موضوع: جلسه درس عربی عده ای از روحانیون
تاریخ سند: 13 بهمن 1348
موضوع: جلسه درس عربی عده ای از روحانیون
متن سند:
از : 20 ه 3 به : 316 شماره : 59878 /20 ه3 از ساعت 30:19 الی 30:23 روز دوشنبه 6 /11 /48 جلسه درس روحانیون با شرکت شیخ جعفر شجونی1، محمدرضا مهدوی، محمد کاشانی امامی2، شیخ علی اصغر مروارید، مرتضی مطهری، شیخ فضل اللّه مهدی زاده محلاتی، نجم الدین اعتماد زاده، توکلی کرمانی3، دکتر جواد باهنر، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، شیخ حسین کاشانی، لاهوتی، محمدعلی موحدی کرمانی و برادرش در منزل شیخ علی اکبر هاشمی رفسنجانی تشکیل گردید.در این جلسه صادق عسکری که قبلا در سامره روحانی بود و فعلاً در دبیرستان علوی زبان انگلیسی تدریس میکند مدت دو ساعت درس عربی داد.
شیخ جعفر شجونی خیلی ناراحت بنظر میرسید و میگفت که از سازمان بمن تلفن شده چنانچه فعالیتی بکنم شدیدا تنبیه خواهم شد و پس از درس عربی موقعی که بحث روز مطرح شد شجونی بلند شد رفت کنار اطاق نشست و گفت میترسم باز هم برای من ایجاد ناراحتی شود.
در این موقع هاشمی رفسنجانی از صادق عسکری وضع عراق را سئوال نمود عسکری جواب داد آیا اینجا ضبط صوت نیست که مطالب را ضبط کنید و چیزی نگفت هاشمی خدا را گواه گرفت افرادی که در این جلسه هستند همه مورد اطمینان می باشند بعد عسکری با احتیاط مطالبی از رادیو عراق بیان نمود و گفت اعراب از حکومت بغداد اطمینان ندارند و ایران هم حق دارد که به وضع حکومت عراق بی اعتنا نباشد زیرا تعداد زیادی ایرانی در عراق زندگی می کنند.
هاشمی عنوان نمود مدتی است که وقتی علما مطلبی را از دولت قبول ندارند فقط قهر می کنند و این صحیح نیست بلکه باید شغل های مناسبی در دست گرفت و وضع را اصلاح کرد.
مطهری در تائید مطلب گفت امروز توده ایها در کارهای دولت دخالت دارند و پستهای حساس را گرفته اند و تحت عنوان طرفداری از دربار همه کار میکنند.
شریعتی بمن گفت جوانی که عقیده توده ای داشته از اروپا به تهران آمده و الان پست حساسی دارد.
ضمنا شریعتی عقیده دارد که توده ای ها بوسیله قدرت دربار سرمایه داران و شما را از بین میبرند بعد هم اصل کار را از بین خواهند برد.
مطهری ادامه داد فعلاً در سازمان امنیت دو نوع طرز فکر وجود دارد یکی پیرمردان که بعضی ها متدین هستند و دیگری جوانها که به دین اعتنا ندارند و فکر اصلاحی دارند که بنفع توده ای ها است و خود آنها هم ممکن است عقیده توده ای ها را داشته باشند.
در هر صورت افراد توده ای در حکومت دخالت کرده اند ولی آقایان فقط با قهر کردن از دولت خود را کنار می اندازند.
نظریه منبع : چنانچه راجع به تشکیل این جلسات مطالبی مطرح شود یا تذکری بوی داده شود ممکن است مظنون شود.
نظریه رهبر عملیات : رهبر عملیات نظری ندارد.
آسای نظریه 20 ه 3 : 20 ه 3 نظری ندارد.
توضیحات سند:
1ـ جعفر جوادی شجونی فرزند شیخ محمد واعظ در 5 اردیبهشت 1311 در فومن متولد شد و پس از خواندن دروس مقدماتی در سال 1327 به قم رفت و به تحصیل پرداخت و از محضر اساتیدی چون نوری، ستوده، بهجت و موسوی اردبیلی بهره برد و مقداری هم درسهای آیت الله بروجردی و امام بهره گرفت.در سال 30 با شهید نواب صفوی آشنا شد که در پی این آشنایی و ترور نافرجام حسین علاء در سال 34 زندانی شد و پس از مدتی آزاد شد.
در نهضت امام خمینی همراه دیگر روحانیون و مردم به فعالیت پرداخت و بارها دستگیر و زندانی شد.
از جمله مشاغل وی پس از پیروزی انقلاب نمایندگی امام در رسیدگی به اموال خاندان پهلوی در کرج و ریاست کمیته کرج بود و در اولین دوره مجلس شورای اسلامی به عنوان نماینده از حوزه انتخابیه کرج به مجلس رفت.
(کیهان ش 12131 ـ 1363 * کیهان 7 /12 /59 ) 2ـ آیت الله محمد امامی کاشانی فرزند ابوتراب در 10 مهر 1310 در شهر کاشان متولد شد و مقدمات علوم دینی را در حوزه کاشان فرا گرفت و سپس برای تکمیل آن به قم رهسپار شد و مدت 10 سال از محضر آیات عظام بروجردی، داماد و امام خمینی بهره مند شد.
در سالهای نهضت امام خمینی فعالیتهای بسیار کرد که در این مسیر بارها دستگیر شد.
و نهایتا در سال 1355 به شهرستان گنبدکاووس تبعید شد.
وی به همراه دیگر یاران امام چون شهید بهشتی و مطهری هسته مرکزی جامعه روحانیت مبارز را پی ریزی کرد و پس از پیروزی انقلاب اسلامی از سوی امام خمینی به عنوان عضو شورای نگهبان منصوب شد.
در 6 اسفند 1357 از طرف امام به عنوان سرپرست مدرسه عالی سپهسالار ـ مدرسه عالی شهید مطهری ـ تعیین شد.
در اولین دوره مجلس شورای اسلامی به مجلس رفت و در مجلس خبرگان عضو خبرگان رهبری بود.
ایشان همچنین به عنوان امام جمعه موقت تهران به اقامه جماعت می پردازد.
و در حال حاضر نیز از اعضای مجلس خبرگان رهبری می باشند.
3ـ اصغر توکلی کرمانی از 10 سالگی به طلبگی پرداخت و از محضر آیات عظام بروجردی، صالحی کرمانی و شیخ الرئیس حاج شیخ حسین فقیه بهره مند گردید.
در سال 1332 وقتی برای وعظ به بحرین رفته بود به دستور سفیر وقت انگلیس به نام بالیوز دستگیر و شبانه به آبادان برگردانیده شد و یک سال قبل از رفتن به بحرین، در بوشهر به اتفاق مردم قمارخانه ای را بسته و آن را تبدیل به قرائت خانه قرآن میکند.
وی که در سال 1357 ش پیرمردی 73 ساله بود در کرمان یک مغازه کوچک (دکه) کتابفروشی داشت و کتابهای خطی و قدیمی داشت و قبل از آن هم در زمان رژیم پهلوی در کرمان و سپس در مشهد عتیقه فروشی داشت.
(روزنامه ایران ش 585 ـ 10 بهمن 1375)