تاریخ سند: 7 آذر 1332
صورتجلسه شماره 3
متن سند:
تاریخ: 7 /9 /1332
صورتجلسه شماره 3
[ساعت] 19 روز 7 /9 /32 کمیته در منزل سرهنگ منصورپور تشکیل، صورتجلسه قبل قرائت و تصویب گردید.
1 . صلاحیت آقایان جعفری و شهنائی از وزارت فرهنگ که از طرف سرهنگ علویکیا پیشنهاد شده بودند تصویب شد ولی نسبت به آقای شکرابی قرار شد فعلاً مسکوت بماند.
2 . در مورد تقسیم بندی مناطق خارج از مرکز کشور و تعیین مسئولیت آنها بحث شد که آیا در هر استانی از کشور همه اعضای کمیته دخالت داشته باشند یا آنکه بهتر است مناطق خارج از مرکز به طور مجزا بین هر یک از آقایان تقسیم گردد.
این فکر پیش آمد که اگر همه در هر منطقه دخالت بکنند اشکال لوث شدن مسئولیت پیش خواهد آمد ولی اگر یک نفر مسئول یک منطقه تعیین گردد اشکال نامبرده مرتفع خواهد شد ولی چنانچه پیشامدی برای آن یک نفر رخ دهد آن منطقه بدون سرپرست خواهد ماند به همین دلیل تصمیم گرفته شد مناطق خارج از مرکز بین آقایان اعضاء کمیته تقسیم شود. ضمناً هر نفر در عین حال که مسئول یک منطقه میباشد از نفر دیگر که مسئول منطقه دیگر است معاونت و با او همکاری خواهد کرد. با درنظرگرفتن این اصل مناطق خارج مرکز به طریق زیر بین اعضای کمیته قسمت گردید:
3. تعیین مناطق و مسئولین:
1. گرگان. مازندران و گیلان مسئول سرتیپ کیا، معاون سرهنگ علویکیا
2. آذربایجان منهای منطقه کردنشین آن مسئول سرتیپ نصیری1، معاون سرتیپ بختیار
3. کردستان با منطقه کردنشین آذربایجان مسئول سرهنگ منصورپور، معاون سرتیپ بختیار
4. قزوین. همدان و کرمانشاهان مسئول سرتیپ بختیار، معاون سرهنگ علویکیا
5. لرستان. خوزستان و اصفهان مسئول سرهنگ علویکیا، معاون سرتیپ بختیار
6. فارس مسئول سرلشکر عزیزی، معاون سرتیپ کیا
7. کرمان و مکران مسئول سرتیپ نصیری، معاون سرلشکر عزیزی
8. برای خراسان چون عده حاضر آشنایی زیاد به آن منطقه نداشته، قرار شد نفر هفتم از اعضای کمیته طوری [از] بین افسران ارتش انتخاب شود که گذشته از صلاحیت عمومی، آشنایی کامل به این منطقه داشته باشد و فعلاً بطور موقت مسئولیت این منطقه نیز برعهده سرتیپ کیا واگذار گردید.
4. بنا بر پیشنهاد سرتیپ بختیار و سرهنگ منصورپور، سرتیپ معزی که چند سال فرماندهی لشکر خراسان را داشته کاندید عضو هفتم کمیته است و مقرر گردید در اطراف نامبرده از طرف کلیه اعضا تحقیقات بیشتری شده و در جلسه آتیه مطرح گردد.
5. درخصوص صلاحیت سرتیپ یاوری موافقت شد که سرتیپ کیا با ایشان تماس گرفته و به اتفاق ایشان و اشخاص دیگری که صلاحیت آنها نیز مورد تأیید کمیته واقع گردد یک کمیته فرعی مرکزی تشکیل دهند.
6. تصویب صلاحیت سرهنگ معتضد موکول به بررسی بیشتر گردید.
7. صلاحیت آقای اسدالله سرحدار تصویب گردید که با وساطت سرتیپ بختیار تماس گرفته شود.
8. راجع به ارتباط با اشخاص خارج از مرکز قرار شد هر مسئول منطقه با اشخاص ذیصلاحیت آن منطقه تماس بگیرد و عنداللزوم معاون منطقه با صلاحدید مسئول اصلی تماس حاصل نماید.
9. پیشنهادات جدید درخصوص اشخاص به شرح زیر داده شد:
1. سرتیپ بختیار، سرهنگ ستاد روحانی. سرهنگ ستاد معتمدی (فعلاً در کرمانشاه است) و سرهنگ 2 پیاده مرادیان را پیشنهاد نمود.
2. سرتیپ نصیری، سرهنگ دیلمی را در ژاندارمری پیشنهاد نمود.
3. تقریباً عموم آقایان سرتیپ نصراللهی2 فرمانده فعلی لشکر کردستان را معرفی نمودند.
4. سرتیپ کیا، سرهنگ یارجانی (مرزبان سابق[ناخوانا]) و سرگرد رادفر (نام فامیل سابق منوطه) را در ژاندارمری معرفی نمود.
5. سرتیپ کیا و سرهنگ علویکیا هر دو سرهنگ ستاد فرزانه رئیس فعلی ستاد تیپ رشت را معرفی نمودند و از لحاظ این که نامبرده فعلاً در تهران و ممکن است تا جلسه آتیه به محل مأموریت خود مراجعت نماید تقاضای تصویب بررسی صلاحیت او را کردند و تصویب شد.
10. قرار شد بعد از این برای اداره کردن جلسات به نوبت یکی از آقایان عنوان ریاست جلسه را پیدا نماید و مقرر گردید در منزل هر کسی جلسه تشکیل میگردد صاحب خانه در جلسه آتیه ریاست جلسه را عهدهدار شد.
11. جلسه در ساعت 22 ختم و جلسه آتیه به روز شنبه 14 /9 /32 ساعت 19 در منزل سرهنگ علویکیا موکول، دستور جلسه آتیه عبارت خواهد بود از اظهارنظر درخصوص صلاحیت اشخاص پیشنهاد شده جلسات و بحث در اطراف آییننامه جنگجویان زیرزمینی کوک.
توضیحات سند:
1. نعمتالله نصیری، فرزند عمیدالممالک در مردادماه سال 1289 ش به دنیا آمد. پس از طى تحصیلات مقدماتى و متوسطه و گذراندن دانشکده افسرى در سال 1313 به درجه افسرى رسید. مدتى فرمانده گردان 2 هنگ 18 کرمان شد. در سال 1329 فرماندهى هنگ پیاده پهلوى و سپس فرماندهى گارد شاهنشاهى را به عهده گرفت. در کودتاى 28 مرداد 1332 نقش بسیار مهمى داشت. در سال 1337 به درجه سرلشکرى رسید. در سال 1339، ژنرال آجودانى و سپس رئیس شهربانى کل کشور شد. در مرداد 1341 به درجه سپهبدى رسید و در سال 1342، فرماندار نظامى تهران شد. او در سال 1343 به معاونت نخستوزیرى و ریاست ساواک کشور منصوب گردید. در 13 مهرماه سال 1350 و مقارن با جشنهاى 2500 ساله شاهنشاهى، به درجه ارتشبدى رسید. در طول دوازده سال ریاست وى در ساواک، همکارى گستردهاى بین دستگاههاى جاسوسى آمریکا و اسرائیل با ساواک برقرار و مدرنترین دستگاههاى فنى جهت سرکوبى مبارزین به ایران منتقل گردید. در سندى از لانه جاسوسى مورد عملکرد نصیرى در دستگاه امنیتى شاه چنین گزارش شده است: «نصیرى در زمینه مسائل امنیتى، فردى محافظهکار است و ترجیح مىدهد به جاى رسوخ در میان گروههاى مخالف و پىبردن به اهداف و روشهایشان، آنان را یک باره سرکوب و نابود کند.» او در طول زندگى، بیش از 40 مورد نشانهاى داخلى و خارجى گرفت.
با اوجگیرى انقلاب اسلامى، نصیرى که به علت دخالت مستقیم و غیرمستقیم در ارعاب و تعقیب و شکنجه و قتل آزادیخواهان مورد نفرت همه طبقات جامعه بود، در تیرماه 1357 از ریاست ساواک برکنار و به عنوان سفیر به پاکستان اعزام شد. رژیم پهلوى در عقبنشینى گام به گام خود در برابر انقلاب اسلامى، وى را به تهران فراخواند و در یک حرکت عوامفریبانه، در 16 آبان 1357 او را بازداشت و روانه زندان کرد. سرانجام نصیرى در 22 بهمن 1357 توسط مردم دستگیر و در 27 بهمن 1357 به حکم دادگاه انقلاب اسلامى، تیرباران شد. اسناد ساواک . پرونده انفرادى
2. عبدالمجید نصراللهی در سال 1287ش در بروجرد به دنیا آمد. در سال 1309ش به دانشکده افسری رفت و دوره دو ساله را طی نمود. در سال 1325ش، درجه سرهنگی؛ سال 1332ش، درجه سرتیپی را گرفت و در سال 1337ش به سرلشکری رسید و در نهایت سپهبد شد. فرماندهی لشکر غرب و فرماندهی لشکر یکم، از جمله فعالیتهای اوست. در سال 1343ش در حالی که معاون نیروی زمینی ارتش بود، به عنوان استاندار سیستان و بلوچستان انتخاب شد و مدت 3 سال در این سمت بود. او را اهل ورزش باستانی و علاقمند به قوشبازی معرفی کردهاند که در این رابطه، سلسله مقالاتی نیز در مجله شکار و طبیعت، با عنوان «نیکوترین ورزش باستانی» نوشته است. وی در سال 1359ش از دنیا رفت.
منبع:
کتاب
سپهبد حاجعلی کیا و سازمان کوک - کتاب اول صفحه 77

