تاریخ سند: 26 خرداد 1349
موضوع: ارسال نامه به محمد منتظر قائم1
متن سند:
از: 14 ﻫ تاریخ: 26 /3 /1349
به: 316 شماره:1744/ ﻫ
موضوع: ارسال نامه به محمد منتظر قائم1
اخیراً نامهای از طرف حسن شاهچراغی2 (طلبه حوزه علمیه قم)، برای گروهبان وظیفه محمد منتظر قائم جمعی ژاندارمری دامغان رسیده که ضمن آن، فوت آیتاله حکیم3 و همچنین سالروز 15 خرداد را تسلیت گفته است.
نظریه رهبر عملیات. یک برگ فتوکپی نامه فوق به پیوست4 تقدیم میگردد.5
نظریه رئیس ساواک. شاهچراغی در قم ساکن است و از دوستان محمد منتظر قائم بوده که ماه محرم نیز در دامغان بوده است.
در ساعت 1100 روز 28 /3 سال 49 به بخش 316 واصل گردید.
فیش به نام محمد منتظر قائم بررسی و ارائه شود. 30 /3 /49
آقای مجتبوی. نامه نامبردگان بررسی و ارائه و مذاکره فرمائید. 27 /3
______________________
1. شهید محمد منتظرقائم فرزند شیخ علیاکبر در سال 1327ش در شهرستان فردوس خراسان به دنیا آمد. دوران دبستان را از سال 1335ش آغاز نمود که بخشی از آن را در دبستان نجفی فردوس – که زادگاه مادرش بود – و بخشی دیگر در دبستان تعلیمات اسلامی یزد سپری کرد و در سال 1341ش به دبیرستان افشار یزد رفت. سیکل اول را در این دبیرستان گذراند و در سال 1344ش به هنرستان رفت و در سال 1347 در رشته برق دیپلم گرفت و همان سال به سربازی رفت. او که در خانوادهای مذهبی رشد یافته بود، از دوران جوانی با جلسات انجمن اسلامی یزد که یکی از فعالیتهای آن، مقابله با بهائیت بود، ارتباط گرفت و در دوران سربازی نیز که با درجه گروهبانی در شهرهای سنندج و سمنان و دامغان خدمت میکرد، این ارتباط را ادامه داد. ارتباط او با شهید سیدحسن شاهچراغی و حجتالاسلام سیدرضا تقوی در زمان حضور در دامغان، او را به فعالیتهای سیاسی علیه رژیم شاهنشاهی و ارتباطات تشکیلاتی کشاند. وی پس از اتمام دوران خدمت وظیفه، در دی ماه سال 1349ش در اداره برق کرج به عنوان کارمند قسمت شیمی نیروگاه برق شهریار به کار مشغول شد. فعالیتها و ارتباطات او موجب شد تا در اسفندماه سال 1351ش، به اتهام ارتباط با سازمان مجاهدین خلق، دستگیر شود که در موقع دستگیری، عکس و اعلامیه امام خمینی(ره) نیز از وی کشف و به 15 ماه حبس محکوم شد. پس از آزادی در سال 1353ش، به محل کار سابق خود مراجعه نمود که به دلیل محکومیت سیاسی او را نپذیرفتند. دراین موقع راهی تهران شد و به فعالیتهای تشکیلاتی در پوششهای مختلف، از قبیل کار در مغازه فرش فروشی و کارگری در کارخانه ادامه داد. او که در پوشش شرکت در جلسات انجمن ضدبهائیت، به فعالیتهای مبارزاتی مشغول بود، پس از اعلامیهی تغییر مواضع سازمان مجاهدین خلق، با اعضای گروه فلاح – که یکی از گروههای تشکیل دهنده سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی پس از پیروزی انقلاب اسلامی بود – ارتباط گرفت و به کتابفروشی آذر، که یکی از محلهای تشکیل جلسات مبارزین بود، نیز رفت و آمد مینمود و ضمن تماسهایی با حوزه علمیه قم، با آیتالله شهید قدوسی نیز ارتباط داشت. شهید منتظرقائم، پس از پیروزی انقلاب اسلامی به عنوان اولین فرماند سپاه پاسداران انقلاب اسلامی یزد انتخاب شد. با آغاز غائلهی کردستان به آن منطقه رفت و با رشادتهایی که از خود بروز داد، به عنوان فرمانده سپاه سقز برگزیده شد. ایشان پس از بازگشت به یزد، در سپاه یزد مشغول خدمت شد که در جریان تجاوز هواپیماهای آمریکایی به طبس، به همراه گروهی از پاسداران به منطقه رفت و در حال بیرون کشیدن باقیمانده اسناد موجود از هلیکوپترها بود که در بمبارانی که به دستور ابوالحسن بنیصدر صورت گفت، در همانجا به شهادت رسید و در خلدبرین یزد به خاک سپرده شد. اسناد ساواک. پرونده انفرادی. دانشنامه مشاهیر یزد. ج 2. ص 1472
2. حجتالاسلام سیدحسن شاهچراغی فرزند سیدمسیح در سال 1331ش در دامغان به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی را و متوسطه را در دامغان بود و مدتی نیز در حوزه علمیه دامغان که پدرش نیز از مدرسان آن بود، مقدمات علوم دینی را فراگرفت. سپس به قم رفت و در مدرسه حقانی ادامه تحصیل داد و ضمن تحصیل به تبلیغ و فعالیتهای انقلابی در دامغان مشغول شد.
وی پس از پیروزی انقلاب اسلامی به عنوان یکی از مشاورین شهید قدوسی، در دفتر دادستانی انقلاب به فعالیت مشغول شد و سپس به عنوان نماینده مردم دامغان به مجلس شورای اسلامی آمد. در سال 1361 ش مسئولیت مؤسسه کیهان را پذیرفت و در سال 1364ش، همراه با شهید محلاتی و گروهی دیگر، به علت حمله هواپیماهای عراقی به هواپیمایِ آنان، به شهادت رسید.
3. آیتالله العظمی سیدمحسن حکیم (ره) در 12 خردادماه سال 1349 ش رحلت نمود.
4. نامه مورد اشاره به این شرح است: «بسمه تعالی. محضر مبارک دوست گرامی و سرور ارجمند جناب آقای محمد منتظر قائم دامت توفیقاته. سلام علیکم
موفقیت آن جناب را از پروردگار توانا خواهانم و امیدوارم که در محضر حضرت مهدی علیه السلام سالم بوده باشید و از خداوند بخواهید که لااقل 3 /1 از توفیقات خود را به شاگردان و بچههائی که در لباس روحانیت، اما از حقیقت دور و بیچاره به سر میبرند و پست ترین مرتبه آنان که این حقیر باشم، عنایت بفرماید.
و امیدوارم که مرا حتماً از دعا فراموش نمیفرمایند. علی، بله علی که فراموشش نمیکنم. علی که شدت و زیادی درسها نمیگذارد جواب نامۀ شاگردانش را بدهد و از محبت و تشویق کوچکها با ارزش میدارد... سلام میرسانیم. دعا گویم. سروران و رفقای عزیز آقای امیدوار و فرحزاد و هاشمی را سلام میرسانم. آقای شهابی و نصیری را دعاگویم. ابوی و آقاعمو را همچنین... الان که بنده مشغول نامه نوشتن هستم هم حجره عزیز آقای اکبریان برای 2 نفر از رفقا مشغول خواندن نوشتجات ولایت فقیه هستند. انشاءالله اگر ممکن شد درسهای ولایت فقیه که باید آبروریزی استعمارگران نام گذاشت، تهیه میکنم و تا چند روز دیگر که خدمت میرسم دامغان میآورم. آقای ترابی سلام میرسانند. از اینکه نوشتن نامه دیر شد خیلی معذرت میخواهم، چون امتحانات دبیرستان و امتحانات مدرسه به هم نزدیک شد و ما را واقعاً گرفتار کرد.
فاجعه بزرگ شیعه یعنی فوت بزرگ مرجع حضرت آیتاله حکیم را تسلیت عرض میکنم. همچنین روز پانزده خرداد را به شما تسلیت میگویم. دیگر عرضی نیست. شاه چراغی» بخش ضمائم
5. اداره کل سوم پس از دریافت این گزارش، طی شماره: 1866 /316 - 17 /4 /1349 به ساواک سمنان نوشت: «دستور فرمائید ضمن تعیین مشخصات کامل نامبرده بالا اعمال و رفتار و تماسهای محمد منتظر قائم را نیز تحت کنترل قرار داده و در صورت مشاهده فعالیت مشکوکی از وی مراتب را به موقع به این اداره کل منعکس نمایند.» بخش ضمائم
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک / استان سمنان - کتاب 1 صفحه 216