صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: محمد رزم دانش‌آموز دبیرستان ابن سینا بندرعباس

تاریخ سند: 11 فروردین 1355


موضوع: محمد رزم دانش‌آموز دبیرستان ابن سینا بندرعباس


متن سند:

از: 17/ ﻫ تاریخ: 11 /1 /2535[]1
به: 324 شماره: 5070/ ﻫ 1
موضوع: محمد رزم دانش‌آموز دبیرستان ابن سینا بندرعباس
0111
نامبرده بالا ضمن ملاقات با یکی از دوستانش در حالی که قدم زنان از خیابان اصلی شهر بندرعباس می‌گذشتند به جلوی ساختمان ساواک رسیده در این موقع رزم به دوستش یکی از اتومبیل‌های کارمندان ساواک را که جلوی اداره پارک شده بود و به روی آن چادر کشیده بود نشان داده و اظهار داشته این اتومبیل همیشه رویش چادر می‌کشند. سپس افزوده چندین بار به طور مخفیانه به جلوی ساواک آمده و شماره دو سه تا از اتومبیل‌های ساواک را یادداشت و در منزل نگهداری می‌کند لیکن مدتی است که جلوی ساواک پلیس گذاشته‌اند ولی اگر آدم بخواهد کاری بکند این پلیس‌ها هم نمی‌توانند جلویش سد کنند. وی در پایان صحبت‌هایش به دوستش اظهار می‌دارد چنانچه کتاب و یا نواری بخواهی که با خود به میناب ببری برایت تهیه نمایم.
نظریه شنبه: نظری ندارم.
نظریه یکشنبه: محمد رزم یکی از عناصر مذهبی می‌باشد که کتب مضره مذهبی را بین دوستانش توزیع می‌نماید و مشغول فعالیت‌هایی در این زمینه می‌باشد. ضمناً موضوع تهیه شماره اتومبیل‌های کارمندان ساواک بندرعباس از ناحیه یادشده قابل بررسی است و تا حد امکان اعمال و رفتارش از طریق شنبه تحت مراقبت می‌باشد و هرگونه اخبار مکتسبه بعدی از وی به موقع گزارش خواهد شد. بیضاء
نظریه چهارشنبه: به گزارش شنبه اعتماد حاصل است. ر . ثابت
نظریه جمعه: نظریات فوق مورد تایید می‌باشد.
بیطرفان11 /1 /35
بایگانی شود

توضیحات سند:

_________________
1. تغییر تقویم از هجری شمسی به شاهنشاهی: محمّدرضا شاه نیز چون پدرش ناسیونالیسم شاهنشاهى را به عنوان ایدئولوژى مشروعیت‌بخش نظام خود برگزیده بود. یکى از ویژگى‌هاى این ایدئولوژى تأکید بر تاریخ و فرهنگ باستانى ایران به خصوص دوره‌ی هخامنشى و بى‌اعتنایى به فرهنگ و تاریخ اسلامى ایران بود که همین امر موجب بى‌اعتنایى مردم به این ایدئولوژى و بیگانگى بیشتر دولت و ملت گردید. در واقع ناسیونالیسم شاهنشاهى با واقعیت‌هاى جامعه ایران سازگار نبود و نمى‌توانست پیوند مستحکمى میان دولت و ملت ایجاد کند. در این ایدئولوژى دو نکته بارز وجود داشت: اول تأکیدى که بر سلطنت و شخص شاه به عنوان موجودى مقدس مى‌شد، و دوم تحقیر ارزشها و نهادهاى مذهبى جامعه، دولت پهلوى مى‌کوشید تا براساس این دو ویژگى، فرهنگ باستانى ایران را بازسازى کند. در این ایدئولوژى، شاه تنها حافظ بقا و دوام دولت، تکیه‌گاه قلبى مردم و سایه خدا تلقى مى‌گردید.
اوج ظهور این ناسیونالیسم را مى‌توان در جشن‌هاى دو هزار و پانصد ساله شاهنشاهى ایران مشاهده کرد. این جشن‌ها در نهایتِ تشریفات و ابتذال، پوشش گسترده خبرى جهانى و با حضور بسیارى از سران کشورهاى جهان و با صرف صدها میلیون دلار هزینه، در زمانى برگزار مى‌شد که قحطى و گرسنگى بخش‌هایى از کشور را فراگرفته بود و در بسیارى از مناطق، مردم از تأمین احتیاجات اولیه خود ناتوان بودند.
آخرین بروز رسمى ایدئولوژى شاهنشاهى تغییر تقویم ایران از هجرى شمسى به شاهنشاهى بود. در اواخر سال 1354 اعلام شد که از سال بعد تقویم شاهنشاهى جایگزین تقویم موجود خواهد شد. تقویم جدید براساس تاریخ فرضى دو هزار و پانصد سال سلطنت در ایران و با احتساب سال‌هاى سلطنت محمّدرضا شاه ساخته شده بود. بنابراین سال 1355 سال 2535 اعلام شد، اما مردم هیچ‌گاه از آن استقبال نکردند و عملاً آن را به تمسخر گرفتند؛ تا آنجا که پس از کمتر از دو سال شاه مجبور شد این تقویم ساختگى را کنار بگذارد. در هر حال ایدئولوژى شاهنشاهى نه تنها نتوانست خلاء مشروعیت نظام پهلوى را پر کند، بلکه بر بحران مشروعیت افزود و از دیگرسو بیگانگى مردم و دولت را نیز عمیق‌تر ساخت.
انقلاب اسلامى ایران، جمعى از نویسندگان، (قم) دفتر نشر معارف، چاپ سى و هفتم، زمستان 1385، ص 126.

منبع:

کتاب انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک / استان هرمزگان - کتاب 2 صفحه 1

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.