موضوع: شیخ صفرعلی تاری‌وردی (اسلامی)
تاریخ سند: 9 مرداد 1357
موضوع: شیخ صفرعلی تاری‌وردی (اسلامی)
متن سند:
از: 23 ﻫ تاریخ: 9 /5 /2537[1357]به: 25 ﻫ شماره: 1309 /23 ﻫ
موضوع: شیخ صفرعلی تاری‌وردی (اسلامی)
پیرو 1236 /23 ﻫ ـ 28 /4 /37
نامبرده بالا روز 30 /4 /37 در یک گفتگوی خصوصی اظهار داشته علت عدم اجرای سلام عید مبعث1 در دربار این بوده که 66 توسط پسر شاهپور علیرضا2 مرحوم مورد سوءقصد قرار گرفته و از ناحیه پا مجروح شده است و سوءقصد کننده هم بلافاصله مثل ناصر فخرآرائی3 کشته می‌شود. در هر صورت این قبیل یورش‌های مسلحانه در مملکت رایج شده و سرانجام توفیق از آن ما خواهد بود و آن وقت حکومتی به دست ما و طبقه روحانیون در این کشور سر کار خواهد آمد که خداشناس خواهد بود و از اسرائیل و آمریکا تبعیت نخواهد نمود.
نظریه شنبه . نظری ندارد.
نظریه یکشنبه . با توجه به سابقه شیخ صفرعلی تاری‌وردی، بیان چنین مطالبی از ناحیه وی بعید نیست و اعمال و رفتارش کماکان تحت نظر است. عربی 9 /5 /37
نظریه سه‌شنبه. نظریه یکشنبه تأیید می‌شود.
نظریه 23. نظریه سه‌شنبه تأیید می‌شود. صادر شود. 9 /5 /37
توضیحات سند:
1. روز بیست و هفتم ماه رجب، (روز مبعث) در سال 1357ش، برابر با 12 تیر ماه بود.2. علیرضا پهلوی، برادر تنى محمدرضا آخرین فرزند رضاخان از ملکه مادر بود. او در سال 1301 در تهران به دنیا آمد. همراه برادرش محمدرضا چندین سال در سوئیس تحصیل کرد، در سال 1315 به ایران بازگشت و وارد دبیرستان نظام شد و سپس در دانشکده افسرى به تحصیل پرداخت. در سال 1320 از این دانشکده فارغ‌التحصیل شد و در جریان تبعید رضاخان به موریس، از جمله همراهان وى بود. در سال 1323 جهت تکمیل تحصیلات نظامى از طریق قاهره خود را به فرانسه رسانید و در ارتش آن کشور که درگیر نبرد با آلمانها بود مشغول خدمت شد. و در سال 1326 به ایران بازگشت. از نظر اخلاقى روحیه‌اى تهاجمى و بى‌پروا داشت به طورى که مى‌گویند نزدیکترین فرزند از نظر اخلاقى به رضاخان بود. شایعات زیاد و گسترده‌اى از فساد اخلاقى وى در افواه عمومى وجود داشت. وى که ولیعهد محمدرضا پهلوى بود در سال 1333 در یک سانحه هوایى کشته شد. برخی این حادثه را توطئه‌ای از سوی محمدرضا می‌دانند. پهلوى‌ها، موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، جلد دوم، ص 491 ـ 498
3. ناصر فخرآرایی، فرزند حسین، ضارب محمدرضا پهلوی در 15 بهمن سال 1327 بود. شاه در آن هنگام به دانشگاه تهران رفته بود تا در اجرای مراسم سالگرد تأسیس دانشگاه تهران شرکت کند. ناصر فخرآرایی که به عنوان خبرنگار و عکاس روزنامه پرچم اسلام در آن مراسم شرکت کرده بود، با اسلحه، با 5 یا 6 گلوله شاه را هدف قرار داد، ولی موفق به ترور او نشد. وی در همان جا کشته شد. چون فخرآرایی عضو حزب توده بود، پس از سوء قصد، حزب توده غیر قانونی اعلام و منحل شد و آیت‌الله کاشانی نیز که به عنوان عامل ورود فخرآرایی به جریده پرچم اسلام شناخته شده بود، دستگیر و راهی زندان فلک‌الافلاک گردید و سپس به لبنان تبعید شد.