تاریخ سند: 29 مرداد 1357
نام: هادی شهرت: روحانیراد نام پدر: دوستمحمّد
متن سند:
تاریخ:29 /5 /1357
1- مشخصات
نام: هادی شهرت: روحانیراد نام پدر: دوستمحمّد تاریخ و محل تولد: 1302
شماره شناسنامه و محل صدور: 452 مذهب: اثنیعشری تابعیت: ایرانی متاهل تعداد اولاد1: 9
محل سکونت: قریهی کلّهبست خیابان کوچه - پلاک تلفن -
شغل و نشانی محل کار: مدرّس مدرسهی صدراعظم
2- تحصیلات: علوم قدیمه در قم تاحدود سطح و خارج
تخصص: تدریس در علوم قدیمه میزان آشنائی به زبانهای خارجی: عربی
3- سوابق خدمتی (با ذکر تاریخ استخدام و مشاغل مهمّی که برعهده داشته و دارد)
4- سابقه سیاسی: ندارد29 /5 /1357 امضاء هادی روحانی
5- مشخصات کامل فرزندان شغل و محل سکونت آنان را ذکر بفرمائید[؟]
1- حسن روحانیراد2 محصّل در قم
2- انسیه " خانهدار
3- معصومه " خانهدار
4- مرضیه " خانهدار
5- خدیجه " خیاط
6- رحیمه " بافندگی
7- فاطمه " محصّل
8- زینب " "
س: مشخصات کامل روحانیونی که در سطح منطقه بابل با شما در ارتباط میباشند ذکر بفرمائید[؟]
ج - جناب آقای حاج شیخ جواد حجتی
جناب آقای حاج شیخ عبدالحسین بابائی
جناب آقای شیخ محمود فیروزجائی [فیروزجائیان]
جناب آقای شیخ محمّدحسن قائمی
جناب آقای حاج[مرتضی] برهانی3
جناب آقای شیخ محمّد فاضل
توضیحات سند:
1ـ همسر آیتالله روحانی در پاسخ به این سوال که برخورد حاج آقا با فرزندان چگونه بود به کدام بیشتر علاقه نشان میدادند گفت: «اولین فرزندمان فوت کرد. بعد خداوند هشت دختر و یک پسر داد. حاج آقا به همهی بچهها علاقمند بودند و تمام بچهها را بسیار دوست میداشتند. هیچ تفاوتی بین فرزندان قائل نمیشدند و همه را به یک اندازه احترام میکردند، لیکن به بچه اول که دختر بزرگتر بود احترامی خاص میکردند. یعنی هر وقت به قم تشریف میبردند، با این که چند دختر و یک پسر در قم زندگی میکردند ایشان اول به منزل دختر بزرگتر میرفتند و بعد به بچههای دیگر سر میزدند. اگر چه وقتی آقا به منزل دختر بزرگترمان میرفتند همهی بچهها در منزل او جمع میشدند. ایشان در پاسخ به سوال دیگر که وضع تحصیلی بچهها چگونه بود گفت: «قبل از انقلاب دخترها که بزرگتر بودند به مدرسه نمیرفتند ولی آقا برای آنها معلّم سرخانه میآوردند تا درس بخوانند. بعد از نماز صبح اصلاً آقا و بچهها نمیخوابیدند. آقا برای آنها تدریس داشتند. درس آنها عموماً فارسی، رساله، حدیث، قرآن، کتابهای عربی و جامع المقدمات بودند، ضمناً پسرمان حاج حسن آقا بود که به مدرسه میرفت. بعد از انقلاب همه به طریقی مشغول تحصیل شدند دو تا از دخترانم در حال حاضر در دروس حوزوی تا سطح کارشناسی خواندهاند. پنج تا از دخترانم لیسانس گرفتهاند و مشغول کار شدند. از این پنج نفر، دو نفرشان در دبیرستانهای قم و یک نفر کارمند درمانگاه «لیسانس مامایی» و دو نفر دیگر در جامعۀالزهرا مشغولند. پسرم روحانی و امام جمعه بابل میباشد. تحصیلاتش از نظر حوزوی در سطح خارج فقه و اصول و از نظر جدید فوق لیسانس تفسیر و کلام میباشد.» مشعل فروزان، پیشین، صص193 و 194.
2ـ مجتبی(حسن) روحانی، فرزند مرحوم آیتالله هادی روحانی، در سال 1340 ش در بابل به دنیا آمد. وی مدرک کارشناسی را با پایاننامۀ مقدمات تفسیر دریافت کرد. پس از فراگیری مقدّمات علوم دینی و پایان دورۀ سطح، به مدّت دوازده سال به تحصیل دروس خارج پرداخت. آن گاه به مدّت پنج سال به تدریس در دانشگاه آزاد اسلامی قم مشغول شد. همچنین به تدریس دروس حوزوی اشتغال یافت.
روحانی در دوران انقلاب در فعالیّتهای سیاسی شرکت داشت. همچنین در دوران دفاع مقدّس فعالیّت کرد. از 1363 ش به تبلیغ و اقامۀ نماز جماعت مشغول بود. در 30 مهر 1378 ش به امامت جمعۀ بابل منصوب شد. وی سرپرستی حوزهی علمیّهی بابل را به عهده دارد. از دیگر فعالیّتهای اوست: اقامۀ نماز جمعه؛ تجدید بنای مساجد؛ همکاری با مراکز فرهنگی و ایجاد مؤسسۀ قرآنی هدی. دانشنامهی ائمهی جمعه کشور، به اهتمام سید محمّدکاظم مدرّسی و میرزا احمد کاظمینی، (یزد: انتشارات برگ رضوان، چاپ اول، جلد اول،1384)، ص 426.
2ـ حجتالاسلام سیدمرتضی برهانی، فرزند ابوتراب، در 1318 ش در قریهی تلیکران بابل متولد شد. پس از فراگیری سواد خواندن و نوشتن در این روستا به بابل آمد و برای کسب علوم حوزوی وارد مدرسهی علمیّهی صدراعظم گردید. مقدمات را نزد حاج سید محمّد محقّق بهشتی و اعلم الهدی فشارکی اصفهانی آموخت، و پس از اتمام دوران مقدماتی در سال 1341 ش رهسپار حوزهی علمیّهی قم شد، و از محاضر استادان حوزه به ویژه آیتالله حاج سید حسن آقا بهشتی استفاضه نمود.
در مراجعت به شهر بابل به مدّت 20 سال در حوزهی علمیّهی صدراعظم این شهر به تدریس و تعلیم طلّاب پرداخت. آقای برهانی اکنون امام جماعت مسجد امام حسن مجتبی(ع) محله گله محلهی بابل است.
در خانوادهی برهانی افراد عالمی وجود داشتهاند که در میان آنها میتوان از مرحوم حجتالاسلام آقا سید احمد برهانی متوفی به سال 1322 ش نام برد.
بابل سرزمین طلای سبز، صمدصالح طبری، (تهران، فکر روز، 1387)، ص 299.
منبع:
کتاب
آیتالله حاج شیخ هادی روحانی به روایت اسناد ساواک صفحه 182