تاریخ سند: 10 فروردین 1357
موضوع: چهلمین روز کشتهشدگان حادثه تبریز
متن سند:
شماره: 151 /23ﻫ تاریخ: 10 /1 /2537[] 0110
از: سازمان اطلاعات و امنیت قزوین
به: مدیریت کل اداره سوم 312
موضوع: چهلمین روز کشتهشدگان حادثه تبریز
از صبح روز گذشته 9 /1 /37 از جانب سیدحسن موسوی شالی و آسیدعباس ابوترابی که از روحانیون متنفذ این شهر و عضو هیئت علمیه قزوین بوده و در آن اداره کل سابقه دارند اعلام شد که از صبح فردا (10 /1 /37) در مسجد شاع با رعایت کامل و آرامش اجتماع نموده و در مجلس ترحیم مربوط به منظور ابراز همدردی شرکت نمایند که به همین نحو نیز عمل شد و از بامداد روز جاری مردم متدرجاً به مسجد مذکور وارد و اجتماعی با شرکت در حدود دو هزار نفر تشکیل و آسیدعباس ابوترابی به منبر رفته و ضمن سخنرانی در ارتباط با وقایع اخیر از مردم خواست که نظم و آرامش را حفظ نموده و بدون سروصدا به منازل خود بازگردند لیکن به محض پایان یافتن مجلس گروهی از جوانان مذهبی پیشاپیش جمعیت از مسجد خارج و ضمن دادن شعار زنده باد خمینی چند جام از شیشههای بانک صادرات ایرانشهر و بازرگانی واقع در بازار را شکسته و پس از توزیع تعدادی اعلامیه در همین زمینه متفرق گردیدند. وضع بازار از صبح روز جاری به این ترتیب بوده که مغازههای قسمت اصلی بازار کاملاً تعطیل ولی مغازههای دهانه بازار (میدان) و میدان ترهبار (علاف بازار) تقریباً باز بوده است و در خیابانها اکثر غریب به اتفاق مغازهها باز و مردم به کسب و کار خود مشغول بودند در حال حاضر بجز تعطیل بودن قسمت عمدهای از بازار وضع کاملاً عادی و تحت کنترل مأموران است مراتب جهت استحضار اعلام و مشروح جریان و همچنین وقایع بعدی بموقع به استحضار خواهد رسید. رئیس سازمان اطلاعات و امنیت قزوین. انصاری
ساعت 13:15 تلفنی به آقای جهانبخش کارمند بخش 312 گفته شد عربی
اصل در پرونده 14 /15ج3
توضیحات سند:
* در بولتنی از ساواک راجع به رویدادهای 10 اسفند قزوین آمده است: «بازار قزوین و بخشی از مغازههای خیابانهای این شهر تعطیل بوده و از ساعت 900 روز مذکور مجلس یادبودی در مسجد شاه قزوین با شرکت حدود 2 هزار نفر تشکیل شده است. پس از خاتمه مجلس مورد بحث جمعیت ابتدا با آرامش از مجلس خارج و آنگاه تعدادی از جوانان متعصب مذهبی ضمن دادن شعار به نفع روحاله خمینی تعدادی از شیشههای شعب بانک صادرات، ایرانشهر و بازرگانی در بازار قزوین را شکسته و پس از توزیع تعدادی اعلامیه مضره متفرق شدهاند» انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، کتاب چهارم، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1378، ص 117
* در سند دیگری امده است:
«از: 23ﻫ تاریخ: 28 /1 /37
به: 312 شماره: 294 /23ﻫ
موضوع: مجلس ترحیم به مناسبت چهلمین روز واقعه تبریز
از طرف هیئت علمیه قزوین مجلس ترحیمی به مناسبت وقایع تبریز در مسجدشاه قزوین در تاریخ 10 /1 /37 برگزار و عدهای که اکثریت آنها از بازاریان بودند در آن شرکت نمودند آیاتی از کلاماله مجید قرائت شد سپس آسید عباس ابوترابی به منبر رفت و اظهار داشت با اینکه من آمادگی قبلی نداشتم و قرار نبود به منبر بروم ولی در اینجا به قرآن مراجعه کردم خوب آمد این است که به منبر رفتهام نامبرده سپس مطالبی درخصوص مقام روحانیت در جامعه صحبت کرد و از وقایع قم و تبریز یاد کرد و اضافه نمود در حال حاضر خمینی در بین مراجع تقلید به زهد و تقوا معروف و دارای شجاعت و شهامت بینظیری است و به حق مرجع عالیقدر تقلید شیعیان جهان میباشد و حالا به چه علت روزنامه اطلاعات که در سابق نامبرده را یگانه مرجع مسلم شیعیان میدانسته پس از مدتی به انتشار مطالب واهی از ایشان انتقاد و به جامعه روحانیت توهین و هتاکی نموده معلوم نیست و این خود سبب ایجاد وقایع قم و تبریز و سایر شهرها شده و مردم مسلمان قیام و شدیداً به بانیان این اراجیف اعتراض نمودهاند ولی متأسفانه دولت عوض اینکه نویسندگان اینگونه مطالب را تنبیه کند دستور مقابله با مردم مسلمان را داده و باعث از بین رفتن تعداد کثیری از مردم شده است ضمناً در طول سخنرانی مشارالیه هر جا اسم خمینی برده میشد حاضرین با ختم صلواتهای مکرر گفتههای ناطق را تأئید میکردند و در عین حال از طرف ناطق مرتباً به جمعیت حاضرین گوشزد میشد که همانطور که مراجع تقلید هم دستور دادهاند از تظاهرات خصمانه و دادن شعارهای خلاف نظم و امنیت عمومی خودداری نمایند ولی با تمام این سفارشات پس از پایان مجلس تعدادی از جوانان اقدام به شکستن شیشههای بانکهای محدوده بازار نمودند. ضمناً گویا عدهای از اهالی شهر به سرپرستی سیدحسن موسوی شالی به قراء شال و اسفرورین میروند تا در مجالس منعقده شرکت نمایند.
نظریه شنبه: نظری ندارد
نظریه یکشنبه: منابع خبر در محل حاضر بوده و کلیه اخبار و اطلاعات را مرتباً گزارش نمودهاند که به موقع به استحضار خواهد رسید.
در پرونده کلاسه 11908 بایگانی شود2 /2 /37»
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان قزوین، کتاب 3 صفحه 23