تاریخ سند: 13 بهمن 1357
متن سند:
گزارش وقایع و حوادث حوزه فرمانداری نظامی تهران و حومه
مدت : از ساعت 0800 روز 13 /11 /1357 الی ساعت 1700 روز
13 /11 /1357
الف ـ برابر اعلام سازمان اطلاعات و امنیت کشور :
1ـ آیت اله خمینی در بازگشت خود به ایران چند چمدان اسلحه به ایران وارد نموده
است و گروهی تشکیل داده اند که جوانان را که بنام حفاظت از خمینی داوطلب شده اند
تعلیمات نظامی و چریکی بدهند، همچنین برنامه مقدماتی مخالفین رژیم و طرفداران
خمینی پس از ورود وی به ایران بشرح ذیل عنوان شده :
(1) تهیه مقادیری بمب های دستی جهت خرابکاری
(2) ایجاد سنگر در محل های مورد نظر به منظور جنگ خیابانی.
(3) تبلیغات روی افراد
مخالف دولت به منظور جلوگیری از هر گونه تفرقه و اتحاد کامل آنها تا رسیدن به هدف نهائی و براندازی کامل رژیم که سر آغاز آن سرنگونی بختیار و دولت وی و ارتش میباشد.
(4) افرادی مأمور شده اند تا به هر طریقی که امکان پذیر باشد با مقامات ارتشی از
افسران جدید تا امرای ارتش مذاکره و به صورت مقتضی از جمله تهدید و ارعاب، پول
و یا وعده مقام و غیره آنها را وادار به سکوت و بیطرفی و یا جلب همکاری با مخالفین رژیم نمایند.
(5) افرادی مأمور تلفن زدن به نمایندگان و کلیه صاحبان مشاغل مهم دولتی شده اند که استعفا دهند.
(6) ملاقات با رهبران کارکنان اعتصاب ادارات دولتی و حتی بخش های
خصوصی بمنظور ادامه اعتصابات.
(7) مبلغ بسیار گزافی پول در اختیار خمینی میباشد تا بین اشخاصیکه لازم است
تقسیم گردد.
(8) اشخاصی را مأمور کرده اند تا به کسانیکه لازم دارند ابتدا بگویند ساواکی یا
بهائی است تا بدین ترتیب با آنها وارد مذاکره و در صورتیکه قبول همکاری
ننمودند آنها را تهدید به قتل و آتش زدن منزلش بنمایند.
(9) توزیع مقدار زیادی فیلم و اسلاید و عکس بین مخالفین خمینی بمنظور تبلیغ
و دست کشیدن از عقاید شاه و دوستی آنها.
(10) تضعیف روحیه نیروهای مسلح بوسیله جراید و رادیو و نقل مطالب
روزنامه ها در رادیو.
(11) سپردن مأموریت به زنان زیبا که با افراد ارتشی و سویل طرفدار دولت طرح
دوستی و رابطه نامشروع ریخته و بدین وسیله همکاری آنان را جلب نمایند.
1
1ـ روز گذشته (12 /11 /1357) طرفداران خمینی در بهشت زهرا بیک مرد
ناشناس مشکوک می شوند
و او را مضروب ساخته و بعد متوجه می شوند که این شخص بیگناه است ضمنا در روز مزبور همین اشخاص در زیر چادر زنی 2 قبضه اسلحه کشف و زن مذکور بوسیله ایادی
خمینی که به نام کلمه حفاظت از امام خمینی به محل نامعلومی برده میشود.
ب ـ ضد اطلاعات فرمانداری نظامی تهران و حومه :
1ـ روز دوشنبه
16 /11 /1357 یک
رفراندوم تشکیل میدهند
بنفع جمهوری اسلامی و هر
کسی باین جمهوری رأی بدهد مقدار 10 کیلو برنج و 20 لیتر نفت باو هدیه میدهند.
2
(مراتب به ساواک و سب 2 ابلاغ گردید)
2ـ در ساعت 1115 روز 13 /11 /1357 اعلام شد که حدود 10000 تا 15000
نفر از دانشگاه تهران خارج و بطرف میدان فردوسی بمقصد منزل خمینی در
حرکت بوده و شعارهای ضد ملی میدهند و خواستار آزادی همافران نیروی هوائی
هستند.
3
پ ـ برابر اعلام پلیس تهران :
در ساعت 1200 روز 13 /11 /1357 حدود پنج هزار نفر که در بین آنان تعدادی
از پرسنل ن ه ش نیز حضور داشته اند در مقابل پادگان جمشیدیه اجتماع و
خواستار آزادی همافران زندانی بودند، تظاهرکنندگان پس از مدتی بسمت
بیمارستان پهلوی حرکت نمودند.
ت ـ اطلاع واصله حاکیست :
1ـ در خیابان کوروش کبیر پمپ بنزین جلوی کوچه صالحی شخصی بنام حسن
جگرکی وجود دارد که احمد پسر او چهار قبضه اسلحه دارد.
(مراتب به فرمانداری نظامی منطقه مربوطه ابلاغ شد.)
2ـ در 45 متری سید خندان نزدیک مجیدیه کلانتری 20 در سمت چپ بنگاه
معاملات ملکی حسن فراهانی تعداد 12 قبضه اسلحه دارد.
(مراتب بفرمانداری نظامی
منطقه مربوطه ابلاغ
گردید.)
ث ـ برابر اعلام فرمانداری نظامی منطقه 2 :
در ساعت 1210 روز 13 /11 /1357 حدود 2000 نفر از میدان فردوسی بطرف پیچ شمیران در
حرکت بودند.
ج ـ برابر اعلام فرمانداری نظامی منطقه 4 :
در ساعت 1040 روز 13 /11 /1357 تعدادی از عناصر اخلالگر و آشوب طلب استوار 2 حیدری
مرادی جمعی ستاد فرمانداری نظامی تهران و حومه را در پشت مجلس بنام ساواکی کتک زده نامبرده را مصدوم و بدادگاه خلق معرفی پس از تحقیقات مشارالیه را آزاد مینمایند درجه دار مذکور سپس به علت جراحات وارده به بیمارستان 503 اعزام گردیده است.
چ ـ قرار است در روز 14 /11 /1357 در صورت تمایل مردان و دانشجویان پسر
از ساعت 0900 الی 1100 و زنان و دختران دانشجو از ساعت 1500 الی 1700
به حضور آیت اله خمینی برسند.
4
ح ـ گروه کثیری از طبقات مختلف مردم وسیله تلفن اظهار میدارند که مصاحبه
آیت اله خمینی با مخبر خبرگزاری فرانسه در هواپیمای 747 ارفرانس که سئوالنمود آیت اله بعنوان یکنفر ایرانی در این هنگام که عازم میهن خود هستید چه
احساسی دارید؟ جواب داد (هیچ) احساسات میهن دوستی و علاقمندی آنان را
بکشور جریحه دار نموده و تقاضا دارند بمنظور شناساندن هر چه بیشتر نامبرده و
آنهائیکه ادعای زعامت و امامت دارند بار دیگر نوار مصاحبه مزبور از طریق
رادیو تلویزیون پخش گردد.
(مراتب به نخست وزیری اعلام گردیده است.)
خ ـ عده زیادی از مردم بوسیله تلفن بفرمانداری نظامی تهران و حومه اظهار
میدارند که آیت اله خمینی و دار و دسته وی که میخواهند تغییر رژیم بدهند و رفرم
ایجاد کنند و مملکت را اداره نمایند چطور نتوانسته اند یک مراسم استقبال ساده را
اداره نمایند زیرا هرج و مرج و از هم گسیختگی مشهود هنگام استقبال به نحوی
بود که عبا و عمامه بسیاری از روحانیون مفقودالاثر گردید آنان تقاضا دارند از طریق اعلامیه، اطلاعیه و شب نامه توجه عموم به بی بند و باری آنهائی که ادعای فرمانروائی دارند جلب
گردد و چهره واقعی آنان برای مردم آشکار شود.
5
د ـ برابر شناسائی هوائی در ساعت 1525 روز جاری در حدود دو هزار نفر در اطراف مدرسه اسلامی علمیه2 (محل استقرار آیت اله خمینی) و حدود یک هزار نفر در داخل
مدرسه مزبور برای ملاقات نامبرده اجتماع نموده بودند.
ذ ـ برابر گزارش فرمانداری نظامی منطقه شمیرانات :
در ساعت 1000 روز جاری پرسنل وابسته به آمریکائی توسط یک ستون
خودروئی شامل 13 دستگاه اتوبوس دو دستگاه کامیون از هتل هیلتون بفرودگاه
مهرآباد حرکت نمودند و توسط مأمورین فرمانداری نظامی مناطق ذیربط تأمین
ستون مزبور برقرار گردید.
6
معاون و رئیس ستاد فرمانداری نظامی تهران و حومه.
سرلشگر رضا ناجی
13 /11 /1357
توضیحات سند:
1ـ آن چه که فرمانداری نظامی تهران در این بولتن از زبان ساواک در یازده بند آورده، در
دیگر سندهای ساواک یافت نشد و گویی این اطلاعات صرفا برای ارتش ارسال شد.
توجه به
مفاد بسیاری از این بندها این نتیجه را به دست می دهد که ساواک برای القاء رعب و ترس
در دل سران ارتش و همه کسانی که این بولتن «خیلی محرمانه» به دست شان می رسید، در صدد زدودن و جلوگیری از اقدامات امام برای جلب نظر ارتش در پیوستن به مردم بود.
القاء
توهماتی چون آوردن چند چمدان اسلحه از پاریس به تهران، و آن چه که در بندهای
سوم، چهارم و هفتم و یازدهم بیان شده، بیش از همه در تخصص ساواک و مربوط به
شگردهای آن دستگاه امنیتی بود و باید به حساب دست و پا زدن های پایانی ساواک گذاشته
شود.
2ـ هر چند ارزش خبری این بولتنها با درج چنین خبرهایی زیر سئوال می رود ولی به جهت
تاریخی وجود چنین اخباری در سطح دستگاههای اطلاعاتی آن زمان، جالب توجه است.
در
ضمن این خبر در گزارش نوبه ای اطلاعاتی شماره 54 اداره سوم ستاد بزرگ
ارتشتاران ذیل «شایعات» آمده است.
(ص 11)
3ـ امروز (13 /11 /57) هزاران نفر از اهالی تهران برای دیدن امام خمینی به محل اقامت
ایشان رفتند.
«از ساعت 7 صبح سیل جمعیت برای دیدن پیشوای شیعیان جهان به طرف مدرسه علوی شماره 2 واقع در خیابان عین الدوله تهران سرازیر بودند.
جمعیت به اندازه ای بود که عده از مردان بر اثر فشاربی هوش شدند که بلافاصله توسط گروه امداد که در همان محل مستقر بود به محل خلوتی برده شدند...
دهها خبرنگار و عکاس داخلی و خارجی بر روی بامهای اطراف جا گرفته بودند...
صف زنان در یک طرف تا خیابان ری و از طرف دیگر تا چهار راه آب سردار امتداد داشت...
در میان زنان دیدار کننده تعداد قابل ملاحظه ای نیز با روسری آمده بودند...
.
زنان نیز مانند مردان در گروههای مختلف برای دیدن امام وارد محوطه مدرسه شدند و سپس از در غربی خارج شدند.
» (اطلاعات، ش 15775، ص 3)
4ـ کمیته استقبال از امام خمینی اعلام کرده بود که مردان از ساعت 9 صبح تا 12 ظهر و زنان
از ساعت 3 تا 6 بعداز ظهر می توانند به دیدار امام بیایند.
(اطلاعات، ش 15775، ص 3)
5ـ مجله تهران مصور در این مورد نوشت : «تشکیل کمیته برگزاری مراسم استقبال از
آیت الله خمینی، یکی از نمونه های کار و مدیریت ایرانی در صورتی که علاقمندی و
خواست قلبی وجود داشته باشد، به حساب آورده شده است.
مهندسان ـ کارشناسان
تلویزیون و مخابرات و کارگران و جوانان مأمور انتظامات، با تمام حرارت در مدت 4 روز با
همه نگرانی ها و دل مشغولی ها، سیستمی ایجاد کردند که شبیه آن هرگز در ایران سابقه نداشته است.
در مرکز این کمیته که در دبستانی در خیابان ایران قرار
داشت، جنب و جوشی به چشم می خورد که دیدنی بود.
جالب آن که به فاصله یک روز چندین
خط تلفن در آن نقطه و خطوط تلکس در نقاط دیگر برای استفاده خبرنگاران خارجی
نصب شده، حال آن که در مواقع عادی غیر ممکن می نمود.
از سوی دیگر اعضای تلویزیونی
کمیته آن چنان برنامه ای به وجود آوردند که اعجاب انگیز بود.
خبرنگاران خارجی مقیم
تهران که با گوشه ای از کار این کمیته آشنا شده بودند، نقل می کردند که هرگز شبیه به آن را
ندیده اند.
» (ش 4، به تاریخ 13 /11 /57، ص 14)
6ـ احتمالاً منظور مدرسه علوی است.
امام ابتدا در مدرسه رفاه ساکن شدند.
جا تنگ بود.
مرحوم خلخالی می گوید که آقایان منتظری و مطهری تصمیم گرفتند محل سکونت امام را از
مدرسه رفاه به مدرسه علوی شماره یک تغییر دهند.
(خاطرات آیت الله خلخالی، ص
277) 3ـ هایزر می نویسد : «گرفتاری ما در خارج کردن امریکاییان از تهران و بردن آنها به فرودگاه مهرآباد بود.
اتوبوسها را در خارج از شهر در نزدیکی پاسگاه ژاندارمری می بردیم و
امریکاییان را سوار بر آنها می کردیم و بدون گذشتن از مناطق شلوغ عازم فرودگاه می شدیم.
اما مشکلات زیادی به آنها رو کرده بود.
یک اتوبوس با سنگ و پاره آجر مورد حمله قرار گرفته بود.
جلو یک اتوبوس دیگر را هم گرفته بودند و وارد آن شده بودند...
پیام آنها این بود : هایزر را پیاده کنید تا اتوبوس شما سالم بماند.
» (مأموریت در تهران، ص 271)
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک - کتاب 25 صفحه 223