تاریخ سند: 23 شهریور 1346
موضوع : وضع دولت
متن سند:
از : 20 /7/ م
به : 322شماره : 19479 /20 /7/ م
در این یکی دو هفته اخیر بین محافل سیاسی تهران اخبار و اطلاعاتی درباره
وضع دولت انتشار یافته و برای مسافرت اخیر شاهنشاه آریامهر به شمال اهمیت
مخصوصی قائل میباشند و میگویند مسلما پس از مسافرت تحولاتی در دولت
صورت خواهد گرفت چنانچه فعلا تغییراتی صورت نگیرد مسلما پس از مراسم
تاجگذاری صورت خواهد گرفت.
شایعات منتشره حاکی از آنست وضع دولت بسیار متزلزل است بطوریکه خود
اعضاء دولت نیز باین امر واقف شده اند که از جمله آقای پیرنیا1 استاندار
خراسان که اخیرا برای انجام بعضی کارهای خود به تهران آمده اظهار داشته با هر
یک از وزراء که ملاقات نموده معلوم گردیده که کارها را بدفع الوقت میگذرانند و
همه میگویند صبر کنید انشاءاللّه تا پایان مراسم تاجگذاری بالاخره کارها درست
خواهد شد.
و همه در کنار شایعات مربوط به متزلزل بودن دولت نام عده ای برای جانشینی
آقای هویدا برده میشود که عبارتند از: آقایان دکتر جمشید آموزگار ـ زاهدی ـ
اقبال ـ شریف امامی ـ آرام ـ پیراسته2 همچنین از قول دکتر جمشید آموزگار
وزیر دارایی شنیده میشود که گفته است میخواهد از شاهنشاه آریامهر اجازه
بگیرد که برای تصدی پست سازمان بهداشت جهانی به ژنو برود و روی هم رفته
فعلا در همه جا صحبت از نخست وزیری شریف امامی است و گفته میشود یکی
از دو نفر آقایان ـ مهندس زاهدی و آرام بجای آقای علم بعنوان وزیر دربار
شاهنشاهی انتخاب خواهند شد.
اخبار منتشره بطور کلی در بین مردم و محافل سیاسی و مطبوعاتی دال بر این
است که دولت در اثر سوء جریان انتخابات فوق العاده تضعیف شده است.
رونوشت برابر اصل است.
225012
به پرونده کلاسه 294 ـ الف ـ م ضمیمه و بایگانی شود.
توضیحات سند:
1ـ باقر پیرنیا فرزند ابوالحسن
در سال 1294 ش در تهران
متولد شد.
بعد از خاتمه
تحصیلات مقدماتی به دانشکده
علوم وارد و به اخذ لیسانس در
رشته ریاضی و همچنین
دانشنامه از دانشسرای عالی در
قسمت علوم تربیتی نائل آمد.
در
سال 1319 وارد خدمات دولتی
گردید و سمتهایی منجمله:
سرپرست پیشکاری استان نهم
در وزارت دارایی، رئیس
حسابداری وزارت کار،
مدیرکل حسابداری وزارت
امور خارجه ،معاون و کفیل
خزانه داری کل، معاونت
وزارت دارایی، وزیر مختار
ایران در واشنگتن، استاندار
فارس، نیابت تولیت آستان
قدس رضوی، و...
را عهده دار
بود.
ساواک در سند بیوگرافی او
چنین آورده است: «فردی
متواضع، معاشرتی و مردمدار،
مدیر وکاردان و عیاش و
خوشگذران و علاقمند به
میهمانیهای شبانه و کشیدن
تریاک و نوشیدن ویسکی
میباشد.
نامبرده از عناصر مورد
اعتماد رژیم شاهنشاهی و به
ویژه شخص وزیر دربار علم و
همواره از حمایتهای وی
برخوردار بوده است.
پیرنیا از
اعضای جمعیت فراماسونری و
لژهای «فردا» و «ایران» بوده و
در مدت تصدی مسئولیتهایش
طبق گزارشات متعدد ساواک،
سوء استفاده های کلان مالی
نموده است و به ویژه در زمان
سرپرستی تولیت آستان قدس
رضوی که گوشه ای از
گزارشات این چنین حکایت
می کند: «...
واگذاری میلیونها
متر مربع از اراضی آستان قدس
رضوی در بهترین نقاط
مشهد بدون انجام مزایده و حتی
بدون دریافت کوچکترین وجهی
به ایادی خویش و برخی از
مقامات محلی و دولتی
درمنطقه.
»
ـ واگذاری 270000 متر مربع
از اراضی آستان قدس رضوی
بعنوان حق السکوت به چند نفر
از مخبرین جراید و روزنامه
نگاران محلی بدون انجام
کوچکترین تشریفات اداری.
ـ استفاده شخصی تعدادی از
ایادی استانداری از قالی و
قالیچه و اموال آستان قدس
رضوی.
ـ سرقت و فروش قرآنهای خطی
بسیار نفیس آستان قدس رضوی
به آمریکائیان و...
فرد مذکور چنان مورد توجه و
علاقه رژیم شاهنشاهی و شاه
بود که به اخذ دو نشان معتبر و
درجه اول تاجگذاری و درجه
یک همایونی مفتخر گردیده
است.
2ـ دکتر مهدی پیراسته فرزند
حاج سید معتمد اراکی در 1298
ش تولد یافت.
تحصیلات خود
را در دانشکده حقوق تهران تا
اخذ مدرک دکتری ادامه داد و
سپس وارد دادگستری شد و
آنجا تا مرحله دادستانی تهران
1325 و دادستان کیفر ارتقاء
یافت.
سپس به وزارت کشور
رفت و در آنجا به سمت معاون
وزیر انتخاب شد.
وی در
دوره های شانزدهم (بهمن
1328 ش) از ساوه و هفدهم
(اردیبهشت 1331) ش و
هجدهم از زرند، به مجلس
شورای ملی راه یافت.
وی عضو
هیئت پارلمانی اعزامی ایران به
اتحاد جماهیر شوروی سابق بود
و چندی نیز مشاور دیوان عالی
کشور شد.
دکتر پیراسته در
جریان مبارزات محمدرضا
پهلوی و مصدق به حمایت از
شاه پرداخت.
وی در 1338 ش
استاندار فارس شد و تا
1340ش این سمت را به عهده
داشت و در 1340 ش به مدت
یک سال استاندار خوزستان
گردید و در پایان این مدت
(1342 ش) وزیر کشور
شد.
وی در ابتدا در 1343 ش
سفیر ایران در عراق و در 1346
سفیر ایران در بلژیک شد
وچندی هم به عنوان وزیر امور
خارجه انجام وظیفه پرداخت و
عضو لژ فراماسونری ستاره سحر
بود و مدتی هم به عنوان رئیس
انجمن ایران و امریکا مشغول
فعالیت گردید.
منبع:
کتاب
جمشید آموزگار به روایت اسناد ساواک صفحه 221