تاریخ سند: 5 بهمن 1356
پیرو تلفنگرام 5/11/2536
متن سند:
شماره: 1113 تاریخ: 5 /11 /2536[1356]
از: شهربانى استان مازندران (اطلاعات)
به: ش ک ش ریاست اداره اطلاعات
پیرو تلفنگرام 5 /11 /2536
13561105
اطلاع واصله حاکیست ساعت 2030 روز 4 /11 /2536 وسیله چهار نفر سرنشینان اتومبیل ژیان بى رنگ که شماره آن مشخص نگردیده در خیابان ششم بهمن سارى مقادیرى اعلامیه مضره دو برگى دستنویس پلىکپى شده تحت عنوان اهدا به روح شهیدان «سعیدى1، غفارى، شریعتى، رضائى، مفتاحى، شریف واقفى» پخش که نسبت به جمعآورى 12 نسخه آن و شناسائى عاملین پخش اقدام لازم به عمل آمده است.
متصدى دفتر ستوان2 خلجى
اقدامکننده: سروان علوى 5 /11 /2536
ارزیابى: صحت دارد.
نظریه: مراتب به ساواک استان اعلام خواهد شد. 6 /11 /2536ارسال شد
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. شهید آیتالله سید محمدرضا سعیدى خراسانى در دوم اردیبهشت ماه 1308 ﻫ ش در منطقه «نوغان» مشهد دیده به جهان گشود. دروس ابتدایى را نزد پدرش سیداحمد آموخت و در دوران نوجوانى به لباس روحانیت درآمد. او براى ادامه تحصیل به مشهد رفت و منطق و اصول را نزد عالمان برجستهاى چون ادیب حضرات آیات و حجج اسلام: نیشابورى، شیخ هاشم قزوینى، شیخ کاظم دامغانى و شیخ مجتبى قزوینى فرا گرفت. پس از پایان دروس سطح به شهر قم هجرت کرد و از محضر آیات عظام سیدحسین بروجردى و میرزا هاشم آملى کسب فیض نمود. با راه یافتن به محضر درس حضرت امام خمینى (ره)، جزو نامدارترین شاگردان ایشان شد و با دریافت لبّ اسلام ناب محمدى، تلاشهاى سیاسىاش آغاز گردید. اولین بار در آبادان به خاطر سخنرانى علیه حکومت دستگیر شد که با وساطت آیتالله العظمى بروجردى آزاد گردید. پس از آن به فرمان ایشان براى تبلیغ و تدریس به کویت رفت و چند سال در این کشور اقامت گزید. در حادثه 15 خرداد 1342 که منجر به دستگیرى امام خمینى گردید، در کویت رژیم شاه را به باد انتقاد گرفت و با ارسال نامه براى مراجع مقیم نجف آنان را از خطرى که جان امام را در ایران تهدید مىکرد، مطلع نمود. پس از چند ماه به قصد زیارت حضرت امام با لباس مبدل وارد ایران شد و به دنبال تبعید ایشان از ترکیه به نجف، خود را به آنجا رسانید و براى بهتر شناساندن امام به علما و مدرسین حوزه علمیه تلاش فراوانى کرد. او در مسیر مبارزه علیه رژیم شاه بارها توسط ساواک تحت تعقیب قرار گرفت، دستگیر شد و ممنوعالمنبر گردید. وى در ماجراى کاپیتولاسیون، به شدت علیه مستشاران آمریکایى به انتقاد پرداخت. پس از بازگشت به قم، به دعوت عدهاى از مؤمنین جنوب شرقى تهران، به مسجد موسىبن جعفر (علیهالسلام) آمد و ضمن اقامه جماعت در آنجا، مسجد را به صورت پایگاهى قوى علیه رژیم شاه درآورد. در سال 1345 به اتهام اقدام علیه امنیت کشور دستگیر و 66 روز بازداشت بود. سال بعد به طور مخفیانه به عراق رفت. در سال 1347 به فرمان امام مأمور جمعآورى کمک براى فلسطینیان شد. در اردیبهشت 1349 در اعتراض به مشارکت سرمایهداران آمریکایى در اقتصاد ایران سخنرانى کرد. او ورود سرمایهگذاران آمریکایى به ایران را خیانتى بزرگتر از کاپیتولاسیون و قراردادى استعمارىتر از تنباکو مىدانست و با سخنان تند، نامهها و بیانیههاى افشاگرانه، رژیم شاه را سخت به وحشت مىانداخت. به همین دلیل در روز 11 خرداد 1349 مأموران با هجوم به منزل وى، او را دستگیر و به زندان قزلقلعه بردند. مدت 10 روز تحت شدیدترین شکنجهها قرار گرفت و استقامت نمود تا آن که سرانجام مأموران ساواک با طرح مرموزى در روز 20 خرداد 1349 با قطع برق زندان و یورش به سلولش، با پیچیدن عمامه به دور گردنش، وى را شهادت رساندند . در تاریخ 21 خرداد، جنازه شهید براى مراسم کفن و دفن به قم انتقال یافت. ساواک براى جلوگیرى از حرکت مردم، به طور مخفیانه جنازه را دفن کرد؛ در حالى که در مراسم دفن، به غیر از چند نفر ساواکى و شاهد محلى تنها سید محمد سعیدى، فرزند آن شهید حضور داشت. رئیس ساواک براى جلوگیرى از شرکت مردم و روحانیون در مراسم ترحیم شهید آیتالله سعیدى، دستور داد کسانى که در این زمینه تبلیغ یا فعالیت کنند به مدت سه سال تبعید گردند. در حالى که جو خفقان و وحشت در همه جا حاکم بود و ساواک از تشکیل مجالس ترحیم براى شهید ممانعت مىکرد، جمعى از مردم تهران، در حالى که روحانى مجاهد آیتالله سید محمود طالقانى و دکتر عباس شیبانى در جلو جمعیت در حرکت بودند، با بازگشایى مسجد موسىبن جعفر (علیهالسلام) که از تاریخ بازداشت شهید بسته بود، اولین مجلس ترحیم را براى او برگزار کردند. به همین علت در تاریخ 22 خرداد، آیتالله طالقانى و دکتر شیبانى بازداشت شدند و در قم، طلاب حوزه علمیه با انتشار اطلاعیهاى از کیفیت شهادت مرحوم شهید آیتالله سعیدى، توطئهها و اقدامات اخیر رژیم پرده برداشتند.
یاران امام به روایت اسناد ساواک، شهید آیتالله سید محمدرضا سعیدى، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1376
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان مازندران، کتاب 03 صفحه 124