تاریخ سند: 28 خرداد 1348
موضوع : جلسه هفتگی عده ای از روحانیون
متن سند:
به : 316
از : 20 ه 3 شماره : 13821 /20 ه 3
در ساعت 1300 روز 22 /3 /48 جلسه ای با شرکت شیخ حسین لنکرانی.
محمد منتظری.
محمدرضا سعیدی.
سید مجتبی صالحی.
سید مرتضی صالحی و
شیخ حسین کاشانی در منزل محمد حسن طاهری اصفهانی تشکیل گردید.
لنکرانی اظهار داشت در عراق اعلام شده است هر کس پسر آقای حکیم1 را که
فعلاً فراری است و با دولت عراق مخالف است پیدا کند جایزه ای به او داده
خواهد شد.
2 محمد منتظری گفت رادیو عراق به دربار زیاد حمله کرده و آنان را
بهائی معرفی می کند، کاشانی سئوال نمود فعلاً که روابط رو به بهبودی است پس
چرا آنها باید این حرفها را بزنند منتظری جواب داد نرمی از طرف دولت ایران
است ولی آنها به همان حال خود باقی هستند.
پاستور
توضیحات سند:
1ـ سید محسن حکیم یکی از فقها
و مراجع نامدار شیعه در اعصار
اخیر ایشان در سال 1306 ه ق در
یک خاندان علم و تقوا در بیت
جلیل در لبنان متولد شد.
پدرش
علامه سید مهدی حکیم (متوفی
1312) و مادرش نواده آیت الله
آقا شیخ عبدالنبی کاظمی، صاحب
کتاب «تکمله الرجال» می باشد.
خاندان حکیم یکی از خاندانهای
اصیل و عرب در عراق می باشد
که شخصیتهای علمی و اجتماعی
بزرگی از آن برخاسته اند.
آیت الله
حکیم از محضر علما بزرگی چون
حاج سیدمحمد کاظم یزدی، حاج
شیخ محمدکاظم خراسانی،
میرزای نائینی، آقا ضیاءالدین
عراقی، شیخ الشریعه اصفهانی و
برخی دیگر تلمذ نموده است.
مرحوم آیت الله حکیم بعد از
رحلت آیت الله العظمی بروجردی،
مرجعیت عامه شیعه را به دست
گرفت و در تنظیم امور اداری
حوزه های علمی و تأسیس
مدارس و تربیت مبلغین سعی و
کوشش بلیغ مبذول داشت و در
غنا بخشیدن به فرهنگ اسلامی
شاگردانی را تربیت نمود.
ایشان
یکی از موفق ترین مراجع تقلید
شیعه در امر تألیف و تصنیف بود.
با وجود آن همه مشاغل مرجعیت
باز دست از تألیف و تصنیف
برنمی داشت و آثار ارزشمندی از
خود به یادگار گذاشت، گفته شده
از آیت الله حکیم پرسیدند: نظرش
درباره سیاست و دخالت علما در
آن چیست؟ او با صراحت فرمود:
«اگر معنی سیاست اصلاح امور
مردم روی اصول صحیح عقلانی
و رفاه حال و آسایش بندگان خدا
باشد (کما این که ظاهر امر آن
است که معنی صحیح سیاست
همین باشد) اسلام، تمامش
همین است و جز سیاست چیز
دیگری نیست و علما غیر از این
کار دیگری ندارند.
و اگر منظور
معنی دیگر می باشد اسلام از آن
بیگانه و دور است».
به همین
دلیل او در امور جاری سیاسی و
اجتماعی دخالت داشت از جمله :
1ـ شرکت در جهاد مردم عراق
علیه استعمار انگلستان
2ـ تکفیر حزب شیوعی و
اشتراکی
3ـ کمک به جنبشهای
آزادیبخش
4ـ شرکت در نهضت اسلامی
ایران
آیت الله حکیم برای اداره امور
مرجعیت خود نظم و سازمان
خاص ایجاد کرده بود و برای هر
قسمت مسئول معینی انتخاب
نموده بود و از افراد مطلع در
اداره این تشکیلات کمک
می گرفت به همین دلیل
تشکیلات او با نظم خاصی و
آبرومندی اداره می شد و این
امر در نوع خود بی سابقه بود.
از آیت الله حکیم فرزندان
برومند عالم و لایق باقی مانده
است.
آنان در دوران زعامت
پدر بزرگوار خود از معاونت و
یاری او خودداری نکردند و
پس از رحلت آن بزرگوار اغلب
آنان به دست دژخیمان نظام
عفلقی به فیض شهادت نائل
آمدند و خاندان حکیم یکی از
کانونهای مقاومت و شهادت در
عراق به شمار می آید.
این عالم بزرگوار پس از عمری
تلاش و کوشش در راه اسلام و
قرآن سرانجام در 27 ربیع الاول
1390 ه ق به ملکوت اعلی
پیوست.
مدفن آن مرحوم در
نجف در مقبره مخصوص جنب
کتابخانه خود می باشد.
(ر.ک : فقهای نامدار شیعه،
عقیقی بخشایشی)
منبع:
کتاب
شهید حجتالاسلام محمد منتظری به روایت اسناد ساواک صفحه 107