صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

گزارش

تاریخ سند: 31 فروردین 1347


گزارش


متن سند:

گزارش تاریخ:31 /1 /47

محترما باستحضار می‌رساند. شهربانى کل کشور ضمن ارسال نامه‌اى اعلام داشته منبع که باتهام اختفاء تریاک با صدور قرار بازپرس دادسراى تهران در ندامتگاه مرکزى بازداشت می‌باشد. در اواخر سال گذشته ادعا نموده با متهمین سوءقصد حسنعلى منصور نخست وزیر پیشین تماس و همکارى داشته و در جلسات انان شرکت می‌نموده است و اطلاعاتى بشرح ذیل در اختیار گذاشته:
1ـ اعلامیه‌هاى روحانیون مخالف که توسط اشخاص مزبور چاپ می‌شده شخصا توزیع و در مسگرآباد تمرین تیراندازى می‌کرده است.
2ـ بستگان متهمین مذکور هم اکنون جلساتى دارند و درصدد سوء قصد به اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهر می‌باشند.
3ـ از حاج عبداله مهدیان که در بازار داراى مغازه روى فروشى می‌باشد شنیده سید على اندرزو1 از متهمین فرارى پرونده ترور منصور در تهران است و به وى کمک مالى می‌نماید.
4ـ قبلاً قرار بوده که آقایان دکتر اقبال2 علم3 و تیمساران نصیرى. پاکروان4 وسیله متهمین فوق الذکر بقتل برسند و شخصى بنام استاد آقا مأمور ترور آقاى علم5 بوده که موفق نشده است .
5ـ تا قبل از این که زندانى شود مبلغى در حدود هزار ریال باشخاص منظور کمک مالى نموده و این پول را به حاجى الهى که در بازار حجره دارد و سید احمد کلانتر6 و حاج عبداله مهدیان می‌داده و اشخاصى بنام قدیریان ـ رحمانى. حاجى حیدر على بارفروش میدان. اسلامى در جلسات آنان شرکت داشته‌اند.
6ـ استاد آقا در هفت ماه قبل بوى گفته سه قبضه اسلحه جهت اجراى منظور از افراد نهضت آزادى دریافت نموده و نقشه آنان اینست که سه نفر از جان گذشته از سه طرف بجانب اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهر تیراندازى نمایند و یا با تفنگ دوربین دار این کار انجام دهند.
7ـ جلسات این اشخاص به طور سیار تشکیل و بستگان صادق امانى (معدوم) در آن شرکت و می‌گویند تا زمانى که انتقام نگیرند آسوده نخواهند نشست و اعلامیه‌هائى که پخش می‌شود وسیله نامبردگان است ضمنا استاد آقا چند بار او را به شمیران برده و ضمن صحبت درباره اوضاع مملکت از وى خواسته چند قبضه اسلحه تهیه نماید.
شهربانى کل کشور در خاتمه اظهار نظر نموده زندانى فوق الذکر اطلاعات کاملى از وضع عاملین قتل مرحوم منصور دارد و احیانا ممکنست خود نیز در جریان بعضى از کارهاى آنان بوده باشد و اضافه نموده‌اند که ضمن تحقیق معلوم گردیده اشخاصی که بعنوان توطئه گر معرفى می‌کند اغلب داراى سوابقى می‌باشند.
نظریه .
با اینکه باحتمال قریب به یقین شهربانى کل کشور قبل از انعکاس موضوع به ساواک رأسا تحقیقات وسیعى در این زمینه نموده و احتمالاً نتوانسته موفقیتى کسب نماید و از طرفى صحت آن مورد تردید است لکن با توجه به اهمیت موضوع و اینکه گزارش شهربانى داراى نواقصاتى به شرح پیوست می‌باشد در صورت تصویب یکى از دو پیشنهاد معروضه زیر به مورد اجرا گذارده شود.
1ـ یکى از کارمندان بخش در محل زندان با رحمت اله هزار مصاحبه و نسبت به رفع نواقصات اقدام نماید.
2ـ به شهربانى کل کشور اعلام شود که در این مورد اقدام و نتیجه را اعلام نمایند.
توضیح آن که مراتب بساواک تهران اعلام و خواسته شد در این مورد دقیقا تحقیقات لازم بعمل آورند.
رونوشت برابر اصل است.

توضیحات سند:

1ـ اندرزگو: سیدعلى اندرزگو در سال 1318 ه‍‌. ش در یکى از محلات جنوب شهر تهران به دنیا آمد. در اوایل دهه چهل همراه با فداییان اسلام در اعدام حسنعلى منصور شرکت کرد و پس از آن زندگى پنهانى او شروع شد. رژیم حکم اعدام او را صادر کرد امّا سیدعلى اندرزگو با مهارتى که در تغییر قیافه و جعل مدارک شناسایى پیدا کرده بود توانست از دست مأموران امنیتى رژیم شاه فرار کند. در طول این سالها مبارزه او علیه رژیم همچنان ادامه داشت تا این که در ماه رمضان سال 1357 در درگیرى مسلحانه با مأموران ساواک به شهادت رسید.
2ـ دکتر منوچهر اقبال مدیر عامل و رئیس هیئت مدیره شرکت نفت ایران بود وى به طور اسمى این سمت را داشت و صرفا عامل اجراى دستورات شخص محمدرضا شاه در تاراج منابع نفتى به وسیله بیگانگان بود او در آبان ماه 1355 به طرز مشکوکى جان سپرد امیر اسدا.. علم وزیر دربار شاهنشاهى در خاطراتش از دکتر اقبال به عنوان مهره‌اى بیکاره در شرکت نفت یاد کرده است.
3ـ وزیر اسداللّه‌ علم فرزند محمد ابراهیم خان شوکت‌الملک علم، به سال 1298 ه‍‌ ش در بیرجند متولد شد از تحصیلات این خان‌زاده متمول بیرجندى اطلاع صحیحى در دست نیست احتمالاً تحصیلات او بیش از دیپلم کشاورزى ادامه نیافت هر چند در بیوگرافی‌هاى رسمى از او با عنوان (مهندس کشاورزى) یاد کرده‌اند امیر اسداللّه‌ علم به توصیه پدرش، در سال 1318 در سن بیست سالگى با ملک تاج، دومین دختر قوام ازدواج نمود و از وى داراى دو دختر شد او در 25 فروردین 1357 در 58 سالگى بر اثر ابتلاء به بیمارى سرطان درگذشت وى در بین سالهاى 1340 مدتى نخست وزیر و از 1356 مقتدرترین چهره دربار پهلوى به شمار مى‌رفت.
4ـ سرلشکر پاکروان در سال 1290 ه‍‌ ش در تهران متولد شد وى فرزند فتح‌ا... پاکروان از رجال عصر رضاخان است که در هنگام قتل عام در مسجد گوهرشاد مشهد، استاندار خراسان بود وى تحصیلات نظامى را در فرانسه طى کرد و پس از طى مراحل مختلف ادارى و به دنبال عزل تیمور بختیار، در سال 1339، از معاونت ساواک به ریاست آن منصوب شد و تا سال 1343 ریاست ساواک را عهده‌دار بود و سپس جاى خود را به تیمسار معدوم نصیرى داد و به عنوان وزیر اطلاعات کابینه هویدا مشعول شد و در کشورهاى پاکستان و فرانسه سفارت کرد و سپس در بازرسى شاهنشاهى به خدمت گرفته شد وى در 22 /1 /58 به مکافات اعمال خویش رسید و توسط دادگاه انقلاب اسلامى به اعدام محکوم گردید.
5ـ ترور علم: بنابر نقل مؤلف محترم کتاب بررسى و تحلیلى از نهضت امام خمینى در صفحات 810، 811 طبق برنامه تعیین شده از طرف گروه جمعیت‌هاى مؤتلفه اسلامى بنا بود همزمان با کشتن منصور بعضى از مهره‌هاى دیگر رژیم مانند علم ... که به ساحت مقدس قائد بزرگ اسائه ادب کرده بودند نیز از پاى دربیایند.
6ـ سید احمد کلانتر فرزند سلطان در سال 1314 ه‍‌ش در تهران متولد شد، مشارالیه که فردى روحانى بود در مدرسه علمیه قم و حوزه نجف اشرف به تحصیل پرداخت. کلانتر در تاریخ 20 /6 /44 به اتهام نشر اکاذیب و شایعات بى‌اساس دستگیر و با قید کفیل آزاد شد ولى چهار ماه بعد به دلیل عدم توجه به دستور مأمورین دستگیر و به سه ماه حبس محکوم شد و در سال 45 به اتهام فعالیت‌هاى مضره براى مدت 4 ماه به فردوس تبعید گردید. مشارالیه در تاریخ 18 /9 /48 به اتهام ایراد مطالب تحریک‌آمیز درباره آزادى زنان در ساوه دستگیر و به چهارماه و پانزده روز حبس محکوم شد و در خرداد سال 49 به اتهام تحریک مردم در مدرسه فیضیه قم، براى سه سال به زابل تبعید گردید که به علت فعالیت در آنجا، به سراوان منتقل شد و در آنجا نیز به اتهام اهانت به شاه دستگیر و به دو سال حبس تأدیبى محکوم و در تاریخ 10 /7 /51 به زندان رفت و 29 /6 /53 آزاد شد. و در خرداد 1354 به اتهام شرکت در تظاهرات مدرسه فیضیه دستگیر ولى تبرئه شد مشارالیه در سال 1357 که به همراه تعداد دیگرى از مبارزین روحانى در انارک نائین تبعید بود، براى شرکت در انقلاب اسلامى، محل تبعید را ترک و به قم وارد شد و در تاریخ 14 /9 /57 در تظاهرات قم بر اثر برخورد گلوله از ناحیه پا مصدوم شد.

منبع:

کتاب شهید سید اسدالله لاجوردی صفحه 64


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.