تاریخ سند: 12 بهمن 1350
درباره: جلسه انتقاد قزوین
متن سند:
از: 312 تاریخ:12 /11 /1350
درباره: جلسه انتقاد قزوین
گزارشات واصله از ساواک قزوین حاکیست که جلسات فوقالذکر به سرپرستی رضا یزدان پناه معاون دبستان رزبان قزوین تشکیل و در این جلسات ضمن صحبتهای مختلف نسبت به اقدامات دولت در مورد برگزاری جشنهای دو هزار و پانصدمین سال بنیانگذاری شاهنشاهی ایران انتقاد و حتی یزدان پناه در یکی از جلسات اظهار داشته "صندوقی به منظور جمعآوری پول تشکیل داده و باید هر نفر هفتهای دو تومان به بالا به این صندوق واریز نمایند تا ما از این پولها استفادههای خوبی بنماییم زیرا ممکن است آیتاله خمینی فرمانی صادر کند که مقداری پول احتیاج باشد اگر این صندوق و پول شما نباشد ما چه خاکی به سرمان بریزیم" و اضافه نموده به مردم این حقیقت را بگوئید و بفهمانید که این دولت استعمارگر به سر ما چه آورده ستمگری را به حد اعلای خود رسانیده است از این دولت و این دستگاه ستم انتقاد کنید و دست از انتقاد برندارید.
در جلسه دیگری که در منزل یزدان پناه تشکیل گردیده شخصی به نام اسماعیل وثوقیان دانش آموز ضمن سخنرانی مطالبی در مورد استعمار و ارتجاع و نقش دانشجویان در برابر استعمارگران عنوان نموده است به دنبال اظهارات وثوقیان شخص دیگری به نام علی تاب که وی نیز محصل میباشد شروع به سخنرانی نموده و اظهار داشتهای افراد بیدار باشید و به استعمارگران کشور
خودتان و استعمار کشورهای ضعیف بیاندیشید و دست همدیگر را بگیرید تا انشاءاله دست این ستمگران و استعمارگران را کوتاه گردانید. سپس شخص دیگری به نام تقی باروتی اظهار نموده با تشکیل این جشنها خون این ملت بیچاره را به شیشه گرفته و از آنها به عنوان مالیات پول بیرون میآورند و جامی از می میگیرد و به سلامتی ملتش میخورد او باید بداند کسی که این چنین کارهایی را انجام میدهد جز سگ زنجیری انگلیس و فرانسه کس دیگری نیست. یزدان پناه در آخر جلسه اضافه نموده شرکت جوانان در این جلسات مانند آن است که یک سنگ را در میان آب ساکن بیندازیم زیرا بر اثر افتادن این سنگ موج ایجاد میگردد و سنگهای بعدی را که پرتاب کنیم رفته رفته موج بیشتر میشود و در نتیجه کشتی غرق میگردد و ما نیز میتوانیم این دستگاه ظلم و بیدادگری را از بین ببریم.
ضمناً گزارش دیگری از ساواک قزوین حاکیست که اسماعیل وثوقیان یکبرگ اعلامیه به امضاء خمینی را که علیه سپاه دین میباشد در اختیار دوستش قرار داده و پس از مطالعه آن را پس گرفته است. توضیح آنکه وثوقیان با استفاده از نوار چسب یکبرگ اعلامیه را که در جیب خود داشته به شیشه کارگاه مدل سازی هنرستان صنعتی قزوین نصب و بلافاصله محل را ترک و سر کلاس حاضر شده است. ضمناً ساواک قزوین اعلام داشته در یکی از جلسات که به سرپرستی وثوقیان و تقی باروتی و یزدان پناه تشکیل شده به همکار آن ساواک که در جلسات مزبور نفوذ دارد پیشنهاد گردیده که به اتفاق نسبت به تکثیر عکسهای خمینی اقدام نمایند ساواک موصوف اضافه نموده با توجه به اینکه ماهیت واقعی و هویت فرد فرد اعضاء روشن نگردیده و احتمال داده میشود که بانیان این جلسات از افراد متعصب مذهبی باشند لذا نسبت به دستگیری آنان اقدامی را معمول نداشته بلکه به همکار مربوطه آموزش داده شد که فقط از عکسهای موصوف چهار قطعه تکثیر و در اختیار آنان بگذارد تا ضمن جلب اعتمادشان به این نحو از تکثیر بیشتر عکس جلوگیری گردد.
نظریه:
با عرض مراتب فوق و با توجه به اینکه ساواک قزوین در جلسات مذکور نفوذ داشته و آموزشهای لازم را جهت پیگیری به همکار مربوطه داده و در جریان فعالیتهای یزدان پناه و وثوقیان و تقی باروتی میباشد لذا در صورت تصویب فعلاً از دستگیری یادشدگان خودداری و کماکان اعمال و رفتار و تماسهای مشارالیهم تحت مراقبت قرار گیرد تا پس از پیگیریهای لازم و شناسایی سایر عوامل و همفکران آنان به موقع نسبت به ضربت زدن به تشکیلات افراد مزبور که اکثراً نیز دانشآموز میباشند با نظر بخش 354 اقدام گردد.
اقدام کننده – مجتبوی
رئیس بخش 312- ازغندی
معاون اداره یکم عملیات و بررسی- مبینی
رئیس اداره یکم عملیات و بررسی- جوان1
به وسیله وسائل فنی مدارک لازم جمع آوری گردد میکرفن گذاری – شنود تلفن – تیم کنترل نامه و غیره
توضیحات سند:
1. محمدتقی جوان، فرزند خلیل در سال 1310ﻫ ش در شیراز به دنیا آمد. وی رئیس ساواک شیراز بود که با پیروزی انقلاب اسلامی دستگیر و محاکمه شد. جوان در دادگاه انقلاب اسلامی مطالب بسیاری در مورد اقدامات ساواک در خارج کشور با کمک سازمان امنیت کشورهای دیگر از جمله آلمان، ترکیه، اسرائیل و عمان بیان کرد و توضیح داد که چگونه مأمورین ساواک در سازمانهای دانشجویی خارج از کشور وارد میشدند. او که از سال 1350 دبیر اول سفارت ایران در بن بود، اعتراف کرد که ساواک به طور مرتب با اسرائیل در تماس بوده و خودش چندین مرتبه به اسرائیل مأموریت داشته است. جوان پس از محاکمه از سوی دادگاه انقلاب به اعدام محکوم و در اواخر فروردین 1358 اعدام شد.
ر.ک: سید جلالالدین مدنی، تاریخ سیاسی معاصر ایران، ج 2، ص 162
احمد سمیعی، طلوع و غروب دولت موقت، صص 100 ـ 99
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان قزوین، کتاب 1 صفحه 418