من اصبح و لایهتّم بامور المسلمین فلیس منهم و من سمع رجلاً ینادی یاللمسلمین فلم یجبه فلیس بمسلم
متن سند:
از سخنان رسول اکرم (ص): هرکس به چنین حالتی درآید که به امور زندگی مسلمانها اهمیّتی نورزد از مسلمانان نیست و هرکس فریاد مسلمانی را بشنود که از امّت اسلامی دادخواهی و کمک میطلبد و در عین حال به ناله او پاسخ مثبت بدهد مسلمان نیست
حکومت علی علیهالسلام
از هنگامی که انسان زندگی دستهجمعی تشکیل داده خود را نیازمند یک نظام و حکومت عادلانهای دانست که در سایه آن به زندگی خود ادامه دهد و برای رفع نیاز خود در طول زمان به تشکیل حکومتهای مختلفی دست زد امّا متأسفانه هدف خود را که (تأمین سعادت و خوشبختی است) در آن نظامها نیافت و این آرزو را بشر در فراز و نشیبهای تاریخ همچنان در سر میپرورانید تا آنکه خورشید عدالت گستر اسلام طلوع کرد و دامن حکومت خود را تا دورترین نقاط دنیای آن زمان گسترد و در آن جا بود که انسان آرزوی دیرین خود را در این مکتب مشاهده کرد در آنجا که میدید رهبر او علیابن ابیطالب (ع) دربرابر قانون با یک فرد غیر مسلمان که در حمایت اسلام بود مساویست زیرا خود شاهد این جریان بود که روزی علی (ع) در زمان خلافتش زره خود را که در جنگ صفین گم کرده بود بدست مردی نصرانی میبیند او را به محکمه قضاوت میبرد در آنجا قاضی که (خود یکی از مأمورین حکومت علی علیهالسلام است) بین رهبر مسلمانها و مرد ذمّی قضاوت می کند قاضی از حضرت میخواهد که بر ادعّای خود شاهدی بیاورد؟ (زیرا در اسلام برای اثبات هر مدّعایی حداقل دو شاهد عادل لازم است) امام علی علیه السلام شاهدی نداشتند قاضی علیه حضرت حکم میکند و طبق این حکم زره از آن مرد نصرانی شد این شخص هنگامی که مساوات و عدالت را تا این حدّ در نظام اسلام مشاهده کرد اسلام را اختیار نمود و زره را به حضرت برگردانید.
آنجا که مسئله اموال و ثروتهای عمومی مطرح است باز با دیدگان خود مشاهده میکند که خلیفه مسلمین علی (ع) با ضعیفترین فرد جامعه مساوی و برابر است بلکه ملّت میدید که خوراک حاکمش از مقداری نان جوین خشکیده که آرد آن را همسرش (دختر پیامبر ص) با دست خود تهیه نموده و مقداری نمک تشکیل شده لباسش از پارچهای ساده و ارزان قیمت بود او فریاد میزد آیا من با شکم سیر بخوابم و لباسی ابریشمین بپوشم و نکند در دورترین نقاط مملکت من انسانهائی با شکم گرسنه و یا عریان بسر برند(به نهجالبلاغه وصیت 45 مراجعه شود)
در تقسیم بیتالمال آنچنان مساوات را رعایت میکرد که عدّهای از ریاستطلبان علیه آن حضرت اعتراض میکردند و وقتی از او چنین پاسخ میشنیدند که ( اگر این اموال مال شخص خودم میبود نیز آن را بطور مساوی میان مسلمین تقسیم مینمودم تا چه رسد که این اموال از آن همۀ ملّت است) از اطراف علی پراکنده میشدند و علم مخالفت برمیافراشتند و سرانجام آتش جنگ جمل، صفیّن و نهروان را بپا نمودند او نه تنها خود چنین عمل مینمود بلکه در اجراء عدالت بدست فرمانداران خود آنچنان پافشاری میکرد که وقتی میشنود یکی از استاندارانش (عثمان بن حنیف) به مهمانی یکی از اشراف مکّه میرود و در سر سفرهای که در آن غذاهای رنگارنگ چیده چنین خطاب میکند ای پسر حنیف شنیدهام که به مهمانی کسانی رفتهای که با توانگران هم بزم و از بینوایان بیخبرند ای پسر حنیف به آن چه که بر آن دندان مینهی درست بیندیش آیا نمیبینی که رهبر و پیشوای شما از متاعهای دنیا به دو قرص نان و به دو جامه کهنه اکتفا نمود؟
(نهجالبلاغه نامۀ 45) این است نمونهای از حکومت اسلامی که به رهبری علی (ع) در جامعه آن روز پیاده شد امّا متأسفانه پس از شهادت علی علیهالسلام حکومت اسلام مسیر خود را از دست داد و با رهبری خلفای اموی و عباسی و فاطمی و عثمانی بنام حکومت اسلامی و همچنین حکومتهای دوران گوناگون تاریخ اسلام تا امروز که بصورت استعمار سیاه چهره اسلام درست وارونه گشته تا آنجا که هیچ نشانهای از حکومت علی علیهالسلام در کشورهای اسلامی به چشم نمیخورد.
امروز اموال عمومی (معادن و جنگلها و ذخائر دریائی...) در کشورهای اسلامی بخصوص کشور ما ایران بدست طبقۀ حاکم و بورژواست و بجای صرف این اموال در راه مصالح و بهبودی وضع ملّت به ساختن کاخهای سربفلک کشیده و ویلاها و ساختن پلاژها درکنار دریا حتی برای سگهایشان و عیّاشی1و شبنشینی و بپا کردن جشنهای ننگین دو هزار و پانصد ساله برای پادشاهی جبّار و سفاک که روی تاریخ ایران را سیاه کردند و بپا نمودن بازیهای آسیائی و ساختن دهکده المپیک برای بازیهای جهانی که مقصودی جز سرگرم کردن جوانان عزیز ندارند و...
...
.
که این جنایات به قیمت فقر و بیچارگی ملّت و اختلاف عمیق طبقاتی بین مردم( که نمونه آن بین شمال و جنوب شهر تهران مشاهده میشود) و نیز به قیمت از بین رفتن میلیونها دام و صدها انسان همزمان جشنهای کثیف دو هزار و پانصدساله و گرانی عجیب ارزاق و در نتیجه منجر به گرفتن وامهای چند میلیارد دلاری و یا سرمایهگذاریهای آمریکا و ژاپن و انگلستان میشود و در این میان اگر رهبری بیدار و روشن همچون آیتاله العظمی روحاله خمینی دامت برکاته یافت میشود و اباذروار بر سر آنها فریاد میزند پاسخی که از طرف آنان شنیده شد حملۀ ناجوانمردانه به دانشگاه امام صادق علیهالسلام (مدرسۀ فیضّیّه قم) و کشتن دهها نفر از سربازان حضرت ولی عصر عج ا.
.
فرجهالشریف و صدها زخمی دیگر و کشتار بیرحمانه پانزده خرداد محرم خونین چهل ودو و براه انداختن سیل خون در خیابانهای تهران و قم و کشتن آیت ا.
.
سعیدی بوده و هماکنون تبعید کردن بیش از سی نفر از اساتید و فضلای بزرگ حوزۀ علمیه قم همانند آیتا.
.
منتظری، ابوالقاسم خزعلی، علی مشکینی، فاضل موحدی، صانعی، ربّانی گیلانی، انصاری شیرازی، [ناخوانا] و...
.
.
و...
.
و...
و به زندان افکندن بعضی دیگر چون ربّانی شیرازی، محمدعلی گرامی، صالحی مازندرانی، امید اصفهانی و.
.
و.
.
و جلوگیری از تبلیغ سخنگویان و مبلغین اسلام چون دانشمند محترم محمّدتقی فلسفی، سیدعبدالکریم هاشمینژاد،2عبّاس طبسی3 و کشتار پی در پی جوانان و دانشجویان روشن و مجاهد و به زندان افکندن بیش از 50000 هزار فرزندان خلق است و در مقابل برای سرپوشی این همه جنایات و کشتار و بیاطلاع گذاشتن مردم از آنها دست به یک سلسله تبلیغات دامنهداری میزنند از قبیل برنامههای مذهبی رادیوئی (خرافات) و آزاد گذاشتن و تأئید کردن گویندگان مزدور و روحانینماها و از طرفی دیگر معرفی نمودن جوانان مجاهد و انقلابی را بنام خرابکار و ضدّ امنیت و سعی میکنند با توطئه عجیب چهره واقعی این مجاهدین راه خدا و راه بهروزی خلق را از مردم پوشیده بدارند همانطوریکه معاویه دستور داده بود که مردم علی علیهالسلام را به جرم بیدینی بعد از نماز لعن کنند و همانطور که یزید امام حسین علیهالسلام را اخلالگر معرفی میکرد
اکنون وظیفه ما در این بحران اجتماعی چیست؟
آیا این کتاب آسمانی ما قرآن نیست که راجع به وظیفه مسلمانان میفرماید و لتکن منکم امۀً یدعون الی الخیر و یامرون بالمعروف و ینهون عن المنکر و اولئک هم المفلحون یعنی باید شما مسلمانها امتی اینچنین باشید که دائماً جامعه را بسوی اصلاح و نیکی بخوانید و نیز آنها را از هرگونه فساد و تباهی بازدارید و درصورت انجام این وظائف جامعه شما رستگار و از هرگونه بدبختی رهیده است و نیز خداوند در سوره انفال آیه 62 میفرماید واعدوا لهم مااستطعتم من قوه برای درهم ریختن کاخ ستمگران و فسادکنندگان و نابود ساختن آنان و دفاع از حریم اسلام تا آنجا که قدرت دارید قوا تهیه سازید و خود را مجهز کنید.
آیا این پیامبر اسلام بود که در برابر ستمگران و فسادکنندگان که در رأس آنها از اسامی قبائل و زورگویان که به نص قرآن (در سوره احزاب آیه 38) منشاء همه بدبختیها هستند قیام کرد و آنها را درهم کوبید آیا این امام علی بن ابیطالب علیهالسلام نیست که در خطبۀ قاصعه می فرماید خداوند اقوام و ملل گذشته را از رحمت خود دور نکرده مگر بدان جهت که آنان امر به معروف و نهی از منکر این دو وظیفه بزرگ اسلامی را ترک کردند پس خداوند همه طبقاتی را که شانه از زیر بار این دو وظیفه خالی کردند لعنت میفرماید جاهلان و نادانان را به خاطر گناه کردن و خردمندان و دانایان را به جهت بیتفاوتی دربرابر فساد و گناه سپس حضرت میفرماید شما به خاطر ترک کردن این دو وظیفه خطیر (امر به معروف و نهی از منکر) رشته اسلام را گسیختهاید و حدود و احکام اسلام را معطّل کردهاید ولی آگاه باشید که خداوند مرا (که امام و پیشوای شما هستم) به جنگ با تجاوزکاران، پیمانشکنان و تبهکاران در روی زمین امر فرمود و من با هر سه طبقه آنها جنگیدم و خوار و ذلیلشان نمودم (نهجالبلاغه خطبه 33 مراجعه شود)آیا امروز این خطاب قهرآمیز و تکلیف رای علی علیهالسلام به ما متوجه میشود آیا این علی علیهالسلام و فرزندش حسین علیهالسلام نیست که هدف از رسالت و امامت و قیام خود را اصلاح جامعه و عمران و آمادگی شهرها و امنیّت واقعی بخشیدن به توده مردم میدانند(نهجالبلاغه خطبۀ 131 مراجعه شود) اکنون ای برادران و مسلمانان و ای پیروان شیعیان علی علیهالسلام آیا هنوز وقت آن نرسیده که به فریاد بیچارگان و ضعیفان برسید و به داد اسلام و قرآن عزیز برسید آیا خداوند از ما تعهد نگرفته است که علیه دشمنان داخلی و خارجی و غارتگران اموال و ذخائر و فرهنگ و ناموس مردم قیام کنیم و آیا با سکوت خود عمل این دشمنان انسانیت و اسلام را امضا نکردهایم؟
ما امیدواریم که شما مسلمانان هرچه زودتر از گفتار قرآن و پیامبر اکرم(ص) و روش ائمه هدی پند گرفته و این مسئولیت خطیر خود را که دفاع از حریم اسلام قرآن و مسلمانان میباشد ایفاء کنید
(روحانیون حوزه علمیه قم)
توضیحات سند:
1.
در متن اباشی
2.
حجتالاسلام سید عبدالکریم هاشمی نژاد، فرزند سید حسن در سال 1311ﻫ ش در بهشهر متولد شد و پس از تحصیلات مقدماتی راهی قم شد و از محضر اساتیدی چون آیتالله العظمی بروجردی، علامه طباطبایی و امام خمینی بهرهمند شد و پس از فوت آیتالله بروجردی در سال 40 به مشهد رفت و علاوه بر تدریس در درس آیات محمد هادی میلانی و شیخ مجتبی قزوینی حاضر شد.
ایشان در پی مبارزاتش در سال 42 پس از فاجعه 15 خرداد دستگیر و 41 روز در زندان شهربانی حبس بود.
در سال 43 با همکاری آیتالله سید حسن ابطحی «کانون بحث و انتقاد دینی» را بنا نهاد و چند ماه بعد از آزادی در فاجعه مسجد فین در 22 /7 /42 که ایشان سخنرانی میکردند دستگیر و پس از مدتی آزاد شد.
پس از سخنرانی در مسجد سید اصفهان در اواخر دهه چهل ممنوع المنبر شد اما به تشکل و راهنمایی دانشجویان پرداخت و کلاسهای زیادی در دانشگاهها برگزار کرد.
در سال 54 در ایام فاطمیه در پی سخنرانی دستگیر و تا تاریخ 20 /3 /56 زندانی بود پس از آن در مشهد به فعالیتهای خود ادامه داد تا اینکه دستگیر شد و در ضمن بارها توسط ساواک مورد سوء قصد قرار گرفت.
پس از پیروزی انقلاب ایشان دبیرکل حزب جمهوری اسلامی در مشهد شد اما طولی نکشید که در هفتم مهرماه 1360 با نقشه سازمان منافقین در حالی که از کلاس درس در حزب جمهوری اسلامی خارج میشد به شهادت رسید و در «دارالزهد» حرم حضرت علی بن موسیالرضا (علیهما السلام) به خاک سپرده شد که در پی آن سه روز عزای عمومی در خراسان اعلام شد.
جمهوری اسلامی ش 5014، شنبه 7 مهر 1375
3.
آیتاللّه عباس واعظ طبسی در بهمن ماه 1314 متولد شد.
وی پس از گذراندن دروس ابتدایی وارد دبیرستان شد و در هنگام تحصیل دروس دبیرستان وارد حوزه علمیه شد و به تحصیل علوم اسلامی پرداخت و از محضر اساتید بنامی همچون ادیب نیشابوری، آقا مدرس یزدی، شیخ مجتبی قزوینی، شیخ هاشم قزوینی و آیتالله میلانی بهره برد.
وی در جریان 28 مرداد 1332 به صورت مخفیانه به فعالیت پرداخت و در سال1335 مبارزات خود را به صورت علنی ادامه داد تا اینکه توسط نیروهای ساواک به علت سخنرانی در سال 1339 به مدت هفت ماه ممنوع المنبر شد ولی مدتی بعد این ممنوعیت لغو شد.
پس از تصویب رفراندوم شاه در سال 1341 به دنبال چند سخنرانی دستگیر و به تهران منتقل شد.
وی مدتی بعد فعالیت های خود را همراه آیتالله خامنه ای و آقای هاشمی نژاد در مشهد ادامه داد که در طی این فعالیت ها دستگیر و روانه زندان شد.
ایشان پس از پیروزی انقلاب مسئولیت کمیته انقلاب اسلامی خراسان را به عهده گرفت و در سال های بعد به نمایندگی امام و آیتالله خامنه ای در خراسان و سرپرستی حوزه علمیه و تولیت آستان قدس رضوی و مسئولیت اداره سپاه پاسداران منصوب گشت.
وی همچنین نماینده مردم خراسان در دوره اول و دوم مجلس خبرگان نیز بوده است و پس از آن در سال 1375 از سوی مقام معظم رهبری به عضویت مجمع تشخیص مصلحت نظام منصوب و هماکنون نیز در این سمت میباشد.
منبع:
کتاب
آیتالله العظمی محمد فاضل لنکرانی به روایت اسناد ساواک صفحه 199