تاریخ سند: 10 خرداد 1342
بیانات شیخ عباسعلی اسلامی در منزل استرآبادی
متن سند:
روز 10 /3 /42 آقای شیخ عباسعلی اسلامی در منزل استرآبادی اظهار
داشت مردم بازاری و ملت ایران شما وقتی که 2 قران می خواستند روی سفته ها
تمبر اضافه کنند بازار را تعطیل کردید و برعلیه دولت اقدام نمودید و نگذاشتید
ولی حالا که علما را مجروح می کنند1.
طلاب را سر می برند ساکت نشسته اید
چون خدا گفته است جهاد
لازم است این ستمگریها و
ظلمها که می شود شما هم
شریک هستید.
توهینی که به علما شده قابل
بخشش نیست دولت
می گوید علمایی که که با 6
ماده مخالفت می کنند
علمای حقیقی نیستند پس
دولت علمای حقیقی را به ما
معرفی کند تا بشناسیم و
بدانیم کدام از علماء با 6
ماده موافق هستند در موقع
دعا اظهار داشت خدایا
دشمنان علما را نیست و
نابود کن.
و در پایان گفت که
فردا دنباله همین مبحث صحبت خواهم کرد.
آقای شیخ عباسعلی اسلامی در ساعت 1110 روز 11 /3 /42 در هیئت
عزاداران میدان بزرگ شهرری به منبر رفت و نکات زیر از موعظه او بسیار
توهین آمیز و زننده بوده با توجه به اینکه کلیه صحبتهای او توهین آمیز نسبت به
شخص اول مملکت و دولت می باشد.
1ـ در ابتدای موعظه گفت صلوات بلندی برای علما و پیشوایان دین و طلاب
علوم دینیه قم ختم کنید.
2ـ دستگاه مرا تهدید می کند اگر به خود و خانواده خود علاقمندید اینگونه
صحبتها را در بالای منبر
نکنید برعکس من افتخار
می کنم که دستورات قرآنی
و اسلامی را به مردم بگویم و
برای من بسی افتخار است
که مانند سایرین شهید راه
اسلام و حق و حقیقت شوم.
3ـ من حرفهای خود را طبق
دستورات اسلامی و قرآن
می گویم و از کسی ترسی
ندارم اگر بخواهید سر نیزه
را به ما تحمیل کنند تا جان
داریم از قرآن و دستورات
اسلامی دفاع می کنیم و
کسی که خدا را بشناسد از
هیچکس ترسی ندارد.
4ـ تعداد طلاق در مملکت ما پس از کشف حجاب با آمار صحیحی که دارم و من
باب مثال نام چند دفترخانه ازدواج و طلاق منهای نام دفترخانه آقای لنکرانی
واقع در خیابان گمرک را اسم برد بطور سرسام آور زیادتر شده و به همین نسبت
تعداد ازدواج بعد از کشف حجاب کمتر شده است.
5ـ دستگاه فعلی مملکت را با دستگاه فرعون و حضرت موسی تشبیه نموده که از
زیر کاخ فرعون حق و حقیقت ظهور نموده و بالاخره توانست دستگاه عظیم
فرعون را سرنگون نماید.
6ـ آقای وحیدی خراسانی در هیئت عزاداران ابوالفضلیان شهرری در ساعت
900 روز 11 /3 /42 ضمن موعظه گفت بلندگوها را که در خیابانها نصب شده تا
دستورات اسلامی بگوش مردم برسد قطع می کنند و حال آنکه دستگاه فعلی
صدای فاحشه ها و مطربها را در خیابانها دایر می نماید من این موضوع را در
مسجد سید عزیزاللّه برای اهالی تهران خواهم گفت که به مردم عزادار شهرری چه
خواهد گذشت.
بخش شهرری
توضیحات سند:
1ـ اشاره به حادثه فیضیه است :
سالهای 1341 و 1342
سالهایی است که روز به روز آن
با حادثه و تحولی همراه بود.
شاه
پس از تصویب لوایح ششگانه و
هیاهوی انقلاب سفید! با
مخالفت مردم به ویژه روحانیون
مواجه شد.
دوم فروردین سال
1342، با 25 شوال سالروز
شهادت حضرت امام صادق
علیه السلام مصادف بود.
مجلس
عزاداری در مدرسه فیضیه قم
برپا شد.
افراد مشکوک و
نظامیان با لباس شخصی و
عده ای چماق دار با فرستادن
صلوات های نابجا، مجلس را
برهم زدند و در برابر اعتراض
طلاب شروع به ضرب و شتم و
ایجاد رعب و وحشت کردند.
صدای رگبار مسلسل ها در
فیضیه و کشتار طلبه ها و مردم
در این مدرسه، چنان مردم را
متوحش کرد که به خانه مراجع
مذهبی پناه بردند.
درگیری تا
غروب آن روز در مدرسه
فیضیه ادامه یافت و مأموران
رژیم شاه، جنایتهای بیشماری
را مرتکب شدند.
کماندوها دهها
طلبه را از حجره ها بیرون
کشیدند و از طبقه دوم به زیر
انداختند دود و گرد و خاک و
بوی خون و باروت فضای
مدرسه را فرا گرفت.
لباسهای
روحانیون و کتب علمی و دینی
در میان شعله های آتش سوخت
و صحن حجره های فیضیه از
خون طلاب رنگین شد و این
تراژدی غم انگیز که دهها کشته و
صدها زخمی به همراه داشت.
حدود ساعت 7 بعدازظهر پایان
یافت.
با حمله گارد به مدرسه
فیضیه، حوزه های علمیه سراسر
کشور به اعتراض برخاستند.
بازارها بسته شد و جلسات
درس روحانیون تعطیل گردید.
علما و مراجع با ارسال
تلگرافهایی پی در پی و
سخنرانی، علیه رفتار مأموران
موضع گرفتند.
امام خمینی (ره)
با چندین سخنرانی داغ و آتشین
این خاطره را در اذهان زنده نگه
داشت و جهت مبارزه علیه رژیم
پهلوی، با مهاجرت علما به
عراق مخالفت نمود.
ر.ک:
نهضت امام خمینی، سید حمید
روحانی، ج 1.
منبع:
کتاب
حجتالاسلام حاج شیخ عباسعلی اسلامی به روایت اسناد ساواک صفحه 210