تاریخ سند: 4 اردیبهشت 1340
روز پنجشنبه 31/1/40 دانشجو اسکوئی و سلامتیان1 و ارفعزاده و نکوئی در مورد تعطیلی کلاسهای دانشگاه به شدت فعالیت میکردهاند.
متن سند:
شماره: 334/س ت تاریخ:4 /2 /1340
رونوشت اطلاعیه
روز پنجشنبه 31 /1 /40 دانشجو اسکوئی و سلامتیان1 و ارفعزاده و نکوئی در مورد تعطیلی کلاسهای دانشگاه به شدت فعالیت میکردهاند.
در ساعت 0930 صبح دانشجو ابطحی وارد کلاس فقه شده و نامۀ[ای] به دست آقای مشکوه داده و از ایشان تعطیل کلاس را خواستار گردیده، در این موقع وضع کلاس به هم خورد و دانشکده تعطیل گشته است.
در حیاط دانشکده صباغیان2 و نکوئی اظهاراتی پیرامون مجلس و دولت نمودهاند. در ساعت 1000 دانشجویان به طرف میدان بهارستان حرکت کردهاند و در میدان بهارستان یحییزاده درباره ماده 44 قانون اساسی صحبت نموده است.
دانشجویان شعارهایی از قبیل ما اللهیار صالح را پشتیبانی میکنیم. جبهه ملی پیروز است. دانشگاه پیروز است، داده میشده در قسمت راست بهارستان دانشجو اسکوئی و در سمت چپ میدان دانشجو اکبری صحبتهای یحییزاده را تکرار میکردهاند و صحبتهای ایشان به وسیله میکروفون و بلندگوهای باطریدار تقویت میشده است.
در این موقع تاکسی شماره 6454 مقابل بلندگوی بزرگ وارد میدان بهارستان شده و اعلام داشته نماینده کارگران صحبت خواهد کرد. در این وقت شخص نسبتاً چاقی با لباس قهوۀ[ای] رنگ روی تاکسی رفته و پشتیبانی کارگران را از دانشجویان اعلام داشته است. سپس دانشجو اصغر نبوی و حقگو پیرامون انتخابات گذشته و وضع کنونی مجلس صحبت نمودهاند.
بعداً شخص لاغراندام و عینکی که مختصر ریش داشته، پشتیبانی بازاریان را از دانشجویان اعلام نموده است. ضمناً اعلامیههایی از طرف افراد نهضت ملی و نیروی سوم پخش میشده که افراد جبهه ملی ممانعت از پخش آن نمودهاند. سپس دانشجو احمدپور صحبت نموده است و از طرف دانشجویان شعارهائی بر علیه اخوی3 و مسعودی4 داده میشده است.5
در ساعت 1220 اللهیار صالح از مجلس بیرون آمده و دانشجویان با در دست داشتن گل به طرف ایشان رفتهاند و دستهگل را به گردن وی انداختهاند. در این موقع مأموران پلیس دخالت کرده و دانشجویان را متفرق نمودهاند. در این موقع دانشجویان شعارهائی بدین مضمون که مجلس بیستم ننگ مشروطیت است. جبهه ملی پیروز است. دانشگاه پیروز است، میدادهاند.
در پرونده اللهیار صالح بایگانی شود. کامیاب 22 /1 /40
رونوشت برابر اصل است، اصل در پرونده د - 293 بایگانی است. 20 /2 /1340
توضیحات سند:
1. احمد سلامتیان در سال 1323ش، به دنیا آمد. او که قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، با جبهه ملی ارتباط داشت، پس از پیروزی انقلاب اسلامی، به عنوان نماینده مردم اصفهان به مجلس شورای اسلامی راه یافت و در زمان ریاست جمهوری بنیصدر، رئیس دفتر هماهنگی او بود.
او که از هواداران سرسخت بنیصدر بود و در این راستا تلاش فراوانی داشت، پس از عزل بنیصدر و آغاز حرکتهای مسلحانه و ترورهایی که صورت گرفت، دستگیر و مدتی در زندان بود. پس از آزادی به فرانسه رفت و به عنوان تحلیلگر مسائل سیاسی در خدمت رسانههای بیگانه قرار گرفت.
2. هاشم صباغیان، فرزند تقى در 15 فروردین 1316ش در تهران متولد شد . وى از جمله اعضاى سازمان جوانان اولین کنگره جبهه ملى ایران بود که در 4 دى ماه 1341 تشکیل شد. صباغیان قبل از انقلاب در سازمان مسکن به کار اشتغال داشت و در قالب هیئت امناى مسجد قبا، انجمن اسلامى مهندسان و نهضت مقاومت ملى فعالیت مىکرد. وی در طول این دوره 4 مرتبه دستگیر و بازداشت شد. در جریان اوج گیرى انقلاب اسلامى، وى در هیئت منصوب امام(ره) جهت تخمین عرضه نفت براى مصارف داخلى از طریق کارگران اعتصابى صنعت نفت و پس از پیروزى انقلاب در هیئت 3 نفره مأمور مذاکره با شورشیان در کردستان عضویت داشت. به دنبال تشکیل دولت موقت، وى به سمت معاونت نخست وزیر در امور انقلاب منصوب شد و پس از آن در سمت وزیر کشور به فعالیت پرداخت.
در پى استعفا و کنارهگیرى دولت موقت، وى نیز از صحنه سیاسى انقلاب خارج شد و در قالب نهضت آزادى و همکارى با آنان به فعالیتهاى خود ادامه داد. هاشم صباغیان تحصیلات خود را در رشته راه و ساختمان تا اخذ مدرک فوق لیسانس ادامه داد. وى تألیفاتى در زمینه راه و ساختمان و مقالاتى در روزنامهها از خود به جاى گذاشته است. هاشم صباغیان در خرداد 1390 در 75 سالگی در تهران درگذشت.
3. سیدجمالالدین اخوی فرزند سید نصرالله سادات اخوی در سال 1270ش به دنیا آمد. تحصیلات ابتدائی را در مدارس سادات و اقدسیه و متوسطه را در دبیرستان دارالفنون گذراند. مدتی به دروس حوزوی روی آورد، ولی پس از مدتی از آن دست کشید و در مدرسه سن لوئی تحصیل و تدریس نمود. سپس به دانشگاه تهران رفت و لیسانس قضائی گرفت. در سال 1302ش، در دادگستری مشغول به کار شد و در سال 1308ش با گروهی از محصلین دادگستری برای ادامه تحصیل به فرانسه اعزام شد. در سال 1311ش به ایران بازگشت و مدتی رئیس شعبه دیوان عالی تمییز بود. در سال 1317ش علاوه بر شغل قضائی، عضو پیوسته فرهنگستان شد و در سال 1330ش دادستان کل دیوانعالی کشور و در کابینه فضلالله زاهدی، وزیر دادگستری و در سال 1333ش وزیر مشاور شد و در کابینه حسین علاء نیز وزیر دادگستری بود. در انتخابات تابستانی دوره بیستم مجلس شورای ملی، رئیس انجمن نظارت بر انتخابات تهران بود که به علت آزادانه برگزار نشدن انتخابات، انتخابات باطل و وی مجبور به استعفاء گردید. در انتخابات زمستانی دوره بیستم، کاندید منفرد شد که با حمایت حزب ملیون، نماینده اول تهران گردید که این مجلس نیز در اردیبهشت 1340ش منحل شد. وی پس از انحلال دوره بیستم مجلس، از سیاست کناره گرفت و به تدریس در مدرسه سپهسالار و مدرسه عالی وعظ و خطابه و دانشکدههای مختلف، از جمله دانشکده الهیات مشغول گردید. عضویت در هیئت مرکزی شیروخورشید سرخ ایران در سال 1345ش و هیئت مدیره حفاظت از آثار باستانی، از دیگر مشاغل او در این دوران بود. جمالالدین اخوی که با اسدالله علم نیز در ارتباط بود، در آبان ماه سال 1357ش با فرمان محمدرضا پهلوی به ریاست کمیسیون ویژه رسیدگی به دارائی بستگان شاه منصوب گردید و تا زمان سقوط شاه، به این کار اشتغال داشت. وی در سال 1362ش در تهران درگذشت.
4. محمدعلی مسعودی فرزند حسن در سال 1292 ش در تهران متولد شد. دبستان و دبیرستان را در تهران گذراند و وارد دانشکده حقوق دانشگاه تهران شد و از آنجا لیسانس گرفت. محمدعلى از زمان دانشجوئى در موسسه اطلاعات که متعلق به عمویش عباس مسعودی بود کار مىکرد و در سالهاى 1316 تا 1320 سردبیر روزنامه اطلاعات شد. بعد از شهریور 1320 عباس مسعودى او را قائم مقام خود کرد. محمد علی در سال 1331 روزنامه اطلاعات را ترک کرد و بعد از دو سال فراغت، روزنامه پست تهران را در سال 1332 منتشر کرد. بعد از 28 مرداد 1332 روزنامههاى اطلاعات و کیهان به دستور زاهدى متوقف شدند و محمد على مسعودى از این وضع استفاده کرد و پست تهران را به صورت یک روزنامه خبرى در آورد و به روزنامهاى پر تیراژ تبدیل شد. محمد على مسعودى در دورههاى 15 و 16 از تهران و دماوند وکیل شد، اما در دوره هفدهم که انتخابات مجلس در زمان دکتر مصدق انجام گرفت نتوانست به وکالت انتخاب شود. از 28 مرداد سال 1332 تا 6 بهمن ماه 1341 حدود ده سال کار مهم مسعودى ساختن صندوقهاى انتخاباتى و بیرون آوردن وکلاى مورد نظر دولت از این صندوقها بود. او در سال 1336 وارد حزب ملیون شد و در آنجا کار تقلب در انتخابات را انجام داد. در دورههاى هجدهم و نوزدهم و بیستم به نمایندگى مجلس شوراى ملى رسید و پس از سال 1341 با تأسیس حزب ایران نوین کنار گذاشته شد و در اواخر حکومت پهلوى سناتور انتصابی شد.
محمد على مسعودى بعد از پیروزى انقلاب اسلامى از ایران فرار کرد و به آلمان رفت و پس از چندى در اثر تصادف با اتومبیل جان سپرد.
ر.ک: رجال عصر پهلوی به روایت اسناد ساواک، مسعودیها، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1392 و شبه خاطرات، على بهزادى، ص 573
5. در جلسه مورخه 31 /1 /1340 در مجلس شورای ملی، اللهیار صالح ضمن مخالفت با اعتبارنامه آقا جمال اخوی، گفت: «صلاح خود آقایان این خواهد بود که هرچه زودتر مجلس بیستم منحل شود.» روزشمار تاریخ ایران . باقر عاقلی . ج 2 . ص 123
منبع:
کتاب
اللهیار صالح به روایت اسناد ساواک-جلد اول صفحه 237