موضوع: شیخ محمدعلی صالحی واسکسی دبیر فقه مدارس شاهی
متن سند:
گزارش خبر
موضوع: شیخ محمدعلی صالحی واسکسی دبیر فقه مدارس شاهی
مورخه 28 /1 /37 1 نامبرده بالا در کلاس سال اول رشته نظری دبیرستان رازی شاهی در مورد سخنرانی محسن پزشکپور2 در مجلس شورای ملی سخن به میان آورد. ابتدا قسمتهایی از سخنرانی پزشکپور را برای دانشآموزان بیان نمود سپس اضافه کرد چرا از زاد و ولد در ایران جلوگیری میشود چرا سیاست تنظیم خانواده در ایران بسیار مهم است. مگر ایران به نیروی انسانی نیاز ندارد پس چرا از سیاست تنظیم خانواده حمایت میشود؟ اگر نیروی انسانی به قدر کافی در ایران وجود دارد پس چرا حدود دو میلیون کارگر و مهندس خارجی در ایران کار میکنند چرا خاموشیهای برق را به گردن این و آن میاندازند مگر در موقع عقد پیمان، خارجیان با خودشان پیمان بستند؟ مگر مقامات بالا نبودند که با خارجیان قرارداد بستند مگر آنان برکار آنها نظارت نداشتند. در واقع مقصر واقعی خود مقامات هستند نه کسان دیگر. نامبرده اضافه نمود چرا از خراسان تا مازندران و گیلان اکثر زمینها و اراضی متعلق به یک نفر است آیا سیاست اصلاحات ارضی این است چرا باید فقط یک نفر مالک باشد. فیالمثل علفهای زمین خود را به دو برابر قیمت به زارعان و کشاورزان بفروشد البته مصلحت نیست همه چیز در سر کلاس گفته شود، از ترس نمیتوان حرف زد، در این لحظه دانشآموزان خواهش کردند صحبتهایش را ادامه دهد که یادشده ادامه داد جوانان خود آرام آرام به همهچیز پیمیبرند و خیلی خوشحالم که جوانان کشور تا این حد هوش و درک دارند و میتوانند موضوعها را بفهمند. یکی از دانشآموزان به نام رضا جنتیان گفت چرا باید از شاهی تا زیر آب کلیه زمینها متعلق به شاهپور غلامرضا3 باشد و در عوض عدهای حتی یک متر زمین نداشته باشند. شیخ صالحی گفت خوب حکومت اسلامی این است دیگر؟4صالحی در پایان صحبتهایش از قول پزشکپور گفت چرا مقصر آشوبهای قم، تبریز و فلان را مردم را اخلالگر و مقصر میدانند. مقصر واقعی دولت است اگر این همه فشار به مردم وارد نشود مردم شورش نمیکردند در ضمن چرا ما همیشه میگوئیم تظاهرات ملی و میهنی چرا یکبار نمیگوییم تظاهرات ملی و میهنی و مذهبی. در این هنگام یکی از دانشآموزان به نام هادی بشیری اظهار نمود کشور ما پیشرفت کرده صنعتی شده است. دانشآموزی به نام ابراهیمی با خنده تمسخرآمیز پاسخ داد آره در ایران پیکان و ژیان میسازند. صالحی نیز گفت کجای کشور ایران صنعتی شده. شما به من یک نمونه نشان بدهید و اضافه نمود که آیتاله شریعتمداری عزای عمومی اعلام نمود چرا مردم عزادار نشدند نمیدانم.
نظریه شنبه: خبر صحت دارد پسرم یکی از دانشآموزان کلاس مذکور میباشد و مطالب فوق را شنیده و بازگو نموده است.
نظریه یکشنبه: باتوجه به سوابق نامبرده اظهار مطالب فوق از ناحیه یادشده صحت دارد. ضمناً یادشده به علت اینکه محرک سایر دبیران شاهی بوده و در ادارۀ آموزش و پرورش اخلالگری مینمود و همچنین اظهارات خلاف در سرکلاس درس میکرد بنا به حکم صادره از طرف مدیر کل آموزش و پرورش استان مازندران از تاریخ 15 /3 /37 به یکی از روستاهای گنبدکاوس منتقل گردید و از شهرستان شاهی خارج شد سوابق وی به سازمان مربوطه جهت مراقبت از او منعکس گردید. (حکیم)
نظریه چهارشنبه: نظریه یکشنبه مورد تائید است. بازرگان
توضیحات سند:
1. در همین روز منبع نفوذی ساواک اعلامیهای را در دانشسرای عالی بابل کشف کرد که رئیس ساواک مازندران امروز آن را به مرکز گزارش داد. در این اعلامیه آمده است: «در چند ماه اخیر حکومت دست نشاندۀ امپریالیسم «عروسک کوک شده امریکا» سخت به خود میپیچد. با خشونت و زور و سرنیزه به خاموش کردن صداهای حقطلبانه و آزادی خواهان و توده ستمدیده ایران پرداخته است و غافل از این امر که خلق مسلمان ایران با صدای اللهاکبر و......... بیدار شد و به مبارزهاش علیه طاغوت تا پیروزی نهایی ادامه میدهد. ملت ایران ابتکار مبارزه را به دست گرفته و پی به ماهیت رژیم زالو صفت پهلوی برده و نیز نقش دلالانه شاه مزدور را در برباد دادن ثروتهای ملی شناسایی کرده است و دست به قیام زده و نمودار آن جنبش مردم در سراسر ایران به خصوص در قم، تبریز، اصفهان، یزد، جهرم، مشهد، بابل و........... برضد حکومت غاصبانۀ سگ زنجیری امریکا میباشد. این جنبش و جهاد ملی بیانگر این واقعیت است که سلطنت فرعونی روبه زوال و نیز نشاندهندۀ این حقیقت که برقراری حکومت اسلامی نزدیک است.........» متن کامل این اعلامیه در ضمیمۀ کتاب آمده است.
2. محسن پزشکپور، فرزند حسین در سال 1306 ﻫ ش در تهران به دنیا آمد. وی دارای لیسانس رشته قضایی از دانشکده حقوق دانشگاه تهران بود، فعالیت مطبوعاتی را از سال 1325 آغاز و طی این مدت با نشریات ساسان و ندای پان ایرانیسم همکاری داشت و مدتی نیز مدیر خاک و خون، ارگان حزب پان ایرانیست بود. در دوره پهلوی نشان اصلاحات ارضی را دریافت کرد و در دو دوره (22 و 24) عضو مجلس شورای ملی و عضو هیئت مدیره کانون وکلای دادگستری نیز بود. وی از افرادی چون داریوش همایون، علی نقی عالیخانی، محمدعلی تهرانی عاملی و داریوش فروهر است که به بنیانگذاری حزب پانایرانیسم کمک کرد و زمانی که حکومت پهلوی، حزب رستاخیز ملت ایران را، تنها حزب قانونی شناخت و حزب پانایرانیست منحل شد، پزشکپور به حزب رستاخیز پیوست، اما در سال 1356 به عضویت کمیته پارلمانی دفاع از حقوق بشر درآمد و از دولت انتقاد میکرد. در سال 1357 او با این ادعا که حزب رستاخیز مسئول بسیاری از « بحرانهای جامعه ایرانی» است از حزب رستاخیز استعفا کرد و تجدید فعالیت حزب پان ایرانیست را اعلام نمود و این در حالی بود که حزب پانایرانیست به رهبری محسن پزشکپور پس از سیام تیرماه 1331 به طور علنی جانب شاه را گرفت و پس از کودتای امریکایی ـ انگلیسی 28 مرداد 1332 با انتشار روزنامه «خاک و خون» همکاری با حکومت را گسترش داد. در آستانهی پیروزی انقلاب اسلامی اظهار ندامت و طرفدار انقلاب و نمایشهای آزادیخواهانهای انجام داد، ولی مورد توجه هیچ یک از جناحهای ملی و مذهبی قرار نگرفت. وی در سال 1389 در تهران درگذشت.
3. غلامرضا پهلوی، پنجمین فرزند رضا شاه از توران امیرسلیمانی در سال 1302 ﻫ ش درتهران به دنیا آمد. اندکی بعد از تولد، مادرش از رضا شاه جدا شد و از همان زمان با مادرش در خانهای که رضاخان برایشان تهیه کرده بود زندگی میکرد. وی تحصیلات ابتدایی را در ایران گذراند و در سال 1313 همراه سه برادر دیگرش برای ادامهی تحصیلات به سوئیس مدرسهی لوروزه فرستاده شد و در سال 1315 به اتفاق محمدرضا به تهران بازگشت و در دبیرستان نظام مشغول به تحصیل شد. غلامرضا سپس برای تحصیلات عالیه به آمریکا سفر کرد و در دانشکدهی پرنیستن به تحصیل پرداخت و مجدداً به تهران بازگشت. وی سپس وارد دانشکدهی افسری شد و در 1327 دانشکدهی نظام را به پایان رساند و در اسفند 1350 به درجهی سرتیپی رسید و به عنوان یک مقام رسمی نظامی به شمار میرفت و در ضیافتهای خارجی و داخلی به جای شاه حاضر میشد.
اهم مشاغل وی عبارت بود از ریاست کمیته المپیک، ریاست باشگاه سوارکاران، آجودان ویژه شاه، ریاست عالی بازرسی ویژه ستاد فرماندهی عالی، عضو شورای نیابت سلطنت. غلامرضا پهلوی در سال 1326 با هما اعلم، دختر امیر اعلم پزشک رضاشاه ازدواج کرد. دومین ازدواج غلامرضا با منیژه جهانبانی دختر سرلشگر منصور جهانبانی بود. در مهرماه سال 1357 سرویس اطلاعاتی فرانسه اطلاع داد که یکی از اعضای خاندان پهلوی با سرویس اطلاعاتی شوروی همکاری دارد که پس از بررسیهای لازم، مشخص شد که به احتمال زیاد این فرد غلامرضا پهلوی است.
در میان اعضای خاندان پهلوی، غلامرضا به عنوان فردی فاقد شخصیت و پول دوست و خسیس شهره است. به عنوان نمونه هنگامی که یک نفر به او گفته بود به فراماسونهایی که بعد از انقلاب به خارج آمدهاند ماهی صد دلار کمک مالی میشود، تلاش زیادی کرده بود تا این پول واهی را وصول کند و ظاهراً بعد از مراجعه به او گفته بودند که سر به سرش گذاشتهاند. از نحوهی فعالیت و شیوهی ورود غلامرضا پهلوی در فراماسونری اطلاع کاملی در دست نیست، ولی قدر مسلم آن است که وی از فعالین فراماسونری در ایران بوده است.
با پیروزی انقلاب اسلامی غلامرضا پهلوی به خارج از کشور گریخت و به گفتهی کسانی چون شعبان جعفری (بیمخ): «غلامرضا پهلوی در لوسآنجلس زندگی انگلی سابق خود را ادامه میدهد و مرتباً به ایرانیان مقیم، پول و پلهدارها و ثروتمندان آویزان است تا مشروبمجانی بخورد و تریاک مجانی بکشد». وی در 17 اردیبهشت 1396 در پاریس درگذشت.
(اسناد ساواک ـ پرونده انفرادی)
4. با توجه به متن سند در این اظهار نظر طعنه دیده می شود. احتمالاً اشاره گوینده به حکومت اسلامی مربوط است به ادعاهای شاه در خصوص پایبندیش و اعتقادش به اسلام و تشیع.
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان مازندران، کتاب 04 صفحه 200