تاریخ سند: 25 اردیبهشت 1342
جناب آقای علم نخستوزیر
متن سند:
شماره: ۱۲۰۵
تاریخ: 25 /2 /42
جناب آقای علم نخستوزیر
راجع به تأمین اعتبار برای اجرای برنامه جشنهای دو هزار و پانصد ساله شاهنشاهی شرحی به جناب آقای مهندس اصفیا1 مدیرعامل سازمان برنامه نوشته شده بود ایشان با توضیحاتی که طی نامه شماره ۳۲۳۴ / اط – 9 /2 /1342 دادهاند متذکر شدهاند تأمین /۲۰۰ ملیون ریال برای هزینه جشنهای شاهنشاهی ایران غیرمقدور است. پاسخ سازمان برنامه به عرض مبارک ملوکانه رسید امر فرمودند. "دولت فکری برای اجرای برنامه جشنهای دوهزار و پانصدساله بنمایند." با ابلاغ فرمان مطاع همایونی خواهشمند است در اجرای امر مبارک زودتر اقدام فرمائید. د
وزیر دربار شاهنشاهی
رونوشت به انضمام رو نویس نامه شماره ۳۲۳۴ / اط – 9 /2 /42 سازمان برنامه از جهت استحضار جناب آقای جواد بوشهری نایب رئیس شورای مرکزی جشنهای شاهنشاهی ایران ارسال میشود. د.
وزیر دربار شاهنشاهی
حسین علاء
توضیحات سند:
۱۔ صفی اصفیا در سال ۱۲۹۵ ش در تهران متولد شد. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در تهران به پایان رسانید و تحصیلات عالی را در مدرسه پلیتکنیک و معدن پاریس گذراند و موفق به اخذ مدرک مهندسی معدن گردید. نامبرده سمتهایی منجمله: دانشیار و استاد دانشکده فنی دانشگاه تهران، معاون سازمان برنامه و بودجه، مدیرعامل سازمان برنامه و بودجه، دبیرکل کمیته ملی پیکارجهانی با بیسوادی و ... را عهدهدار بود. ساواک در سند بیوگرافی او آورده است:
"فردی درستکار، مطلع و از دوستان نزدیک و صمیمی ابوالحسن ابتهاج و مسؤول ساخت سد سپیدرود است. به علت داشتن روش ملایم در امور اداری عناصر نادرست را به سازمان برنامه راه داده منجمله: رحمتالله جزنی (شوهرخواهرش) که عضو فعال سابق کمیته مرکزی حزب توده بوده و همین امر باعث شده تا جو بدی علیه اصفیا در سازمان برنامه صورت گیرد. مشارالیه در سیاست گرایش به غرب (امریکا) دارد و از نظر وابستگی حزبی زمانی عضو حزب ایران نوین بوده و کنارهگیری کرده است. وی از طریق امریکائیها مدتی در اداره اطلاعات سازمان ملل متحد در ایران مشغول به کار بوده و در همان زمان به حسنعلی منصور معرفی شده است.
اصفیا طی حکمی محمدعلی دشتی (نماینده مجلس و عضو رسمی قبلی "سیا") را به سمت معاونت اداری و مالی سازمان برنامه و بودجه منصوب نموده است."
- اسناد ساواک - پروندههای انفرادی
منبع:
کتاب
بزم اهریمن / جشنهای دو هزار و پانصد ساله شاهنشاهی - جلد 1 صفحه 358