تاریخ سند: 23 بهمن 1352
بولتن هفتگی گزارش جلسه روز 23 بهمن ماه 1352 (12 فوریه 1974)
متن سند:
شماره: 396
جلسه هفتگی کلوپ روتاری شمال تهران در ساعت 13 به ریاست روتارین تیمسار سرلشگر رفعت در هتل اینترکنتینانتال تشکیل گردید در این جلسه 54 نفر از اعضاء حضور داشتند و 25 نفر غایب بودند و 10 نفر به علت مسافرت در این جلسه شرکت نداشتند.
حاضر غایب مسافر جمع اعضاء
54 نفر 25 نفر 10 نفر 89 نفر
نسبت عده حاضرین 91 /71 %
اخبار هفته کلوپ
روتارینهایی که در این جلسه شرکت داشتند:
مهندس طلعت آلپائوطی، مهندس جعفرقلی قاسملو، مهندس منوچهر احتشامی، مهندس عبدالحمید اشراق، دکتر محمد بهشتی، مهندس سیاوش بسیطی،غلامرضا باقرزاده، محسن باقرزاده، حسن پرویز، علیاصغر توکلیان، دکترثابت، دکتر سیفاله جاوید، چیتایات، منوچهر حالتی، دکتر ناصر حداد، مهندس خدابنده، علیقلی حکیمنژاد، دکتر هوشنگ دولتآبادی، فرهاد دیبا، نعیم دلال امجد، مهندس راجی،1 تیمسار سرلشگر رفعت، علیاکبر رفوگران، فیروز راجی، دکتر زنگنه، مهندس سلیمی، رضا زرتشت سمناد، سهیلی، مهندس ستوده، دکتر شریف، حسن شهباز، صالح، جعفر صمیمی، دکتر محمدعلی صدری، مهندس صدری، دکتر محمد طاهری، عبداله عقیلی، حسن غفاری، احمد فیض، دکتر رحیم قادرینژاد، دکتر منوچهر قاهری، دکتر کوهستانی، مهدی کهنیم، لشکریان، دکتر مسنن، هوشنگ مسنن، هوشمند متحده، عزتاله متوجه، یدااله معینی، حمزه صمیمی نعمتی، دکتر مهدی نورایی، پرویز نوایی، دکتر شکراله نهاوندی.
معرفی سخنران
در ابتدا روتارین شهباز سخنران امروز آقای دکتر کاظمی را چنین معرفی کردند:
ایشان دوره متوسطه را در کالج آمریکایی تهران دیده و سپس از دانشکده پزشکی دانشگاه تهران فارغالتحصیل شدند و بعد از آن از بیمارستانهای آمریکا تخصص در جراحی عمومی ریه به دست آوردند و اینک استاد دانشگاه تهران هستند و قائم مقام ریاست دانشگاه تهران در دانشکده پزشکی را دارا میباشد و تاکنون 23 مقاله علمی منتشر کردهاند.
متن سخنرانی جناب آقای دکتر کاظمی
با تشکر از دعوتی که از من به عمل آمده است چون ممکن است در خاتمه سؤالات و بحث پیش آید لذا سعی میکنم در مدتهای ایجاز سخن بگویم.
موضوع سفر اولین هیئت پزشکی ایران به چین به دستور شاهنشاه آریامهر است که برای بررسی طب سوزنی به آنجا رفتیم و چهار نفر بودیم که در روز 9 آذر ماه 1351 به آن کشور رفتیم.
در ابتدا واجب میدانم از مهماننوازی خلق چین که از جهت پذیراییها و آماده کردن آن چه از نظر بررسی و پزشکی لازم داشتیم با مهربانی آماده کردند تشکر کنم و بر همین مقدمات بود که توانستیم درباره طب سوزنی و گیاه درمانی و گوش درمانی تحقیق بنماییم و میتوان گفت که زمینه این موفقیت ما به علت سفرهای گذشته به خصوص مسافرت علیا حضرت شهبانو به آن کشور فراهم شده بود.
یک علت دیگر توفیق ما شناسایی دولت چین و مساعدت در عضویت سازمان ملل متحد بود.
علت سوم هم کوششهای ایران برای شرکت چین در بازیهای المپیک آسیایی بود که با مجاهدتهای ایران بالاخره به عضویت چین رای موافق داده شده است و در نتیجه این زمینههای مساعد ما توانستیم هر یک در رشته مورد نظر مطالعات کافی بکنیم و گزارش مفصل و روشن تهیه نماییم که بعداً منتشر خواهد شد.
تاریخچه طب سوزنی خیلی قدیم وشاید از 6000 هزار سال پیش شروع شده باشد و اساس آن بر این است که جهان لایتناهی را اگر به صورت یک کره عظیم فرض کنیم معتقدند که نیمی از آن دارای انرژی مثبت و نیمی دیگر دارای انرژی منفی است و عقیده دارند که خورشید دارای انرژی مثبت و زمین که سرد شده دارای انرژی منفی است و انسان که جزء کوچکی از جهان بزرگ است تحت تأثیر تمام پدیدههای موجود در طبیعت قرار میگیرد یعنی هم تحت تأثیر انرژی مثبت و هم انرژی منفی قرار دارد و بالنتیجه نیمی از بدن انسان (قسمت جلو) دارای انرژی مثبت و نصف دیگر (پشت) دارای انرژی منفی است و بین اجزاء و وظایف بدن و عوامل طبیعت روابطی برقرار است و هر یک از این اعضاء با یکی از فصول و عوامل طبیعی همکاری دارند و عوامل طبیعی مانند سرما،گرما،رعد و برق و صاعقه بر انسان اثر میگذارند و بدن انسان در مقابل آنها مقاومت میکند و این انرژی دفاعی است و نیز انرژیهای دیگر هم در بدن یافت میشود که هر یک اثراتی در بدن میگذارد یا در برابر اثرات خارج دفاع میکنند و این اصول و چیزهای مشابه آن از قدیم نزد مصریان دوران فراعنه و حتی در آمریکای جنوبی وجود داشته و در ایران نیز از قدیم چیزهای مشابه آن وجود داشته که با اصول طب سوزنی قابل تشابه و قیاس بوده است مانند خالکوبی و بادکش برای مداوای امراض یا تسکین دردهاست.
اولین کتاب درباره طب سوزنی در چین حدود 2500 تا 3000 سال پیش نوشته شده که هنوز مورد استفاده اطباء طب سوزنی قرار دارد این روش معالجهای چین تا قبل از رفتن کشیشان و مبلغین کاتولیک به چین در جهان غرب شناخته نشده بود و اولین مولف اروپایی در این باره یک کنسول فرانسه در چین است که تحقیقات مفصلی در این باره کرده و در سال 1934 کتاب مفصلی به نام خلاصه طب سوزنی منتشر ساخت و سپس به مراکز علمی و بیمارستانی دعوت شد تا از طرز تحقیقات و تجربیات او استفاده کنند و نظر منفی که محافل علمی نسبت به این طریقه داشتند از میان رفت و به آن توجه بیشتری مبذول شد.
ما در جستجوی چگونگی طب سوزنی به شهرهای پکن و شانگهای و غیره سفر کردیم و همه جا بیماران را قبل از شروع بیحسی ملاقات کردیم در حین بیحسی موضعی و حین عمل مشاهده کردیم و پس از عمل نیز ملاقات کردیم و میتوانیم بگوییم بیحسی موضعی کامل بوده و مریض و عمل شوندگان حین عمل میوه و نوشیدنی مصرف میکردند و پس از عمل هم چیز غیرطبیعی در کار نبوده است.
البته از لحاظ علمی اگر علت و فیزیولوژی و مکانیسم آن چه را که مشاهده کردهایم از من بپرسند عرض خواهم کرد نمیدانم و دنیا هم نمیداند چون ملاحظه کنید اگر یک سوزن در لاله گوش مریض فرو کنیم و یک دو سوزن دیگر هم در زیر زانو بگذاریم و بعد شکم مریض را پاره کنیم و داخل آن را عمل کنیم و مریض احساس درد نکند و با شما صحبت هم بکند و آب پرتقال بطلبد این چیزی بود که من و همکارانم به چشم خود دیدیم و در 16 عمل مختلف شرکت کردیم و مریضها را از شب قبل میدیدیم و قبل از ورود به اطاق عمل میدیدیم وقتی که سوزن را برای بیحس کردن به بدنشان فرو میکردند به چشم میدیدیم و همان جا بودیم تا عمل شروع و تمام میشود و بعد از عمل هم میدیدیم که به اطاق بیمارستان برده میشدند و روزهای بعد هم برای مشاهده نتایج عمل به بیمارستان میرفتیم و بیماران را از نزدیک میدیدیم و در تمام 16 عمل که از کوچکترین تا بزرگترین اعمال جراحی بود مثل بستن لوله رحم،برداشتن رحم،برداشتن قسمتی از معده،چندین عمل تیروئید،عمل سینوزیت، عمل چشمها که همه را از نزدیک شاهد بودیم به علاوه دو فیلم مستند درباره برداشتن قسمتی از ریه و عمل بر روی قلب را نیز مشاهده کردیم که همه جا از بیحسی موضعی سوزنی استفاده شده بود.
پس از شرح فوق درباره طب سوزنی چیزی هم درباره اجتماع آنجا و وضع کلی درمانی صحبت کنیم.
پس از راهپیمایی معروف انقلابیون و مدتی نیز پایداری آنها (از 1949 تا 1959) از سال 1959 انقلاب فرهنگی شروع شده که هنوز هم ادامه دارد و پیشرفت طب سوزنی و گیاه درمانی و گوش درمانی از تاریخ اخیر شروع به توسعه کرده است به طوری که از 1959 تا یک ماه و نیم پیش که ما در آنجا بودیم قریب 600 هزار عمل جراحی را با بیحسی موضعی سوزنی انجام دادهاند و اکنون چه در محافل طبی سنتی و چه در دانشکدههای مدرن پزشکی از این وسیله استفاده میکنند اما در کشورهای دیگر جهان هنوز طب سوزنی پیشرفتی ندارد و علت عمده آن رفتار و طرز کردار و ایدهها و ایمان مطلقی است که چینیها به سیستم فعلی دارند و مسلماً عقیده و ایمان مردم به طب سوزنی یکی از علل موفقیت آن است و مثلاً ما نمیتوانیم به سرعت وارد این راه شده و در استفاده از طب سوزنی پیشرفت سریع داشته باشیم و قطعاً در ایران احتیاج به گذشت زمان و تربیت افراد متخصص خواهد داشت.
به نظر من باید طب سوزنی و سوزن درمانی را یکی از راههای پزشکی بشناسیم (البته اگر دلیلش را بپرسید نخواهم توانست شرح بدهم) چون آنچه به دفعات و با تجربه شخصی مشاهده کردیم چارهای جز تصدیق نداریم ولی پیشرفت آن البته زمان میخواهد.
با سوزن بیحس کردن آموزش به خصوصی لازم دارد چون 360 نقطه در بدن انسان تاکنون شناختهاند که بر هریک از این نقاط سوزن بزنیم در یکی از نقاط دیگر بدن که در طول 14 مسیر معین قرار دارند بیحسی به وجود خواهد آمد و هر یک از مسیرهای 14 گانه شامل چندین عضو بدن است و این 14 مسیر یا نصفالنهار به تجربه شناخته شده و 2 نصفالنهار هم جدیداً کشف کردهاند اگر یکی از این مسیرها را بگیریم از نوک پا به ران و شکم و سینه و صورت بیاییم با زدن یک سوزن در روی یکی از 360 نقطه شناخته شده اعضاء واقع در روی یک مسیر بیحس میشوند و سوزن را که بردارید حس برمیگردد و میتوان گفت با زدن سوزن انرژی در آن مسیر قطع میشود و وقتی سوزن را برداشتید انرژی برمیگردد و حس هم برمیگردد و به همین جهت گاه با یک عمل سوزنزنی چند عضو که روی یکی از 14 مسیر است بیحس شده مورد عمل قرار گیرند.
در آزمایشگاههای چین بر روی این عملیات و چگونگیها مشغول تحقیقات آزمایشگاهی هستند و امیدوارند بتوانند روزی جواب علمی برای علل بیحسیها بدهند.
فایده این سیستم اولاً ارزانی آنست چون با چند سوزن (سابقاً سوزنهای طلا و نقره به کار میبردند ولی امروزه فقط سوزنهای فولاد بیزنگ است) میتوان بیمار را بیحس کرد و عمل را انجام داد بدون تشویش و خطر به علاوه سابقاً ادامه طولانی بیحسی مشکل بود چون احتیاج به گردان سریع سوزن در موضع بود ولی اکنون با وسائل الکترونیکی سوزن را در محل به سرعت گردش میدهند و بیمار تا مدت طولانی بیحس میماند و دیگر ملاحظه رقت و غلظت هوا در ارتفاعات مختلف یا قوت و ضعف بدن مریض و غیره مطرح نیست عیبی که ممکن است برای آن شمرد اینست که گاهی بعد از عمل مریض دچار درد میشود ولی آن را هم با فرو کردن مجدد سوزن در جای مناسب تسکین میبخشند و معالجه میکنند البته جراح باید مطمئن و خونسرد باشد و آرامش خود را حفظ کند که اینها از خواص چینیهاست.
گفتنی درباره این کشور بسیار است یک مطلب قابل گفتنی دیگر موضوع پزشکان پابرهنه است اینها کسانی هستند از مردم عادی که در هر دهکده و قصبه و غیره که افراد باهوشتر باشند انتخاب میکنند و مدت 6 تا 9 ماه آموزش در بیمارستان روستایی آموزشی میبینند و تنها شرط، بعد از داشتن استعداد نسبی، داشتن سواد است و حتی گاهی سواد هم ندارند.
اینها در مراکز پزشکی بیمارستان اصول بسیار ابتدایی پزشکی را میآموزند مثل بیماری سردرد و درد شکم و زخمهای کوچک که چه باید کرد یا در صورت بروز بیماریهای واگیر چه احتیاطات و عملیات بهداشتی ضرورت دارد و اگر پزشک پابرهنه بیمار را در روستا نتواند مداوا کند آن وقت او را به مرکز نزدیکی که یک پله بالاتر است میبرد و اگر آن درمانگاه هم نتوانست آن وقت به ایستگاه درجه بالاتر که دارای پزشک متخصص است میفرستد.
یک پزشک پابرهنه وقتی اهالی محل از او راضی بودند و او را آدمی خوب و شایسته پزشک شدن میشناسند آن وقت او را برای یک دوره تحصیل یک یا یک سال و نیم میفرستند و پس از خاتمه این دوره بازمیگردد به ده خود و کارش را ادامه میدهد منتهی با اطلاعات و سطح علمی بالاتر و اگر لیاقت و شایستگی بیشتری نشان دهد آن وقت او را به بیمارستان میفرستند که پس از طی یک دوره پراتیک از آنجا به دانشکده پزشکی اعزام میشود و سه تا سه سال و نیم تحصیل میکند و با تجاربی که اندوخته بود و آشنایی که به امراض بومی محلی داشته پس از آموختن علوم پزشکی با استادان مصاحبه میکند و پس از گذراندن دورههای عمومی به درجه دکتری میرسد (باید متوجه باشیم که تصدیق متوسطه ندارد و کنکور دانشگاه هم نداده است) و اجتماع و شهر او را دکتر میشناسند.
شبکه درمانی در کشور چین بسیار دیدنی است این شبکه مرکب است از انواع و اقسام افراد،از گیاه درمانی گرفته تا طب سوزنی و گوش درمانی و بالاخره دکتر دانشگاهی به طریق غربی.
700-800 میلیون نفر ساکنان این کشور لااقل یکی از این اقسام مذکور را به عنوان پوشش درمانی در اختیار دارند در ایران بایستی از محیط دانشگاهی شروع کنیم و سپس یک سیستم کنترل دقیق به طب سوزنی وضع کنیم تا از سوءاستفادههای احتمالی جلوگیری شود.
البته باید عدهای به آنجا فرستاده شوند و مدت 6 تا 9 ماه بیحسی سوزنی را بیاموزند تا بتوانند به ایران برگشته به دیگران تعلیم بدهند و همچنین درباره گیاه درمانی در ایران سوابق طولانی و ذخائر علمی موجود است و میتوان عدهای را به آنجا فرستاد که طرز کار آنها را بیاموزند و یا آنچه در ایران هست و کم هم نیست تلفیق کنند و نتیجه بهتری به دست آید.
سخنرانی فوق مورد توجه و تحسین کامل حضار جلسه قرار گرفت.
توضیحات سند:
1ـ پرویز راجی در سال 1315 ه ش.
در تهران به دنیا آمد.
پدر او، دکتر عبدالحسین راجی (فراماسون) در کابینه منوچهر اقبال مدتی وزیر بهداری بود.
پرویز تحصیلات متوسطه خود را در آمریکا به پایان رسانید و در سال 1328 مدرک لیسانس اقتصاد را از دانشگاه کمبریج انگلیس دریافت داشت و در سال 1339 به استخدام وزارت نفت در آمد.
او در وزارت نفت مورد توجه «ویژه» امیر عباس هویدا، عضو هیئت مدیره بود و تا سمت منشی مخصوص وی ارتقأ یافت.
در سال 1342 به عنوان کارمند سازمان بینالمللی به استخدام وزارت خارجه در آمد.
با صعود هویدا به نخست وزیری، در تاریخ 4 /2 /1344 به نخست وزیری رفت و به عنوان «رئیس دفتر اختصاصی نخست وزیر» به کار پرداخت و با «عنایت خاص» هویدا مدت کوتاهی بعد، در تاریخ 16 /9 /1345 به مدیر کلی رسید.
در سال 1348 با اشرف پهلوی آشنا شد و به سرعت مورد توجه او قرار گرفت.
راجی در تاریخ 8 /10 /1348 به درخواست اسداله علم، وزیر دربار، به عنوان «کمک به کارهای والاحضرت اشرف در کمیته بین المللی حقوق وابسته به سازمان ملل» به دفتر اشرف تحویل داده شد و از 25 /6 /1349 به مدت 3 ماه در معیت اشرف در سازمان ملل حضور داشت.
خدمات راجی مورد توجه جدی اشرف قرار گرفت و لذا وی در تاریخ 24 /11 /1349 با فرمان شاه به مقام سفیری در سازمان ملل نائل گردید.
طبق ابلاغیه اسداله علم (21 /5 /1350) وظیفه راجی در پست سفیری ایران در سازمان ملل، به دستور شاه انجام کلیه امور مربوطه به والاحضرت شاهدخت اشرف پهلوی به نحوی که معظم لها ارجاع فرمایند بوده است.
راجی در سال 1352 با عنوان مشاور نخست وزیر به نخست وزیری بازگشت و پس از چندی با «عنایت خاص» اشرف در تاریخ 12 /3 /1355 سفیر شاه در لندن شد و تا 26 /10 /1357 در این سمت بود.
راجی در سال 1362 یادداشتهای روزانه خود را با عنوان «خاطرات آخرین سفیر شاه در لندن» در انگلستان منتشر ساخت...
کتاب فوق با عنوان «خدمتگزار تخت طاووس» در سال 1368 توسط «انتشارات اطلاعات» در ایران منتشر شده است.
در پرونده ساواک درباره خصوصیات اخلاقی نامبرده آمده است: فردی که در صحت عمل و درستی، خوب و از لحاظ مدیریت و شایستگی، متوسط [است] و حسن شهرت دارد.
او با سواد و فهمیده، منظم و زرنگ، کم حرف و دارای اطلاعات عمومی وسیع ولی قدری تندخو و عصبانی، عیاش و خوشگذران و علاقمند به مشروب و از مریدان آقای هویدا میباشد.
[ر.ک.
ظهور و سقوط رژیم پهلوی ـ خاطرات ارتشبد فردوست، جلد دوم.
ـ تهران: اطلاعات، 1374 ص 465 ـ 464]
اسناد ساواک، پروندههای انفرادی.
منبع:
کتاب
کلوپ روتاری به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 208