صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

در بیست و چهارم مهر ماه 1357، در مسجد جامع کرمان، به مناسبت چهلم شهداى میدان ژاله ـ که جمعه سیاه لقب گرفت ـ عده کثیرى که متجاوز ـ 000/20 نفر بودند، اجتماع کردند.

در بیست و چهارم مهر ماه 1357، در مسجد جامع کرمان، به مناسبت چهلم شهداى میدان ژاله ـ که جمعه سیاه لقب گرفت ـ عده کثیرى که متجاوز ـ 000/20 نفر بودند، اجتماع کردند.


متن سند:

در بیست و چهارم مهر ماه 1357، در مسجد جامع کرمان، به مناسبت چهلم شهداى میدان ژاله ـ که جمعه سیاه لقب گرفت ـ عده کثیرى که متجاوز ـ /2 نفر بودند، اجتماع کردند. سخنران در حال سخنرانى بود که عده‌اى با لباس مبّدل کولى‌ها، در حمایت نیروهاى مسلح وارد شدند و با چوب و سنگ و اسلحه‌هاى سردوگرم به مردم حمله کردند. که در نتیجه، عده‌اى شهید و عده‌اى نیز مجروح شدند.
حضرت امام خمینى (ره) که خود شاهد حمله به مدرسه فیضیه قم در سال 1342 با لباس دهقانان بود، در این‌باره فرمودند:
«آن روز با صورت دهقان، آن بساط و آن رسواگرى‌ها را کردند. حالا شروع کرده‌اند به اینکه کولى‌ها چیز کرده‌اند. در آنجا به اسم کولى‌ها و در جاهاى دیگر هم مى‌ریزند در شهر... حالا هم در کرمان آن فضاحت را در آوردند، در مسجد ریختند مردم را یک دسته‌اى خفه‌شان کردند به واسطه گازها، یک دسته‌اى را کشته‌اند، بچه و زن و مرد و بزرگ را، مسجد را، همه چیزش را آتش زدند، معبد مسلمان‌ها را، بعد هم ریختند توى بازار و بازار را آتش زدند و غارت کردند.»
در مورد این واقعه، شعرى سروده شد که یک نسخه آن از شهرستان کرج براى فردى به نام اتقایى به آدرس زاهدان ارسال شد. ساواک نامه را باز کرد و شعر را به مرکز فرستاد.


کولى قیام ملى! دیگر بپا کند
کرمان ما نشانه تیر بلا کند
آن بار اگر که روسپیان را قیام بود
قوم فیوج دین خود اکنون ادا کند
آتش زند به مصحف حق در حریم قدس
نقض عفاف در حرم کبریا کند
آیات را اگر شکند دست عجب مدار
ابلیس این معامله را با خدا کند
کشتى چو در معادک طوفانى اوفتد
بسیار بارها که به دریا رها کند
چون روزگار پشت به این نابکار کرد
بس فکر بى‌رویه و فعل خطا کند
گه سینما و مردم آنرا را کند کباب
گه قیرگون زدود مسلسل فضا کند
چون گرگ بر صفوف دلیران برد یورش
چون جغد در خرابه خود مرغوا کند
گیرم که این سگ است و چنین گفته صاحبش
باید ز روى مردم ایران حیا کند؟
دشمن به دشمن آن نپسندد که این خبیث
با رهبران مردم و با اصفیا کند
این خوک هار کشته شمشیر ملت است
مذبوح را رواست اگر دست و پا کند


منبع:

کتاب فریاد هنر صفحه 239


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.