موضوع : سخنرانی شیخ شریعتی در مسجد جلیلی
تاریخ سند: 23 اسفند 1352
موضوع : سخنرانی شیخ شریعتی در مسجد جلیلی
متن سند:
به: 312 از: 20 ه 12 شماره : 121529 /02 ه 12 از ساعت 1900 روز 16 /12 /52 جلسه سخنرانی نامبرده بالا پس از اقامه نماز جماعت توسط شیخ محمدرضا مهدوی امام جماعت مسجد جلیلی با شرکت حدود 15 نفر تشکیل گردید و شریعتی بالای منبر رفت و چنین اظهار نمود: هر حزب و دسته ای دارای اساسنامه ای بوده که آن را برای مردم می خوانند و تبلیغ می نمایند.خداوند فرمود ای پیغمبر آیات قرآن را که اساسنامه اسلام است برای مردم تلاوت کن، و با این برنامه پیامبر اسلام شروع به تبلیغ فرمودند، اختلاف طبقاتی را که همیشه افراد ضعیف و زحمتکش اجتماع بوده و بنده یک عده دیگر بودند از میان برد و ایجاد تعدیل ثروت برای همگان نموده ناطق افزود فقر همیشه با بی ایمانی و جهالت همراه است مرام های سیاسی دنیا با استفاده از فقر مالی مرام خود را تبلیغ می کنند، مسلم است کسی که فقر مالی داشته باشد تن به هر مرام و ذلتی می دهد تا به امروز در دین اسلام نسبت به مسایل اقتصادی کمتر توجه شده و دین را فقط از نظر فقهی بررسی کرده اند.
امام حسین (ع) فرمود هر کس نسبت به اعمال سلطان جابر بی تفاوت باشد در ظلمی که او (سلطان) به دیگران می کند سهیم است و همین ظلم روزی گریبان او را خواهد گرفت.
با افراد ظالم نباید ساخت تا چه رسد به اینکه سران دول استعمارگر را به میهمانی کشور دعوت نمود و با آنها سر یک میز نشست.
مشارالیه اضافه نمود دوگل1 در کنفرانسی که در پاریس جهت اسلام شناسی تشکیل شده بود از علماء مصر دعوت به عمل آورده بود تا اسلام را به آنها بشناسانند اما چون تشکیل این کنگره دکان بعضی از افراد مغرض را تعطیل کرده بود دستور دادند که آن را تعطیل کنند.
شریعتی سپس مطالبی درباره محاسن تلاوت کلام اله مجید و نفوذ عجیب آن در افراد عنوان نمود و در ساعت 2000 به سخنان خود خاتمه داد.
نظریه شنبه.
نظری ندارد.
نظریه یکشنبه.
شنبه مورد اعتماد است و مطالب مندرج در این خبر از ناحیه شریعتی احتمالاً عنوان شده است.
نظریه چهارشنبه.
نظریه یکشنبه مورد تأیید است.
شیخ محمدرضا مهدوی امام جماعت.
توضیحات سند:
1ـ شاردوگل متولد سال 1890 میلادی در شهر لیل، فارغ التحصیل مدرسه عالی سن سیر و دانشگاه نظامی فرانسه در سال 1940 فرماندهی قسمتی از قوای حومه پاریس به عهده او بود.در زمان اشغال آلمانها، رهبری نهضت مقاومت فرانسه را در دست داشت.
پس از تسلیم حکومت فرانسه به آلمان و روی کار آمدن دولت ویشی به انگلستان گریخت و بالاخره دولت فرانسه آزاد را به کمک متفقین تشکیل داد.
در سال 1944 همراه قوای امریکایی و انگلیسی و نیروهای فرانسه آزاد در خاک فرانسه پیاده شد و تا سال 1926 رئیس حکومت فرانسه بود.
در این سال از سیاست کناره گرفت و در سال 1948 یک حزب سیاسی به نام حزب (ا.
پ.
اف) تشکیل داد.
وی به هنگام انقلاب الجزایر دست از کار و فعالیت سیاسی خود کشید ولی در سال 1958 که در الجزایر کودتا شد مجددا روی کارآمد و به الجزایر رفت و پس از بررسی کامل نظر خود را دایر بر خودمختاری الجزایر اعلام نمود.
در سال 1959 ژنرال هایی را که علیه وی شورش کرده بودند دستگیر و بازنشسته کرد و در سال 1961 با قدرت شگرف خود علیرغم مخالفت دست راستیها که او را تهدید می کردند رفراندم معروف خود را به نفع خودمختاری الجزایر عملی ساخت.
(ر.ک: دایره المعارف مصور، غلامرضا طباطبایی، ج 1، صفحه 189)