تاریخ سند: 16 شهریور 1357
دکتر سیفالدین نبوی، ضمن تماس با سیدمحمدعلی شیرازی بیان داشت
متن سند:
از: 9 ﻫ 1 تاریخ:16 /6 /1357
به: 312 شماره: 7893
دکتر سیفالدین نبوی، ضمن تماس با سیدمحمدعلی شیرازی بیان داشت.
1 . تظاهرات آرام اخیر بر اساس قانون اساسی انجام شده، که منجر به تغییر تاریخ و لغو جشن هنر شیراز1 و دستگیری داریوش همایون2 در فرودگاه و اعلام جرم علیه وی گردید.
2 . خانم الیزابت نماینده گاردین، قرار است ساعت 1130 روز 16 /6 /37 با چادر نماز و دوربین و وسایل عکاسی به مشهد وارد و پس از مصاحبه با آیتالله شیرازی، ساعت 2300 به تهران مراجعت نماید.
3 . آیتالله شیرازی در مورد ورود آیتالله قمی به مشهد اعلامیهای صادر و از عموم دعوت نموده که از وی استقبال نمایند و آرامش نیز حفظ شود.
شیخان
گیرنده . آقای مهرداد
گوینده . غفوریان
ساعت مخابره . 0900
بایگانی شود.
توضیحات سند:
1. جشن هنر شیراز که نوعی فستیوال بینالمللی هنری بود، از چند سال قبل از آن تاریخ، در شیراز برگزار میشد و با وجود مخارج سنگینی که در برداشت هرگز مورد توجه و استقبال مردم قرار نمیگرفت، بلکه اعتراض و انتقاد قاطبه مردم را دامن میزد، زیرا نمایشهایی که از طرف هنرمندان کشورهای مختلف عرضه میشد، با روحیات اکثریت قریب به اتفاق مردم ایران، مطابقت نداشت و نمایش بعضی از صحنههای آن در تلویزیون، موجب تمسخر و استهزای مردم میشد. آنتونی پارسونز سفیر پیشن انگلیس در ایران در کتاب غرور و سقوط خود جشن هنر سال 1356 را به عنوان یکی از جرقههای انقلاب توصیف کرد و نوشت: «جشن هنر سال 1356 شیراز از نظر کثرت صحنههای اهانتآمیز به ارزشهای اخلاقی ایرانیان از جشنهای پیشین فراتر رفته بود.
به عنوان مثال یک شاهد عینی صحنههایی از نمایشی را که ترتیب داده بودند، یک باب مغازه را در یکی از خیابانهای پر رفت و آمد شیراز اجاره کرده و ظاهراً میخواستند برنامه خود را کاملاً طبیعی در کنار خیابان اجرا کنند. صحنۀ نمایش نیمی از داخل مغازه و نیمی در پیاده رو مقابل آن بود. یکی از صحنهها که در پیاده رو اجرا میشد، تجاوز به عنف بود که به طور کامل (نه بطور نمایشی و وانمود سازی) به وسیله یک مرد (کاملاً عریان یا بدون شلوار درست بخاطر ندارم) با یک زن که پیراهنش به وسیله مرد متجاوز چاک داده میشد در مقابل چشم همه صورت میگرفت. ولی موضوع به شیراز محدود نشد و توفان اعتراض که علیه این نمایش برخاست، به مطبوعات و تلویزیون هم رسید. من به این خاطر موضوع را با شاه در میان گذاشته و به او گفتم اگر چنین نمایشی بطور مثال در شهر منچستر انگلیس اجرا میشد، کارگردان و هنرپیشگان آن جان سالم به در نمیبردند. شاه مدتی خندید و چیزی نگفت».
دستاندرکاران جشن و به ویژه فرح پهلوی که رئیس هیئت امنأ بود، هدف از برگزاری را بالا بردن سطح هنر در ایران و شناساندن هنر و هنرمندان خارجی به ملت ایران ذکر نمودهاند در حالی که به وضعیت فرهنگی و فرهنگ عمومی جامعه ایران و محل برگزاری آن (شیراز) توجهی ننموده و در واقع با یک بعدینگری تنها به دنبال فکر خامی بودند که در سر میپروراندند و از واقعیت موضوع که آیا اساساً زمینه پذیرش و کنش مساعد به سمت فرهنگ وارداتی در سطح جامعه وجود دارد یا خیر کاملاً به دور بودند. یکی از کارمندان تلویزیون سابق که اهل شیراز بود و در حاشیه مسائل جشن هنر قرار داشت، میگوید: «مردم چندان مشتاق برنامههای جشن نبودند، معمولاً از تهران جمعیتی به طور مرسوم همه ساله به دنبال گروه برگزار کننده بودند و حضور مردم شیراز در جشن بسیار کمرنگ بود و این هم بدین علت بود که هیچگونه تناسخ فرهنگی میان مردم شیراز و برنامههای اجرا شده و به ویژه برنامههای خارجی وجود نداشت و تنها برنامههای موسیقی سنتی در یک نمایش به نام شهر قصه که کار آقای بیژن مفیدی بود کمی با اقبال عمومی مواجه گردید.»
بودجه مصوب جشن هنر شیراز صرف کارهای پذیرایی و تشریفات و هزینه حضور میهمانهای خارجی میشد و علاوه بر آن، طبق دستور فرح پهلوی وزارتخانههای دستاندرکار مجبور بودند هر کدام در پرداخت هزینههای متعدد و بیحدوحساب جشن سهمی داشته باشند. بدیهی است صرف بودجه اختصاصی وزارتخانه به این جشنها خارج از ردیف بودجه به طور طبیعی از سهم بودجههای مصوب طرحهای عمرانی و ... کسر میگردید و در حقیقت برای برآورد اوامر فرح از سهم خدمات عمومی جامعه کاسته میشد. تاراج سرمایهها و امکانات ملت ایران برای اهدأ به مدعوین این جشن بیحد و حساب بود و مراسم در نهایت گشادهدستی و اسراف انجام میگرفت و هزینه آن بیش از 200 میلیون دلار برآورد شده است.
تاریخ سیاسی 25 ساله ایران، غلامرضا نجاتی، نشر رسا، ص 349.
2. داریوش همایون، فرزند نورالله در سال 1307 ه ش در تهران متولد و در رشته دکترای سیاسی از دانشگاه آمریکا فارغالتحصیل شد. وی عضو انجمن هنری جام جم، مکتب پانایرانیسم، حزب ملت ایران، حزب سوسیالیست ملی کارگران ایران (سومکا ـ وابسته به انگلستان و مورد تائید و حمایت محمدرضا پهلوی) و معاون حزب و سردبیر روزنامهی سومکا (ارگان رسمی حزب مذکور) بود. وی پس از کودتای 28 مرداد 1332 در کابینهی فضللله زاهدی (پدر همسرش) عالیترین نشان کودتا (نشان رستاخیز) را دریافت کرد و از سال 1334 به عنوان مترجم (زبان انگلیسی)، با روزنامهی اطلاعات و اداره انتشارات و امور پارلمانی وزارت دارایی همکاری داشت. وی در سال 1339 با پوشش مطالعه در امور روزنامهنگاری به دعوت آمریکا به آن کشور اعزام و پس از بازگشت با هدایت سازمان جاسوسی «سیا» به عضویت جبههی ملی درآمد و در کمیسیون حقوق اجتماعی فعالیت داشت. وی یک سال بعد از سوی طرفداران مصدق شناسایی و به دستور مصدق از جبههی ملی اخراج شد. داریوش همایون از اعضای فعال سندیکای نویسندگان و خبرنگاران و دبیر و عضو هیأت مدیرهی سندیکای مزبور بود و در سال 1340 پس از تأسیس شعبهی مؤسسهی «انتشارات فرانکلین« آمریکا در تهران، استخدام شد و به عنوان خبرنگار برجسته، بورسیهی یکسالهای « نیمن» را از طرف آمریکا دریافت کرد و پس از آن به عنوان نمایندهی سیار آمریکا در منطقهی آسیا به مدت دو سال از شعب «فرانکلین» بازدید میکرد. همایون در سال 1346 با هدایت آمریکا و حمایت مستقیم شاه و هویدا و مساعدت اسرائیل روزنامهی « آیندگان» را تأسیس و با توجه به این که همایون یکی از چهرههای شناخته شدهی سازمان «سیا» بود، تصمیم بر این شد تا امتیاز روزنامهی «آیندگان» به نام خانم فریده کامکار شاهرودی باشد. در همین راستا همایون مجلهای به نام «بامشاد» را راهاندازی کرد که در آن تفسیرهایی به نفع اسرائیل و علیه اعراب مینوشت. داریوش همایون یکی از طراحان اصلی تأسیس حزب رستاخیز بود و در سال 1354 عضو هیأت اجرایی و در سال 1355 قائممقام دبیرکل حزب مذکور بود و پس از آن وزیر اطلاعات و جهانگردی شد. (کابینهی جمشید آموزگار ). در اوج قیام و انقلاب ملت ایران، رژیم با هدف فرونشاندن خشم انقلابی مردم تصمیم به دستگیری و زندانی کردن تعدادی از عاملان جنایتکار از جمله داریوش همایون گرفت. همایون در پی حملهی مردم به زندانها در جریان انقلاب اسلامی، از زندان فرار کرد و پس از یک دوره زندگی مخفی به خارج از کشور گریخت و به عناصر سلطنتطلب پیوست. وی 8 بهمن 1389 در ژنو درگذشت. ر.ک: داریوش همایون به روایت اسناد ساواک، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1378
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان خراسان رضوی- 14 صفحه 196