خیلی محرمانه
متن سند:
تاریخ: ۱۴/۸/۴۸ شماره: ۲۳۲۲
خیلی محرمانه
گفتههای جهانبخش فیروز فولادی
فیروز فولادی تا روز شنبه ۳۱/۹/۶۹ در مونیخ بود و به طوری که اظهار میکرد در زوریخ (سویس) اقامت خواهد کرد و از مونیخ به زوریخ عزیمت نموده تا در آنجا در یکی از مؤسسات (که خبرهای روزنامهها را بریده و برای مؤسسات و اشخاصی که اخبار راجع به آنهاست میفرستد) کار خواهد کرد. در مورد وضع طرفداران پکن وعده آنها اظهار میکرد نامبرده و دوستان آنها از قبیل خانبابا تهرانی* و همایون فرازی وعده دیگری از آنها جدا شده و دیگر ارتباطی به چین و طرفداران آن ندارند وعده خیلی معدودی در حدود پنج الی شش نفر جزو آن عده باقی مانده و بقیه که خودش و دوستانش باشند دیگر هیچ گونه رابطه با پکن نداشته و فعالیت خود را فقط در کنفدراسیون انجام میدهند و به طوری که نامبره اظهار میکرد به دانشجویان ثابت شده است که خارجی اعم از روسیه یا چین همگی یکی بوده و به هیچ وجه قابل استفاده برای اقدام در بهبود کشورهای کوچک نمیباشند و فقط نیروهای داخلی و ملی میتوانند اقداماتی بنمایند. در مورد اقدامات کنفدراسیون در عراق اظهار میکرد دو نفر از نمایندگان کنفدراسیون. (رفیع. زربخش) به عراق اعزام میشوند که نسبت به همکاری دولت عراق به تیمور بختیار اعتراض و اینکه بختیار خود را رئیس مخالفین رژیم ایران و سر دسته دانشجویان مخالف قلمداد کرده است با دولت عراق و خمینی مذاکراتی بنمایند. در مذاکرات با خمینی نامبرده اظهار میدارد که او با هرگونه همکاری با بختیار مخالف بود و تاکنون به هیچ وجه با او مذاکره و ملاقاتی نکرده است و نخواهد کرد دولت عراق هم ظاهراً به او جواب مساعد داده و وعده دادهاند اقدامات لازم نموده و جریانات را روشن نمایند پس از مراجعت نمایندگان کنفدراسیون روزنامههای عراقی در سرمقالههای خود در مورد اعزام نمایندگان کنفدراسیون دانشجویان ایرانی قلمفرسائی نموده و بدون اینکه در مورد تیمور بختیار شرحی نوشته باشند آمدن نمایندگان کنفدراسیون را طوری قلمداد کردهاند که دانشجویان ایرانی با اختلافات مرزی و اعمالی که از طرف دولت عراق نسبت به ایران انجام میشوند موافق میباشند در نتیجه از طرف کنفدارسیون تلگراف اعتراض آمیز شدیدی به عراق میشود.
چنانچه در روزنامههای خود خبر سابق را تکذیب نکنند کنفدراسیون در روزنامههای جهانی جریان را تکذیب کرده و حقیقت را خواهد نوشت ولی از طرف عراق هنوز جوابی به دانشجویان داده نشده است و شمارهای که قرار است تا چند روز دیگر منتشر شود روزنامه ۱۶ آذر ارگان کنفدراسیون شدیداً به عراق و تیمور بختیار حمله خواهد کرد ضمن اینکه اختلاف خود را با دولت ایران و رژیم آن تعقیب خواهد کرد ولی با اشخاصی امثال تیمور بختیار و دولت عراق که به مرزهای ایران تجاوز میکند همکار نبوده و بلکه شدیداً علیه آنها میباشد خواهد نوشت.
در مورد گذرنامهاش جریان آن که گذرنامه ایرانی گرفته است به چند نفر از رفقای خود گفته است و به طوری که احساس میشود بعضی از آنها او را مورد تنقید قرار دادهاند و ممکن است این موضوع هم باعث ایجاد اختلافات جدید بین عده بشود.
ضمناً در مورد اینکه رفقای او از قبیل تهرانی و نراقی میخواهند گذرنامه ایرانی خود را دو مرتبه تمدید کنند اظهار میکرد چون این عده گذرنامههای عراقی و سوریه دارند میخواهند پس از به دست آوردن گذرنامه ایرانی گذرنامههای عراقی و سوریه خود را به عنوان اعتراض به همکاری عراق با تیمور بختیار پس بدهند. به طوری که نامبرده اظهار میکرد روزنامه طوفان به طور غیر منظم. روزنامه توده هم از طرف چند نفر دانشجویان طرفدار پکن منتشر میشود. روزنامه آذر از طرف کنفدراسیون دانشجویان منتشر و ناشر افکار دانشجویانی میباشد که سابقاً جزو طرفداران پکن بوده و حالا از آنها جدا شدهاند. گلپر
توضیحات سند:
1- مهدی خان بابا تهرانی: وی از اعضای حزب منحله توده بود که در سال ۱۳۴۳ از آن حزب جدا شد و همراه با شماری دیگر از تودهایهای بریده از حزب، گروههای «انقلابی توده» و «توفان» را به ترتیب پایه گذاری کرد. پس از انشعاب از هر دو گروه یاد شده، «سازمان گروه کادرها» را تشکیل داد. دیری نپائید که با دیگر اعضای گروه کادرها اختلاف نظر پیدا کرد و از آن گروه نیز جدا شد و به گروه «۱۹ بهمن پیوست.» همکاری و وابستگی او با این گروه نیز طولانی نبود. پس از چندی از آنان نیز برید و به همکاری با جبهه ملی پرداخت. این همکاری نیز ادامه نیافت. خان بابا تهرانی در دورانی که عضو کمیته مرکزی حزب توده بود، بنابر اسناد باقیمانده از ساواک شاه با مقامات " C.I.A " ارتباط داشت. وی در سال ۱۹۷۲ از دولت آلمان تقاضای پناهندگی سیاسی نمود که این تقاضا پذیرفته شده است. دور از نظر نیست که انشعابهای پیاپی از حزب توده و کشمکشها و انشعابهای گسترده کنفدراسیون دانشجویان و محصلین ایرانی، زیر سر مهرههای وابسته به " C.I.A " مانند خان بابا تهرانی بوده باشد. -نهضت امام خمینی، سید حمید روحانی، ج ۳، ص ۳۱۹
منبع:
کتاب
سپهبد تیمور بختیار به روایت اسناد ساواک، جلد سوم، بختیار در عراق صفحه 42