صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

گزارش

تاریخ سند: 22 آذر 1329


گزارش


متن سند:

تاریخ: 22 /9 /1329
گزارش

گزارش مأمور ویژه حاکیست که ساعت ۹ صبح روز ۲۰ ماه جاری آقای سید ابوالقاسم کاشانی از منزل خارج و به اتفاق عده‌ای از طرفداران خود پیاده به مجلس روضه‌خوانی منزل آقا ضیاء روضه‌خوان واقع در بازار مسگرها کوچه پشت «هفت تن» رفت، پس از ۴۵ دقیقه توقف از آنجا خارج و به مسجد جامع که مجلس ختمی به مناسبت فوت مرحوم آیت‌الله‌زاده اصفهانی برپا بوده رفته و بعد از نیم ساعت از مسجد مزبور نیز خارج شد و به وسیله تاکسی به منزل جواد تقوی عضو اتحادیه اسلامی و بازرگان تیمچه حاجب‌الدوله واقع در بخش خیابان سلیمان‌خانی، کوچه نوذری رفت، نهار را در آنجا مهمان بوده و عصر به منزل مراجعت کرده است.
غروب روز مزبور نیز آقای کاشانی پس از ادای نماز مغرب و عشاء قریب ۴۵ دقیقه در اطاق تلفن‌خانه، محرمانه با شمس قنات‌آبادی مشغول صحبت بود و مقارن ساعت ۱۹ به اتفاق مولائی، سید موسی و سید هاشم نام، از منزل خارج و به وسیله اتومبیل سواری شماره ۱۵۳۶ به مجلس ترحیمی که در مسجد حاج ابوالحسن واقع در خیابان ری برپا بوده رفته، پس از مختصر توقف از آنجا خارج شده و با همان اتومبیل به تکیه محله پائین قریه دولاب معروف به محله امامزاده «اهل علی» که با قالی و قالیچه و پرچم‌های سبز و قرمز تزئین شده رفت، جمعیت زیادی در آن ازدحام نموده بودند که یک رأس گوسفند جلو او قربانی شده و در داخل تکیه، شیخی به نام شیخ مهدی ابتدا، خیر‌مقدم عرض و سپس خطاب به حضار اظهار نمود: ای مردم بدانید و بیدار باشید که آقای کاشانی تنها مرد فداکار و مجاهد و مبارز دین اسلام و تمام همش مصروف فلاح و رستگاری ملت ایران است و اگر بخواهید خدا و رسول از شما راضی باشد باید از گفته‌های ایشان اطاعت کنید. پس از پایان اظهارات نامبرده شیخی به نام شیخ وحید به منبر رفته مقدمتاً دوران زندگی و زحمات و فداکاری‌های حضرت رسول در راه اعتلای مذهب اسلام و مسافرت‌ها و هجرت آن حضرت را شرح داده و ضمن اظهار نمود مردم، شما هم باید همانطور که مسلمانان صدر اسلام از فرمایشات حضرت رسول پیروی می‌کردند دستورات آقای کاشانی را اطاعت نمائید زیرا ایشان می‌خواهند شما را از بدبختی و ظلم نجات دهند و می‌گویند در مملکت اسلامی نبایستی این همه مشروب فروشی و قمار و فحشاء رواج داشته باشد. این وضع در اثر سکوت شماها است که نان، آب، خاک و دینتان را بردند و شما را به این خاک مذلت نشاندند و تمامش را سکوت کردید، اقلاً حالا بیدار شوید و از دستورات آقای کاشانی اطاعت کنید. بعد از پایان اظهارات شیخ وحید، آقای کاشانی به منبر رفته ابتدا به مناسبت تشکیل مجلس مذکور از حضار تشکر کرده و گفت من از اقدام شما برای تشکیل چنین مجلسی خوشوقتم ولی باید بدانید که تمام کارها با سینه زدن و گریه کردن درست نمی‌شود بلکه باید قیام نمود و از مفاسد جلوگیری کرد، بعداً شرحی در اطراف وجوب جهاد بیان کرده و اظهار نمود جهاد بر دو نوع است: یکی در زمان حضور امام که جهاد بر زن واجب نیست و دیگری در زمان غیبت امام که همین زمان ما باشد جهاد بر هر مرد و زن واجب است که باید قیام کرده و جلو ظلم و مفاسد را بگیرند و از اشخاص دزد و یزیدی صفت که روی کار می‌آیند و تمام منافع ملت را صرف عیش و عشرت می‌کنند جلوگیری نمایند. مردم، من نمی‌گویم شما جنگ کنید زیرا می‌دانم که شما مرد جنگ نیستید، خدا شاهد است اگر ده یک این جمعیت حاضر، از اعراب دور من بودند یک مرتبه به تیپ این دزدها می‌زدم و همه را از بین می بردم کما اینکه به تیپ انگلیس‌ها زدم حال اگر با من همکاری کنید و دستورات مرا اطاعت نمائید مثلاً روزی که می‌گویم دکان‌ها باید بسته شود ببندید و منافع یک روز خود را بر منافع چندین سال ترجیح ندهید من خیلی کارها برای شما انجام می‌دهم. خدا می‌داند که تمام این فداکاری‌های من برای رفاه حال شماها است و نظر شخصی ندارم زیرا اگر نظر شخصی داشتم با مختصر موافقت با این هیئت دولت، میلیون‌ها استفاده به من می‌رسید ولی با خلوص نیت این همه مصائب و ناملایمات را برای شما ملت تحمل می‌کنم. من با هژیر مخالفت کردم برای اینکه فاسق و غیر‌مسلمان بود امروز هم با شخصی که در رأس دولت قرار دارد مخالفم زیرا می‌دانم که این دولت هم دولت مسلمان نیست و اگر مسلمان بود این همه مشروب‌فروشی و فاحشه و زنان بی‌حجاب در کشور ما وجود نداشت پس بدانید که این دولت، مسلمان و حامی اسلام نمی‌باشد و دین و دنیای شما را از بین خواهند برد چنانکه نفت شما را که با حیات ملت بستگی دارد به انگلیس‌ها داده و همگی شما را به خاک فقر و مذلت نشانده‌اند. آقای کاشانی در خاتمه اظهار نمود من اعلامیه‌ای تهیه کرده‌ام که قریباً منتشر خواهد شد همه شما آن را بخوانید و با من همکاری کنید سپس به اهالی محل توصیه نمود که از شیخ مهدی توجه و نگهداری نمایند. سخنرانی نامبرده مقارن ساعت ۲۳:۳۰ خاتمه یافته و به اتفاق همراهان به وسیله اتومبیل سواری شماره ۱۵۳۶ به منزل خود مراجعت نمود و حضار هم که در حدود ۲۰۰۰ نفر بودند متفرق گردیدند.

منبع:

کتاب روحانی مبارز / آیت‌الله سید ابوالقاسم کاشانی به روایت اسناد- جلد اول صفحه 277





صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.