صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

ایران ـ اتحاد جماهیر شوروى ـ آمریکا ـ پاکستان روابط ایران با آمریکا و اتحاد جماهیر شوروى

ایران ـ اتحاد جماهیر شوروى ـ آمریکا ـ پاکستان روابط ایران با آمریکا و اتحاد جماهیر شوروى


متن سند:

تاریخ‌: 5 اوت 1966
ایران ـ اتحاد جماهیر شوروى ـ آمریکا ـ پاکستان
روابط ایران با آمریکا و اتحاد جماهیر شوروى

در آغاز ماه گذشته دولت ایران عللى را که به ایران تحمیل شده است به دولت آمریکا توضیح داد‌:
ـ از یک طرف مذاکرات با اتحاد جماهیر شوروى راجع به خرید اسلحه.
ـ از طرف دیگر جلب توجه آمریکا درباره تسریع در ساختن و ارسال مهمات نظامى که قبلاً سفارش شده است.
به عقیده تهران
در حال حاضر خاورمیانه از طرف جاه‌طلبان که کشورهاى بیگانه از آنها پشتیبانى مى‌کنند و مساعى این جاه‌طلبان صرفاً واژگون ساختن دولتهاى موجود به نفع خود و گسترش سیادت خود مى‌باشد آشفته شده است.
خلیج فارس یکى از هدفهاى اصلى آنها است و به بهانه آزاد کردن امارات خلیج در عمل مى‌خواهند این ناحیه سرشار از نفت را تصاحب نمایند.
در این شرایط کاملاً طبیعى است که ایران با تقویت کردن قوه موجود دفاعى خود را آماده در برابر این خطر نماید.
آمار ارزهایى که مخصوصاً از طرف شرکتهاى نفت که ادعا مى‌کنند بیشتر از این نمى‌توانند به خزانه‌دارى ایران بپردازند تهیه مى‌شود. براى توسعه صنایع و اقتصادى به اشکال کفاف مى‌دهد بنابراین مجبور است نه تنها از آمریکا تقاضاى تسریع در ارسال مهمات نظامى که قبلاً بین دو کشور توافق شده است بنماید بلکه براى تکمیل تسلیحات خود مراجعه به کشورهائى که شرایط بهترى براى فروش پیشنهاد مى‌کنند بنماید.
دولت واشنگتن که علیرغم تقاضاهاى معجل شاه باز هم توجه کافى نسبت به این امر نکرده است نباید تعجب نماید که ایران با اتحاد جماهیر شوروى وارد مذاکره شده است.
دولت ایران علیرغم جدیت در رو به راه کردن این کار باز هم براى اینکه ماهیت تهدید به خود نگیرد احتیاط را رعایت کرده است.
دولت ایران ضمن یادآورى این موضوع که شاه از کمک آمریکا قدردانى فرموده و ایران از سیاست واشنگتن در ویتنام پشتیبانى نموده و خود را در کمپ باختر ردیف کرده است به علاوه خاطرنشان مى‌سازد که ایران مى‌خواهد علایق نظامى خود را با آمریکا حفظ نماید.
دولت تهران چنین نتیجه مى‌گیرد که خوددارى آمریکا از تقویت کردن یک کشور متحد در واقع برخلاف منافع خود آمریکا خواهد بود.
محافل دیپلماتیک شوروى تهران به سهم خود عقیده دارند که شاه نسبت به آمریکا دست به شانتاژ زده است و روش ایران را مادامى که تهران رسماً تقاضاى کمک از شوروى نکرده و قرارداد مربوط به دریافت موشکهاى هاوک آمریکا تحقق نیافته است نباید جدى تلقى کرد.
پیشنهاد تسلیحات اتحاد جماهیر شوروى به ایران شامل سازمان عمومى دفاع خلیج فارس و ارسال موشکهاى سام مى‌باشد.
راجع به این موضوع شوروی‌ها اظهار عقیده مى‌کنند که شرکت ایران در سنتو به ایران اجازه استفاده از موشکهاى روسى را در کادر قراردادهاى نظامى فعلى او نمى‌دهد.
از طرف دیگر اعتبار تازه براى صنعتى ساختن و تسلیحات که مسکو حاضر به موافقت آن خواهد شد بالغ بر 7 میلیون دلار خواهد بود.
گرچه مدت بازپرداخت هنوز معلوم نشده است ولى نسبت به مهلتى که آمریکا توافق کرده است طویل‌المدت مى‌باشد و میزان ربح فقط 5 /1 درصد است در صورتى که ربح آمریکا 5 /4 درصد مى‌باشد. در قبال این شرایط مخصوصاً مساعد اتحاد جماهیر شوروى توافق دارد که ایران پیمان اسلامى ابتکارى ملک فیصل را ترک گوید و افسران ایرانى را براى کارآموزى به اتحاد جماهیر شوروى اعزام نمایند و نیز کارآموزان شوروى را در ایران بپذیرد.
مستشاران نظامى آمریکا در ایران با تقدیم گزارش به حضور شاه درباره عدم مؤثر بودن موشکهاى سام که در ویتنام به کار رفته بود واکنشى از خود نشان دادند.
دولت آمریکا به سهم خود به اطلاع شاه رساند اگر ایران از اتحاد جماهیر شوروى اسلحه خریدارى نماید آمریکا در کمک نظامى خود براى دوره 68ـ 1967 تجدید نظر خواهد کرد. محافل آمریکائى تهران تصور مى‌کنند اگر ایران سیستم دفاعى پیشنهادى اتحاد جماهیر شوروى را قبول نماید پاکستان میگهاى 21 خود را در قبال دریافت ف ـ 16 ایرانى به ایران خواهد داد بعلاوه اظهار عقیده مى‌کنند که شکافى بین ژنرالهاى ایرانى و شاه ایجاد مى‌شود و مسئله کمک نظامى به ایران قبل از مسافرت ژنرال آریانا1 به واشنگتن در سپتامبر آینده حل نخواهد شد. محافل رسمى ایران تصریح مى‌کنند اگر آمریکا تمکین نکند شاه مصمم خواهند شد مذاکرات خود را با اتحاد جماهیر شوروى دنبال نمایند و این روش مربوط است با سیاست جدید ایشان که مى‌خواهند ایران را مانند یک کشور بى‌طرف براى شوروی‌ها معرفى نمایند و در همین جهت است که ایشان سعى مى‌کنند خود را از سلطه آمریکا خارج نمایند و سنتو را دیگر پایگاه سیاست دفاعى او قرار ندهند.

توضیحات سند:

1ـ آریانا، بهرام
سپهبد بهرام آریانا که نام اصلى او حسین منوچهرى است، در سال 1258 هجرى شمسى در تهران به دنیا آمد. از سال 1304 به تحصیل در دانشکده افسرى پرداخت. او از دوستان صمیمى خسرو روزبه بود و در سال‌هاى جنگ جهانى دوم ظاهراً به سمت نازیسم و آلمان هیتلرى گرایش نشان داد و با «حزب کبود» حبیب‌اللّه‌ نوبخت همکارى کرد. پس از شهریور 1320، از وابستگان سرلشگر ارفع، رئیس ستاد ارتش و از اعضاء حزب او که مهم‌ترین پایگاه دربار و استعمار انگلیس در ارتش محسوب مى‌شد، بود و در دستگاه ارفع به ریاست رکن یکم ستاد ارتش رسید. در دوران دولت مصدق به عنوان وابسته نظامى به فرانسه اعزام و در سال‌هاى پس از کودتاى 28 مرداد 1332 با درجه سرلشگرى فرمانده نیروى زمینى و سپس با درجه سپهبدى ژنرال شد. در فاصله اسفند 1341 تا تیرماه 1342، فرماندهى عملیات سرکوب برخى از عشایر شورشى فارس را بر عهده گرفت. پس از پیروزى انقلاب اسلامى ایران، وى با گردآوردن ارتشى‌هاى ضد انقلاب در نزدیکى دریاچه وان ترکیه، به توطئه علیه جمهورى اسلامى ایران پرداخت. ر.ک‌: ظهور و سقوط سلطنت پهلوى، ج 1، ص 426 تاریخ معاصر ایران، کتاب اول، صص 134 ـ 133

منبع:

کتاب چپ در ایران - روابط ایران و شوروی صفحه 245


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.