تاریخ سند: 19 اردیبهشت 1357
خلاصه اظهارات سیدکاظم نورمفیدی و سیدحبیباله طاهری و سیدمحمد رئیسی
متن سند:
خلاصه اظهارات سیدکاظم نورمفیدی و سیدحبیباله طاهری و سیدمحمد رئیسی در مجلس چهلم درگذشتگان یزد جهرم و اهواز در تاریخ 19 /2 /37 در مسجد جامع گرگان
1ـ سیدکاظم نورمفیدی در مجلس مذکور ضمن ایراد مقدمهای درباره اتحاد و آزادی و لزوم عشق و علاقه هیأت حاکم نسبت به مردم به مطالب جرائد اشاره و اضافهمینماید که یکی از نمایندگان در مجلس بهاصطلاح ملی اواخر سال گذشته اظهار داشتهاست که آیا میتوان قبول کرد که کشورهای خارجی به ما مواد غذائی بفروشند محصولات کشاورزی مانند سایر اجناس افزایش نرخ نداشته و کشاورزان عملگی در شهر را ترجیح میدهند. سپس با اشاره به امور کشاورزان در جیرفت اظهار میدارد در حالی که مایحتاج دامی و کشاورزی از کشورهای خارج وارد ایران میشود آیا ملت ایران موردعلاقه هیات حاکم است و یا اظهارات وزیر وقت اصلاحات ارضی که میگفت باگذشت 3 سال محصولات کشاورزی زیاد به خارج صادر میکنیم صحیح بود نورمفیدی خبر مندرج در روزنامه رستاخیز مورخ 6 /1 /37 درمورد مسافرت وزیر دفاع انگلستان و فروش اسلحه به ایران را روی منبر قرائت و از متن خبر چنین نتیجهگیری کرد که ایران برای بیکار نشدن کارگران در انگلستان میبایست اسلحه خریداری کند. نورمفیدی سپس درمورد آزادی در ایران اظهار نمود که جراید سانسور میشوند و از طرف دیگر روزنامه اطلاعات به مراجع تقلید و روحانیت اهانت میکند و پخش اعلامیه مراجع تقلید جرم بحساب میآید و یا وکیلی در مجلس درمورد کشتهشدن پلیس فریاد میزند، چرا درباره گلولههائی که به سینه سربازان امام زمان میخورد اعتراض نمیشود و یا از رادیو و تلویزیون بهاصطلاح ملی درمورد واقعه تبریز گفتهمیشود که از مرز وارد شدهاند چرا دروغ میگویند باید مأمورین مرزی بیعرضه باشند. یا درمورد مارکسیست اسلامی اصولاً اسلام با مارکسیست چه ارتباطی دارد.
نورمفیدی در پایان سخنرانی خود مراجعت خمینی و آزادی منتظری1 و طالقانی2 و رفع تبعید از تبعیدشدگان وقایع اخیر را خواستار و شرکتکنندگان در مجلس اظهارات و خواستههای وی را تائید نمودهاند.
2ـ سیدحبیباله طاهری در این مراسم ابتدا ضمن تسلیت به بازماندگان کشته شدگان وقایع اخیر و پس از مقدمهای درباره توحید و حکومت اسلام و قرآن نتیجهگیری میکند که در حکومت قرآن و توحید و زیر پرچم اسلام اختلافات و مرز بین کشورها ازبین میرود این حکومت عرب و عجم نمیشناسد و سفید وسیاه یکیاست زیر پرچم تبلیغات سوء و فاسدکننده رادیو و تلویزیون بهاصطلاح ملی در ایران ادعای آزادی میکنند کدام آزادی حزب رستاخیز میگوید دولت برنامه خود را از فلسفه عالی قرآن میگیرد پس چرا حجاب را مسخره و به مراجع عالیقدر اهانت میکنید و دستور رگبار مسلسل روی برادران هموطن خود میکشید چه اصلاحاتی درمورد رادیو تلویزیون ملی ـ جنگل ملی ـ مجلس شورای ملی با چه روئی از یکی شخصیتها که به صراحت لهجه معروف است دعوت شده بود که پیشنهادات اسلامی خود را ارائه3
توضیحات سند:
1. آیتالله حسینعلی منتظری، فرزند علی در سال 1301 ﻫ ش در نجفآباد اصفهان متولد شد. تحصیلات حوزهای خود را در اصفهان و سپس در قم پی گرفت و به درجات عالی علوم دینی رسید. ایشان بخصوص در دهه چهل به علت همراهی با نهضت امام خمینی(ره) تحت تعقیب عوامل امنیتی رژیم قرار گرفت و به زندان افتاد و شکنجهها دید. پس از پیروزی انقلاب و بعد از وفات آیتالله طالقانی، امامت جمعه تهران از طرف امام خمینی(ره) به ایشان واگذار گردید. در سال 1364 مجلس خبرگان وی را به عنوان قائم مقام رهبری تعیین کرد ولی این حکم در سال 1368 به علت نفوذ عناصر قدرت طلب بهویژه باند جنایتکار مهدی هاشمی در دفتر وی و انتقال واژگونه اخبار و حوادث روز به ایشان و اتخاذ مواضع علیه حرکت انقلاب، پس گرفته شد. حضرت امام در نامه 6 /1 /1368 خطاب به آقای منتظری فرمودند: «از آنجا که روشن شده است که شما این کشور و انقلاب اسلامی عزیز مردم مسلمان ایران را پس از من به دست لیبرالها و از کانال آنها به منافقین میسپارید، صلاحیت و مشروعیت رهبری آینده نظام را از دست دادهاید. شما در اکثر نامهها و صحبتها و موضعگیریهایتان نشان دادید که معتقدید لیبرالها و منافقین باید بر کشور حکومت کنند. به قدری مطالبی که می گفتید دیکته شدۀ منافقین بود که من فایدهای برای جواب به آنها نمیدیدم.» حضرت امام در ادامه توصیه نمودند «از آنجا که سادهلوح هستید و سریعاً تحریک میشوید در هیچ کار سیاسی دخالت نکنید، شاید خدا از سر تقصیرات شما بگذرد.» توصیهای که آقای منتظری به آن عمل ننمود و تبعات سوئی را به دنبال داشت. وی در سال 1388 در قم درگذشت.
2. آیتالله سید محمود طالقانی در سال 1289 ﻫ ش دیده به جهان گشود. وی در خانوادهای اهل علم و فضیلت و دارای روحیات انقلابی و ضدظلم رشد نمود و برای نخستین بار پدرش مرحوم آیتالله سیدابوالحسن آغاز به یادگیری مفاهیم اسلامی درس تقوا کرد. پدر وی را به لحاظ تقوا سرآمد پرهیزکاران یاد میکنند. آیتالله طالقانی در زمان طلبگی آشنایی فراوانی با امام خمینی داشت و روابط متقابل آن دو بسیار بود. مرحوم طالقانی دروس حوزوی را در محضر آیات عظام و اساتید به پایان رساند و از آیتالله حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی اجازه اجتهاد گرفت. پس از پایان تحصیل به تهران بازگشت. در مدرسه سپهسالار به تدریس علوم اسلامی مشغول شد. تبلیغ، تشکیل جلسات مذهبی، مبارزه با رضاخان باعث شد که در سال 1318 دستگیر گردید. پس از شهریور 1320 و شکست استبداد فعالیتهای خود را گسترش داد. در جریان نهضت ملی نفت از فعالان بود. پس از کودتای آمریکائی 28 مرداد 1332، دستگیر و به دلیل مخفی نمودن شهید سید مجتبی نواب صفوی در خانهاش مدتی زندان بود. در کنگره جهانی «شعوب المسلمین» در کراچی شرکت نمود. در کنگره اسلامی قدس که سالی یک بار تشکیل میگردید دو بار مقام ریاست هیئت نمایندگی ایران را داشت. از سوی مرحوم آیتالله العظمی بروجردی حامل پیامی برای «دارالتقریب بین المذاهب الاسلامیه» در مصر شد. با آغاز نهضت امام خمینی از فعالان صحنهی سیاست و تبلیغ بود. در سال 1341 دستگیر و پس از اندکی آزاد شد. سپس در جریان نهضت 15 خرداد بار دیگر به زندان محکوم گردید. در سال 1346 آزاد و در سال 1350 دستگیر و مدت سه سال به زابل و 18 ماه به بافت کرمان تبعید شد. در سال 1352 مجدداً دستگیر و به 10 سال زندان محکوم و با اوجگیری نهضت آزادی از بند آزاد شد. آیتالله طالقانی از بدو آزادی خود بار دیگر وارد صحنهی سیاست شد و با انتشار اعلامیه ددمنشی رژیم سفاک پهلوی را محکوم نمود. با تأسیس شورای انقلاب به ریاست آن تعیین و در سال 1358 از سوی امام خمینی(ره) به عنوان امام جمعه تهران معین شد. در 19 شهریور 1358 در اثر سکته قلبی دارفانی را وداع گفت. آیتالله طالقانی که مقام والائی چون حضرت ابوذر داشت و علیه ستمگران و چپاولگران مبارزه مینمود، در برابر دشمنان چون مالک اشتر مجری عدالت و مدافع ولایت بودند. آیتالله طالقانی علیرغم زندانها ـ تبعیدهای مکرر چندین اثر جاودان منتشر کردند: 1ـ حاشیه بر تنبیه الامه مرحوم آیتالله میرزا محمدحسین نائینی 2ـ تفسیر پرتوی از قرآن 6 جلد 3ـ تفسیر نهجالبلاغه 2 جلد 4ـ با قرآن در صحنه 1 جلد 5 ـ آینده بشریت از نظر مکتب ما 6ـ سفرنامه حج 7ـ اسلام و مالکیت 8ـ جهاد و شهادت 9ـ وحدت 10ـ آزادی 11ـ توحید 12ـ ترجمه جلد اول امام علی (ع)
ر.ک: یاران امام به روایت اسناد ساواک: آیت الله سید محمود طالقانی،3 جلد، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی
3. ادامه سند در میان پروندهها یافت نشد.
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان گلستان- کتاب3 صفحه 132