مجلس ختم مرحوم حاج حسین شالچیان تهران ـ مسجد ارک
تاریخ سند: 5 خرداد 1337
مجلس ختم مرحوم حاج حسین شالچیان تهران ـ مسجد ارک
متن سند:
شماره : 1582 امروز طبق اعلام در روزنامه اطلاعات و کیهان شیخ عباسعلی اسلامی و خانواده شالچیان در مسجد ارک مجلس ختم مرحوم حاج حسین شالچیان که از مؤسسین جامعه تعلیمات اسلامی می باشد بوده است در این مجلس ختم که شیخ عباسعلی اسلامی هم بوده از آقایان علماء بشرح زیر بودند.1ـ حاج سید علی اصغر خوئی1 2ـ شیخ بهاءالدین نوری2 3ـ حاج میرزا عبداللّه چهل ستونی3 4ـ سید ابوالقاسم کاشانی به اتفاق دکتر شروین 5ـ حاج آقا احمد قمی امام جماعت مسجد هاشمی خیابان گرگان 6ـ ابن السبط امام جماعت مسجد مروی 7ـ سید رضا فیروزآبادی4 8ـ حاج سید حسین درکه ای امام جماعت مسجد مسگرها.
9ـ شیخ عباس شکوری امام جماعت مسجد قلهک و بعضی از علماء آذربایجان و افراد معمم که در جامعه تعلیمات اسلامی درس می گویند حاضر بودند و تعداد جمعیت از پانصد نفر تجاوز می کرده است در این موقع شیخ عباسعلی اسلامی به منبر رفته و صحبت های ایشان در اطراف اینکه مردم دنیا کنونی دو دسته می باشند بوده است.
شیخ عباسعلی می گفت یک عده مردم دنیای کنونی امروز به حدی غوطه ور در دریای مادیات شده اند که هر روز درنده تر می شوند و همین غوطه ور در دریای مادیات بودن است که امروز خطرهای مهم دنیا را دارد از بین می برد خطاب به جمعیت کرده گفت آقایان امسال سال خطرناکی است و خداوند باید خودش رحم کند و هر ساعت خطر بمب اتمی و هیدروژنی نزدیک می شود و بدانید که بعد از این جنگ اثری از مردم دنیا باقی نخواهد ماند و یک عده درنده و از مردم و از خدا بی خبر بجان هم افتاده و می خواهند دنیا را نیست و نابود کنند.
دسته دوم مردمانی هستند.
دینی [که دین] دارند، آنها در کمال صفا و حسن نیت دارند زندگی می کنند و هیچ وقت هم در فکر درندگی نیستند.
آقایان این مردمان دینی را که به مادیات علاقه ای ندارند دین تربیت می کنند [می کند]و امروز این دسته در اقلیت می باشند و دستگاه مادیت به نحوی از انحاء دارد زحمت می کشد تا مکتب روحانیت و مکتب دینی را از بین ببرد ولی خداوند حافظ این مکتب و روحانیت می باشد آقایان انگلیسها خیلی نقشه ها کشیدند که نخست وزیر سابق انگلستان در پارلمان گفت یا ما باید در دنیا باشیم یا قرآن و مسلمانها خلاصه همانها باعث شدند تفرقه بوجود آورند [آمده] و حکومتها عمامه ها را از سر ما برداشتند و هر ساعت برای از بین بردن ما نقشه ها کشیدند ولی خدای جهان نخواست، ما پا برجای ماندیم در این موقع اسلامی داخل در اوضاع عمومی روز شده گفت آقایان همه تان می دانید وضع عمومی مردم خراب است فرهنگ ما که هیچ در فکر تربیت دینی نیست با آنکه شخص اول مملکت اعلیحضرت همایونی بارها تذکر فرموده اند که باید حکومت مردم بر مردم باشد و کارهای مردم را باید بدست خود مردم داد هیچ اثری دیده نمی شود ما رفته ایم با زحمات زیاد جامعه تعلیمات اسلامی درست کرده ایم به عوض اینکه دولت با [به] ما کمک کند و جلو بی دینی ها را بگیرد هر ساعت اخلال در کار ما کرده تا حال بیخود و بی جهت چند نفر از افراد جامعه ما را به زندان انداخته اند در سفری که من سابقا برای عرض گزارش جامعه تعلیمات اسلامی به قم رفته بودم آقای دکتر امینی وزیر دارائی وقت در خدمت آقای بروجردی وعده همه گونه مساعدت را به ما دادند ولی وقتی که من حرفهای دکتر امینی را شنیدم گفتم ما از شما انتظار کمک را نداریم فقط خواهشی که داریم در کار ما اخلال نکنید حالا هم به دستگاه می گوییم آقایان شما که باری از دوش ما برنمی دارید چرا سربار ما می شوید.
آقایان یک عده افراد بی زبان ما را بدون جهت گرفته اند و من هم بارها تحت خطر می باشم و بعید نیست خود من را هم دستگیر کنند ولی خدا را شاهد می گیرم من بی زبان نیستم در پای دار هم بروم حرفهای خود را خواهم گفت و از هیچ مقامی هم نمی ترسم این سیاست ها و جلوگیری ها در دنیای کنونی معنی ندارد ما حرفهای خود را می گوییم تا مردم قضاوت خودشان را بکنند و به بینند که حق با ما است یا با دیگران و بدانید این دنیا کهنه دنیا است و از سلسله بنی امیه و بنی عباس باید پند گرفت ما می خواهیم افراد متدین تحویل جامعه دهیم و هر که بخواهد جلوگیری کند ما تا پای جان حاضر برای دفاع هستیم و هیچ ترسی هم نداریم در این موقع شیخ عباسعلی اسلامی گفت این روزها جامعه تعلیمات اسلامی یکی از افراد خیر و متدین خود را به نام حاج حسین شالچیان از دست داده است و انعقاد مجلس ترحیم امروز هم برای خاطر آن مرحوم می باشد ایکاش مردم ایران اقلاً یک قدری بسوی خدا می رفتند صحبت های شیخ عباسعلی اسلامی در اطراف موضوعات فوق بوده است.
توضیحا به عرض می رساند در این مجلس ختم حاج میرزا خلیل کمره ای هم بودند و همچنین شیخ محمدتقی فلسفی واعظ هم بود شیخ عباسعلی اسلامی گفت این روزها آقای فلسفی واعظ مریض و برای سلامتی ایشان دعائی هم باید کرد که خداوند ایشان را شفا بدهد.
14 ـ الف 749 بخش 2 بخش 2 4 /3 در پرونده شیخ عباسعلی اسلامی بایگانی شود.
6 /3
توضیحات سند:
1ـ آیت الله حاج سید علی اصغر خویی فرزند مرحوم سید مجتبی در سال 1312 قمری در خوی به دنیا آمد.پس از خواندن مقدمات و ادبیات از مرحوم آخوند حاج ملا علی، مقداری از سطوح فقه و اصول را از مرحوم حاج شیخ محمد خویی آموخت و در تاریخ 1341 قمری به نجف مهاجرت نمود.
و مدت یک سال رسائل و مکاسب را نزد مرحوم آیت الله حاج شیخ عبدالحسین رشتی خواند سپس از درس خارج مرحوم آیت الله کوه کمره ای و ایروانی استفاده کرد.
ضمنا از محضر آیات حاج شیخ محمد حسین اصفهانی (کمپانی)، میرزا حسین نائینی و آیت الله العظمی اصفهانی بهره مند گردید.
در سال 1350 قمری به ایران مراجعت کرد و به واسطه دعوت رسمی اهالی خوی و امر مرحوم آیت الله اصفهانی، به شهرستان خوی عزیمت کرد و به علت عدم امنیت مجددا به نجف بازگشت.
آیت الله سید علی اصغر خویی در سال 1361 ق به تهران مراجعت و در این شهر به اقامه جماعت پرداخت.
وی در سالهای اول انقلاب اسلامی دارفانی را وداع گفت.
ر.ک : گنجینه دانشمندان، محمد شریف رازی، انتشارات اسلامیه، 1353 ش، ج 4.
2ـ آیه اللّه شیخ بهاءالدین نوری فرزند آیه اللّه شیخ عبدالنبی نوری بود.
و در مسجد پدرش معروف به مسجد حاج عبدالنبی نوری واقع در خیابان سیروس اقامه جماعت می کرد.
او داماد آیه اللّه سید محمد بهبهانی بود.
از نظر اطلاعات علمی و حفظ برخی اخبار و روایات بالنسبه مورد توجه بود و از دوستان نزدیک میرزا عبداللّه چهلستونی به شمار می رفت.
وی پیش از پیروزی انقلاب اسلامی درگذشت و در قم دفن شد.
3ـ آیت الله حاج میرزا عبداللّه سعید تهرانی (معروف به چهلستونی) فرزند آیت الله حاج میرزا مسیح در سال 1305 قمری در تهران متولد شد.
تحصیلات خود را در تهران نزد میرزا سید محمد تنکابنی، حاج شیخ مسیح طالقانی، میرزاهاشم شفتی و دیگران شروع نمود و در سال 1330 قمری در بازگشت از مکه به نجف رفته و چند وقتی از محضر آیات نائینی، شریعت اصفهانی، آقاضیاءالدین عراقی و حاج سید احمد کربلایی استفاده برد و در سال 1333 قمری به تهران بازگشت و پس از فوت پدرش در سال 34 قمری چند سالی امامت مسجد جامع تهران را عهده دار بود.
پس از بازگشت و در واقع تبعید آیات حائری و حاج ابوالقاسم کبیر به قم رفته و از محضر آنها استفاده برد و پس از فوت آیت الله حائری در سال 1315 ش به تهران بازگشت و گویا در سالهای 32 ش و در پی کودتای 28 مرداد فعالیتهایی به همراه آیت الله بهبهانی داشته است.
تا اینکه در ذیحجه 1391 قمری مطابق 23 دی ماه 1350 ش دارفانی را وداع گفت.
جنازه اش را به شهرری حمل و به طور امانت به خاک سپردند تا در وقت مقتضی به نجف انتقال یابد.
برخی از آثار او حاشیه بر مکاسب، اصول فلسفه، رساله ای در مشتق، سنن النبی (ص) و هفت رساله در مبدأ و معاد و تفسیر می باشد.
4ـ حجه الاسلام سیّدرضا فیروزآبادی فرزند سیّدهاشم، در سال 1253 ه.
ش.
، در قریه فیروزآباد شهرری، متولّد شد.
در دوره سوم مجلس شورای ملّی نمایندگی مردم تهران را برعهده داشت.
او در زمینه کسب آزادی انتخابات مجلس پس از کودتای 28 مرداد 1332، فعّالیتهای چشمگیری از خود نشان داد و علیه کنسرسیوم نفت، بیانیّه صادر کرد.
وی، در 14 مرداد ماه 1344 ه.
ش.
، به رحمت ایزدی پیوست.