تاریخ سند: 28 فروردین 1346
متن سند:
به : 401
از : 322 شماره : 6276 /322
طبق اطلاع واصله نفوذ عناصر مشکوک و غیرمطمئن در دربار شاهنشاهی
طبقات مختلف مردم شاهدوست را نگران ساخته و صرفنظر از دکتر باهری1 که
سوابق او روشن است دفتر مخصوص شاهنشاهی عناصر صد درصد خائن و
منحرف را پناه داده که از آنجمله علی صارمی مدیرکل دفتر مخصوص
شاهنشاهی می باشد شوهر
خواهر نامبرده کشاورز
صدر2 است که در 25 تا 28
مرداد به منظور برانگیختن
مردم علیه مقام شامخ
سلطنت در چهارباغ
اصفهان کارناوالی ترتیب
داده بود مشارالیه در زمان
اشتغالش در وزارت
اطلاعات و علاوه بر
همکاری نزدیک با
توده ای ها حداکثر فداکاری
را نسبت به کشاورز صدر از
خود نشان می داد تا آنجا که
قسمتی از اسرار معینیان را
به علت نزدیکی که با ایشان
داشت در اختیار شوهر خواهرش قرار می داد ضمنا برادر شوهر خواهر علی
صارمی به نام مهندس کشاورز3 داماد برادر خمینی است و نیز مریم صارمی و
برادرزنش به نام صادق نوروزی در حزب منحله توده فعالیت داشته اند و
هم اکنون کشاورز صدر با برادر خمینی به نام هندی جلسات سری دارند.
ریاست بخش 312
از اشخاص مذکور در گزارش خبری آقایان محمدعلی کشاورز صدر و علی صارمی دارای سابقه
فعالیت به نفع آقای دکتر مصدق می باشند و فرد دیگری به نام خمینی که تصور می رود آیت الله
خمینی...
باشد علیهذا عین برگ گزارش خبری و پرونده دو نفر مذکور جهت استحضار و هرگونه
اقدام به پیوست ایفاد می گردد.
بخش 311 امیدی 11 /2 /43
آقای سیاوشی
پس از تحقیق و بررسی در مورد افراد مندرج در گزارش فوق مذاکره نمائید.
3 /2 /46
توضیحات سند:
1ـ دکتر محمد باهری در سال
1298 شمسی در شیراز متولد
شد.
تحصیلات ابتدایی و متوسطه
را در این شهر به پایان رساند و
لیسانس حقوق قضایی خود را از
دانشگاه تهران دریافت نمود.
وی
دوره دکترای دولتی حقوق را در
دانشگاه پاریس گذراند و مدت
20 سال استاد دانشکده حقوق
دانشگاه تهران بود.
باهری که از
توده ای های قدیم و دبیر کمیته
حزب توده در فارس بود، بعدا
تغییر روش داد و مورد علاقه
اسداللّه علم واقع شد.
در تیرماه
1341 از طرف علم به عنوان
معاون نخست وزیر انتخاب
گردید و در اواخر همان سال در
حالی که دانشیار دانشکده
حقوق بود، به وزارت
دادگستری رسید.
در سال
1345 به معاونت دربار
منصوب شد و مسئولیت امور
اجتماعی دربار به او محول
گردید.
وی مدتی نیز مسئولیت
بازرسی عالی شاهنشاهی
آموزش عالی را به عهده داشت
و سرپرست برنامه های تبلیغاتی
جشنهای خانمان برانداز 2500
ساله شاهنشاهی نیز بود.
باهری
از آغاز تأسیس «حزب رستاخیز
ملت ایران» بدان پیوست و یک
کانون فعال حزبی را در تهران
اداره می کرد.
وی در مرداد ماه
سال 1356 به سمت دبیرکلی
حزب منصوب شد و در 5
شهریورماه 1356 به عنوان
وزیر دادگستری وارد کابینه
شریف امامی گردید.
باهری
دهها کتاب در مدح خاندان
پهلوی منتشر ساخت.
2ـ سید محمدعلی کشاورز
صدر فرزند سید محمدحسین
ملقب به بهارالملک در سال
1288 ش در شهر خمین چشم به
جهان گشود.
تحصیلات خود را
در دبستان قدسیه و دبیرستان
ادیب به اتمام رسانید و فنون
ادب و علوم فقه و قضا را نزد
مدرسین مختلفی فرا گرفت.
از
سال 1312 ش وارد قضا گردید
و بعدا به ریاست دادگاههای
بخش اصفهان منصوب شد.
در
دوره پانزدهم و شانزدهم به
عنوان نماینده مردم خرم آباد
وارد مجلس شورای ملی شد.
او
از نخستین کسانی بود که به
خاطر مبارزه برای ملی شدن
صنعت نفت به صف یاران
مصدق پیوست و با زندان و
تبعید روبرو شد.
در روز 28
مرداد 1332 در اصفهان
استاندار بود که در برابر
کودتاگران ایستاد ولی دستگیر و
به زندان تهران انتقال یافت.
پس از آزادی، تا پایان عمر
هرگز شغل دولتی نپذیرفت و
زندگی را از راه وکالت
دادگستری گذراند.
در سال 1339 که حمایت
سیاسی جبهه ملی تجدید گردید،
در راه گسترش آن کوشید و
سرانجام همراه دیگر رهبران
جبهه ملی به زندان رفت.
او در زمینه های حقوق ادبیات،
مسایل اجتماعی و سیاسی
تألیفاتی دارد که می توان از
عقاب کمازان یا کریمخان زند از
رابعه تا پروین، مکتب سعدی،
در قلمرو سعدی، آئین مددیه
کیفری و قانون دیوان کیفر نام
برد.
وی همچنین از جمله
نامزدهای مجلس چهارم سنا بود
که پس از مدتی در اعتراض به
فرمایشی بودن انتخابات
انصراف داد.
سرانجام سید
محمد علی کشاورز صدر در
نیمه شب 25 تیر 1353 به
دنبال یک حمله قلبی فوت کرد و
حکومت پهلوی از درج خبر مرگ
او و برپایی مجلس ختم جلوگیری
کرد.
3ـ دکتر فریدون کشاورز در
رشت به دنیا آمد، در دارالفنون
درس خواند و در دوره رضاشاه
با استفاده از بورس دولتی در
پاریس تحصیل کرد و پس از
بازگشت به ایران در دانشکده
پزشکی به تدریس پرداخت.
وی
سه ماه پس از تشکیل حزب توده
با کمک سلیمان میرزا اسکندری
عضو حزب توده شد و در مهرماه
1321 به عضویت کمیته مرکزی
درآمد.
در مجلس چهاردهم
(1322) لیدر فراکسیون توده بود
و در کابینه قوام السلطنه (1325)
به وزارت فرهنگ رسید.
مدتی
نیز روزنامه «رزم» ارگان
سازمان جوانان حزب توده را
منتشر کرد.
(29 ـ 1321).
پس از
غیرقانونی شدن فعالیت حزب
توده و فرار سران حزب به
شوروی رفت و در پلنوم ششم
(1338) از حزب توده کناره
گرفته، بعد از آن به بغداد رفت و
مدتی در رادیو عراق به کار
پرداخت.
سپس به الجزایر رفت و
در آنجا به تدریس در دانشگاه
مشغول شد و کتاب «من متهم
می کنم کمیته مرکزی حزب توده
را» منتشر کرد.
وی در تلاش
برای ماندن در عرصه
فعالیت های سیاسی گاه به چین
نزدیک شد و گاه به آلبانی اما این
ارتباط ها دوام چندانی نداشت و
او همچنان در انزوای سیاسی
باقی ماند.
برگرفته از :
خاطرات کیانوری ص 3 و 382
خاطرات ایرج اسکندری
صفحات مختلف
سیاست و سازمان حزب توده
صفحات مختلف
نگاهی از درون به جنبش چپ
ایران، صفحات مختلف
منبع:
کتاب
نصرتالله معینیان به روایت اسناد ساواک صفحه 200