صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

گزارش

تاریخ سند: 22 آذر 1347


گزارش


متن سند:

محترما بعرض می رساند در ساعت 40 /14 مورخه 21 /9 /47 در مسجد جامع پس از انجام مراسم نماز جماعت و دعا طبق معمول روزهای گذشته آقای سید عبدالحسین دستغیب روی منبر رفته رشته سخن را به مناسبت شهادت حضرت علی (ع) بدست گرفت که خلاصه ای از مطالب آن چنین است امروز مجلس ترحیم علی است این افتخار ایرانی است که تحت ولایت مولا علی است حضرت سلمان یک نفر ایرانی است فارسیان و ایرانیان افتخار شیعه در اسلام را بدست آوردند خداوند در قرآن هم فرموده بیان داشته که ما آماده کردیم کسانی را که قرآن و محمد را دوست دارند اگر یک عده اعراب پاپتی (برهنه) دین اسلام را نپذیرفتند ما دین را حفظ می کنیم سلمان و قوم سلمان به برکت این ولایت است (ولایت حضرت علی) که نصیب ایرانیان گردید فهمی که خدا به ایرانیان و عجم داده به اعراب نداده است محمدبن یعقوب کلینی و ابن بابویه ایرانی اهل تهران و قم هستند این کشور را کی نگه داشته کشور ما یک لقمه از کشورهای بزرگ است غیر از اینکه به برکت امام هشتم است و بعد در مورد قیام غلام1 پیشه وری2 و وقایع آذربایجان اشاره کرد که شخصی طلب کرد که خدایا من سه حاجت از تو دارم که دو حاجت راجع به بهبودی مریضی بود و حاجت دیگر راجع به فتنه پیشه وری آذربایجان حضرت در خواب آن شخص آمد و البته حاجت او برآورده شد و کشور ما از شرّ دشمن دفع گردید در خواب آن شخص حضرت آمده و فرموده بودند تا زمانیکه ایرانیان دست از ما برنداشته باشند کشورشان محفوظ است غرضم ولایت علی است بعد به منظور تشویق برای جمع آوری پول جهت مسجد بیاناتی ایراد و گفت شما در راه خدا و حق سبقت بگیرید و کمک کنید برای تعمیر مسجد و اشاره به ساختن تکیه (حسینیه در کربلا) گفت تنها شیرازیها اقدام نکردند چرا آنقدر این پولها را در راه خدا صرف نمی کنید طهرانیها و اصفهانیها هر کدام و شهرستانهای دیگر در کربلا حسینیه درست کرده اند دیگران آیا نمی گویند شیرازیها گدا هستند شما هم بخود تکانی بدهید بعد راجع به قبرستان و موقعیت آن رشته سخن را پیش کشید و گفت مدتها از گداها و این و آن یک تومان و 5 ریال جمع شد پولدارها پولها را چه می کنید فلان پولدار افتاد مُرد و یا این پولهای او در بانک خفه شد و این پولها را برای چه می خواهند می گوئید شهرداری برای قبرستان اقدام کند بابا کدام شهرداری تو این کوچه ها را ببین کثافت چه می کند که عبور از آن مقدور نیست به یک کوچه دو متری شهرداری کاری ندارد قبرستان برای تو درست می کند؟ شهردار به وظیفه اش عمل نمی کند آن خیابانهای بزرگ را هم که می بینید برای ظاهری و خارجی ها است شما اوقاف را ملاحظه کنید یک موقع گفتم به اداره اوقاف نصیحت کردم مگر فایده دارد من می خواهم بگویم آهای اداره اوقاف: شما کاری کرده اید که مِن بعد هیچکس مِلک وقف نمی کند اشتباه می روید چرا اداره اوقاف به وقف نامه های امام حتی عمل نمی کند بابا فلان کس یک ملکی وقف کرده که استفاده دینی ببرد اداره اوقاف می گوید نصف آن برای من اوقاف آمده می گوید از این مغازه ها باید پانصد تومان بدهی (منظور مغازه های مسجد جامع است) تو خجالت نمی کشی روزی 3 ریال اجاره.
بابا لاش خوری هم حدی دارد تو هم یک کمکی بکن می خواستم چیزی نگویم و کاری به این کارها نداشته باشم حالا که اینطور شده بگذار بگویم تو این همه پولها را چه می کنی چه حُلقومی چرا عاقل این قسم می کنید کسی دیگر در مملکت با این شرایط وقف نمی کند ـ راه خیر هم که پیش پایشان می گذاری بدشان می آید می گویند نگو من رئیسم من به رئیس اوقاف شخصی نمی گویم به اوقاف کلی می گویم دو روز دیگر موقع گذرنامه می شود چقدر توهین به ملت می کنند شما حقوق بگیر همین ها هستید آن هم بیمارستان یک آدم مریض بدبخت که هیچ ندارد از کجا بیاورد 500 تومان یا دو هزار تومان بدهد برای معالجه و پول خون در این موقع در حوالی منبر راجع به بیمارستان چند نفر راجع به پول خون گرفتن گفته های آقای دستغیب را تأیید کردند و در این مورد انتقاد نمودند بعد آقای دستغیب به گفتار خود ادامه داد که بابا ناله مردم بدبخت نگذارید بلند شود آهای ملت دولت طبقات از هر طبقه بیائید با هم باشید به هم خوبی کنید تو نگو آن یکی دولتی است آن یکی فلان است شما همه با هم فرزندان یک پدر هستید آهای آقای دکتر این مریض تو است آقای رئیس اداره وقتی یک مسلمانی رجوع می کند این همه او را این طرف و آن طرف نکشان آقای کرسی نشین آیا تو احتیاج به علی نداری بعد حکایتی از ـ عضدالدوله دیلمی و عِمران و حکایت دیگری از نجاشی که حاکی از شخصیت و معجزه و بزرگواری حضرت علی بود، بیان داشت مجلس در ساعت2114 خاتمه و سپس آقای علی اصغر سیف مدت نیم ساعت در شبستان مسجد نوحه سرائی کردند و مجلس تعطیل شد جمعیت در حدود 5 هزار نفر از زن و مرد بود مراتب جهت اطلاع گزارشا عرض شد ضمنا در خاتمه دعا کرد که خدایا کشور ما را از شرّ اجانب و کفار تو حفظ فرما و امنیت را از ما مگیر

توضیحات سند:

1 ـ مقصود غلام یحیی دانشیان است.
2 ـ سید جعفر پیشه وری، مؤسس فرقه دمکرات آذربایجان (1324 ه .
ش) بود که بعدها خود را نخست وزیر حکومت ملی! آذربایجان نامید.
در زمان رضا شاه حدود ده سال زندان بود و پس از شهریور 1320 روزنامه «آژیر» را منتشر کرد.
در دوره چهاردهم از تبریز انتخاب ولی اعتبار نامه اش رد شد.
این فرقه که اساس کار وتبلیغات خود را بر ایجاد اختلاف میان فارس و ترک گذاشته بود، ابتدا خواستار انجمن های ایالتی و ولایتی بود، اما بتدریج به مرحله تجزیه طلبی سوق داده شد.
فرقه دمکرات در اثر ناتوانی دولت مرکزی شروع به خلع سلاح پادگانها و مراکز نظامی آذربایجان کرد و تعلیمات همسایه شمالی (شوروی) را به اجرا گذاشت.
پس از مدتی شوروی بنا بر توصیه ایران قبول کرد که در امر آذربایجان دخالت نکند و پیشه وری در رأس هیئتی که همگی اونیفورم ارتش روسیه را بر تن داشتند، برای مذاکره با دولت مرکزی به تهران آمدند، اما مذاکرات به نتیجه ای نرسید.
گفته شده که مسئولین شوروی به پیشه وری دستور دادند که نیروی مسلح آذربایجان نباید در برابر قوای دولت مرکزی مقاومت کند و پیشنهاد کردند که سران فرقه دمکرات به شوروی پناهنده شوند.
به هر حال در 21 آذر 1325 ه .
ش با ورود ارتش و تسلیم بعضی سران دمکرات و فرار جمعی از آنان به شوروی، موضوع پایان یافت.
ر.ک : جلال الدین مدنی، تاریخ سیاسی معاصر ایران، ج 1.
صص 292 ـ 314

منبع:

کتاب شهید آیت‌الله سید عبدالحسین دستغیب به روایت اسناد ساواک صفحه 406


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.