سر نقش چین در دنیا درگرفت. در سالهای ذکر شده همهگونه نشریات برای دکتر چمران میرسید (از اروپا و امریکا) ولیکن به طور مشخص خبرنامه جبهه ملی و نشریات مربوط به انتشارات مصدق را دکتر چمران پخش میکرد و من بارها شاهد این موضوع بودم که در جلسات سخنرانی خودش آنها را میفروخت و وجودشان را اعلان میکرد. در ضمن دکتر چمران در انجمن اسلامی دانشجویان ایرانی در امریکا و در برکلی فعالیت داشت و این موضوع را اول از کمونیستها شنیدم که او را مسخره میکردند و پس از سوال از خودش مورد تایید واقع شد. (در آن زمان انجمنهای اسلامی وجودش آزاد بود و دکتر چمران مرا دعوت کرد که اگر مایلم میتوانم شرکت کنم من به علت تشکیل آن جلسات در شبهای جمعه یا شنبه که مجبور به کار بودم عذر خواستم. البته بعد از رفتن دکتر چمران انجمنهای اسلامی جنبه سیاسی اجتماعیاش زیادتر شد که برای ورود شرایط زیادی میخواستند و من حتی اگر علاقمند هم بودم واجد آن شرایط نبودم.)
(چون راجع به دکتر چمران مطلب زیاد است به همین جهت من چند خط را باقی میگذارم که اگر بازجوی محترم سوال دیگر دارند اضافه کنم.)
س ـ اظهارات خود را چگونه گواهی مینمائید؟
منبع:
کتاب
شهید سرافراز دکتر مصطفی چمران به روایت اسناد ساواک صفحه 336