تاریخ سند: 12 آذر 1357
خدا کند یک انسان شایستهای کلک را بکند
متن سند:
خدا کند یک انسان شایستهای کلک را بکند
از: 385 تاریخ: 12 /9 /1357
به: عرض میرسد شماره: 9 ج 75 ـ 11095 /385
موضوع: فردی به نام جواد احتمالاً پزشک و یا کارمند بیمارستان سینا
فردی به نام جواد که شاهآبادی را دائی خطاب میکرد، از بیمارستان سینا با مشارالیه تماس حاصل و ضمن در اختیار قرار دادن آمارهای غلط و سرسامآور از کشتارهای مأمورین و مردم و اهانتهای زیاد به مقام و مقدسات ملی، خطاب به شاهآبادی گفت: دایی جان دیگر وضع تمام است و به زودی شاه فراری خواهد شد و سپس شاهآبادی خطاب به وی اظهار داشت: وقتی مرا به کلانتری بردند، به رئیس کلانتری گفتم یا باید من بمیرم یا اعدام شوم وگرنه تا رفتن شاه دست از کار بر نخواهم داشت و سپس افزود: بهتر است مقداری وسایل اولیه تهیه کنیم برای جلوگیری از حوادث، ولی خدا کند یک انسان شایستهای پیدا شود و کلک را بکند «منظورش این بود که شاه را ترور نمایند» در همین لحظه برق رفت و تماس قطع گردید.
نظریه : فرد تماس سوژه در انتشار اخبار غلط و تبلیغات منفی نقش بسیار فعالی داشته و قرار است مقداری وسایل کمکهای اولیه در اختیار عناصر مخالف به منظور مداوای مجروحین قرار دهد.
معاون واحد اطلاعاتی:. تقی زندیه
رئیس واحد اطلاعاتی : کاویان
این فرد دستگیر شده است. 14 /9 /57
منبع:
کتاب
بدون شرح به روایت اسناد ساواک - کتاب دوم صفحه 428